امام (ره) عنایت خاصی به آیتالله بهجت داشتند، نقل چند جریان در این ارتباط، مدعای ما را اثبات می کند:
آیت الله مسعودی می گوید:
" من در ضمن چهار پنج سالی که خدمت امام بودم یادم هست که دو سه مرتبه امام فرمود: فلانی، فردا صبح می خواهیم برویم منزل آقای بهجت. و فردای آن روز بلند می شدیم و می آمدیم منزل ایشان، همین منزلی که اکنون در آن ساکن هستند، و در اولین اتاق ورودی با همین فرشهایی که الان موجود است یکی دو دقیقه می نشستیم، سپس امام اشاره می کردند و من بیرون می رفتم و ایشان حدود نیم ساعت با آقای بهجت به گفتگو می پرداختند بعد امام بیرون میآمدند و می رفتیم. اما اینکه درباره چه مسائلی گفتگو می کردند، نمی دانم خودشان می دانستند و خدا.
همچنین دو سه مرتبه در همان بحبوحه نهضت 41 یا 42 آقای بهجت به من فرمودند که شما به آقای خمینی بگویید فردا صبح ساعت فلان دو رأس گوسفند قربانی کند و من می آمدم به امام اطلاع می دادم، ایشان هم بلا فاصله به من می گفت شما به قصاب ( آقای فرجی که اکنون نیز در قید حیات هست ) بگویید دو رأس گوسفند از طرف ما قربانی کند بعد پولشان را می دهیم.
بار دیگر نیز آقای بهجت به من پیغام داد که به امام بگویم: سه رأس گوسفند قربانی کند، آقا هم بلافاصله دستور داد سه رأس قربانی کنند.
اینها همه مسائلی بود که بین امام و آیت الله بهجت بود و ما فقط ظواهرش را می دیدیم و از باطنش اطلاع نداشتیم.
نیز هنگامی که امام در جماران ساکن بودند آقای بهجت به من فرمودند: یک نامه کوچکی دارم شما این را به آقا برسانید، من نامه را گرفتم توی پاکت گذاشتم و بردم در جماران خدمت امام دادم.
در هر صورت رابطه این دو بزرگوار خیلی تنگاتنگ بود، چندین بار نیز حضرت امام با آقای شیخ حسن صانعی منزل آقای بهجت رفتند؛ زیرا هنگامی که امام قم بودند من و آقای شیخ حسن صانعی همیشه در خدمت امام بودیم.
ادامه مطلب
من ای صبا ره رفتن به کوی دوست ندانم
تو می روی به سلامت، سلام من برسانی
اقامه نماز میت بر پیکر پاک حضرت آیت الله بهجت(قدس سره) بر طبق وصیت ایشان توسط حضرت آیت الله جوادی آملی (حفظه الله)
حضور حضرت علامه حسن زاده آملی (حفظه الله) در مراسم بزرگداشت مرحوم آیت الله العظمی بهجت (قدس الله نفسه الزکیه)
رحلت یادگار آیت الله قاضی (ره)، اسوه تقوا و پارسایی، ابرمرد علم و عرفان،
عالم ربانی و فقیه صمدانی، مرجع عالیقدر جهان تشیع
حضرت آیت الله العظمی محمدتقی بهجت (قدس الله نفسه الزکیه)
را به پیشگاه قدسی حضرت ولی عصر(ارواحنافداه) و مقام معظم رهبری و عموم شیعیان جهان
تسلیت عرض می نمایم.
السلام علیک ایها العبد الصالح المطیع لله و لرسوله
السلام علیک یوم ولدتَ و یوم تموت و یوم تبعث حیاً
شربتی از لب لعلش نچشیدیم و برفت
روی مه پیکر او سیر ندیدیم و برفت
فعالیتهای علمی و فرهنگی
آیة الله عبدالله جوادی آملی، در طول عمر شریف خود، تا کنون خدمات علمی و فرهنگی شایان توجهی را به انجام رسانده است. وی از سالهای نخستین تحصیل به تدریس در تربیت طلاب مبتدی میپرداخته است و تا کنون، شاگردان بسیار مفیدی را به عالم اسلام تقدیم داشته است. استاد، همواره بر تهذیب نفس در کنار تحصیل پای میفشرده و همواره شاگردان خود را به اخلاص در تبلیغ معارف وحیانی و انس هماره با قرآن و روایات سفارش مینموده است.
از خدمات مهم فرهنگی استاد جوادی آملی، تأسیس مؤسسه تحقیقاتی و نشر اسراء در سال 1372 است. مؤسسه اسراء به منظور پژوهش در رشتههای مختلف علوم اسلامی و پاسخ گویی به شبهات موجود در اسلام تأسیس شده است و تا کنون خدمات شایان توجهی را تقدیم داشته است.
آیة الله جوادی آملی، تاکنون کتابهای بسیاری را در زمینههای گوناگون، از جمله تفسیر، فلسفه، کلام، فقه و اصول که هم اکنون 22عنوان آن دردسترس علاقمندان قراردارد .
علاوه برآن بسیاری از کتب استاد نیز تا کنون منتشر نشده و مؤسسه اسراء سرگرم تدوین و چاپ آن است.
فعالیتهای سیاسی
استاد جوادی آملی که از یاران صدیق و از شاگردان مبرّز امام خمینی (ره) بود، در جبهههای سیاسی نیز هماره پیرو پیر و مراد خود بود و در سالهای مبارزه بر ضد رژیم شاه از هیچ کوششی دریغ نمیورزید. وی از سال 1342 همراه امام بود و در طول این دوران، بارها مورد دستگیری و بازجویی ساواک قرار گرفت.
بخشی از این مبارزات، همکاری در مبارزات مردم آمل، سخنرانی، افشاگری و تنظیم اطلاعیهها و بیانیهها بود.
با شکلگیری مبارزات و تظاهرات در همه جای ایران، مردم آمل نیز با ارشادها و راهنماییهای آیة الله جوادی آملی، به صفوف مبارزان پیوستند و رژیم پهلوی را با شکست رو به رو ساختند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نیز، آیة الله جوادی در مسؤولیتهای گوناگونی به انجام وظیفه پرداخت. در سالهای آغازین انقلاب، با حکم امام خمینی (ره) به ریاست دادگاه انقلاب و حاکمیت شرع منصوب شد و همچنین عضو شورای عالی قضایی بود. از دیگر فعالیتهای ایشان در آن دوره، تدوین لایحة قصاص بود که همواره مورد نفرت دشمنان انقلاب و ملی گراها بود.
استاد جوادی آملی، سفرهای گوناگونی به کشورهای مختلف جهان، با انگیزههای تبلیغی و سیاسی انجام داده است. یکی از مهمترین سفرهای وی سفر به شوروی سابق برای تسلیم پیام امام خمینی (ره) به گورباچف، رهبر وقت اتحاد جماهیر شوروی بود که از دید صاحب نظران جهانی، پدیدهای بسیار مهم تلقی میشد. از دیگر سفرهای مهم وی، سفر به نیویورک و شرکت در نشست ادیان و ابلاغ پیام مقام معظم رهبری بود که معظم له با صلابت تمام، پیام رهبر ایران را در آن قرائت کردند.
از دیگر مسؤولیتهای وی، عضویت در مجلس خبرگان قانون اساسی و نیز عضویت در مجلس خبرگان رهبری در دورههای اوّل و دوّم بود. وی همچنین از اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، پیش و پس از انقلاب اسلامی بوده است و نیز هم اکنون، امامت نماز جمعه شهر مقدس قم را بر عهده دارد. آیة الله جوادی آملی، هم اکنون در حوزه علمیه قم به تربیت طلاب میپردازد.
در سالروز میلاد فرخنده حضرت زینب (س) و در آستانه سی امین سالگرد شهادت استاد شهید آیت الله مطهری و روز معلم، در مراسمی با حضور جمعی از مردم متدین قم ، علمای برجسته و طلاب حوزه علمیه ، استادان دانشگاه ، آیت الله استادی و آیت الله سعیدی ائمه جمعه قم، معاونان و مدیران شبکه های مختلف رسانه ملی،
رئیس سازمان صدا و سیما در این مراسم با بیان ویژگی های منحصر به فرد این عالم بزرگ گفت : جامعیت ابعاد شخصیت ایشان به گونه ای است که باید علما و شخصیت های برجسته حوزه و دانشگاه در نشست هایی تنها گوشه ای از آن را توصیف کنند .
رییس رسانه ملی افزود: زحمات گسترده ایشان در طول سال های گذشته در حوزه دروس قرآنی برای ما مغتنم بوده است و سبب ارتقاء سطح مباحث مذهبی و معارفی در صدا و سیما شد.
وی مقام و شأن قرآنی آیت الله جوادی آملی را مثالزدنی خواند و گفت خوشبختانه با حضور شایسته ی مستمر ایشان در سی سال گذشته با صدا و سیما، تراز جدیدی در برنامههای معارفی صدا وسیما ایجاد شد.
رییس رسانه ملی با اشاره به جایگاه علمی آیت الله جوادی آملی به سوابق سیاسی و مبارزاتی وی قبل و بعد از انقلاب اشاره کرد و افزود :این عالم روحانی که بیش از از 50 سال وجودش گرما بخش حوزه های علمیه است برای دفاع از حقانیت اسلام در رژیم گذشته بارها توسط ساواک دستگیر و مورد آزار و اذیت قرار گرفت.
وی افزود : ما در این جلسه ، از تواضع ، تعامل و همکاری عالمانه و خالصانه ایشان و ایجاد تراز شایسته جمهوری اسلامی ایران در امور معارفی رسانه ملی قدردانی می کنیم .
ضرغامی خاطرنشان کرد : اشتغالات گسترده علمی آیت الله جوادی آملی هرگز مانع فعالیت ارزشمند سیاسی و اجتماعی ایشان در قبل و بعد از انقلاب نشد ، ابلاغ پیام امام خمینی (ره) به گورباچف و قرائت پیام مقام معظم رهبری در هزاره ادیان در نیویورک حاکی از جایگاه والای علمی و سیاسی ایشان در جمهوری اسلامی است .
رئیس رسانه ملی در ادامه گفت: در سال 87 ، 65 هزار دقیقه از درس ها و بحث های آیت الله جوادی آملی از شبکه های مختلف درون و برونمرزی صدا و سیما پخش شد که به طور میانگین بینندگان و شنوندگان رسانه ملی روزی 3 ساعت از بیانات تاثیرگذار این استاد ارجمند بهره مند شدند.
حضرت آیت الله جوادی آملی نیز در این مراسم طی سخنانی ، ضمن تشکر از رئیس و مدیران رسانه ملی اظهار داشتند : خود را شایسته این توصیفات نمی دانم .
ایشان بسط و آموزش معارف دین و آموزه های قران را وظیفه ای همگانی دانسته و افزودند: از کانال صداوسیما نباید چیزی جز حق منتشر شود. وظیفه صدا و سیما در نظام جمهوری اسلامی ایران ، مهم ، خطیر و حساس است و تلاش همه باید معطوف به تقویت صدا و سیما برای سوق دادن بیشتر جامعه به سمت معنویت باشد. مسئولان صداوسیما نسبت به پخش آهنگها و برنامههای مختلف توجه بیشتری داشته باشند تا با رفع کمبود ها زودتر به هدف خود برسیم. و تحقق اهداف فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در گرو پیام هایی است که صدا و سیما با استفاده از عالمان دین و دانشمندان آشنا به احکام اسلامی تولید می کند و به مخاطبان خود ارائه می دهد.
ایشان در ادامه با اشاره به ویژگی های کم نظیر استاد شهید مطهری و با عنوان این مطلب که آن شهید بزرگوار از مفاخر دینی و علمی عصر ماست، افزود: شهید مطهری متفکری آزاد اندیش بود که به علت داشتن پایگاه فکری و تسلط وی بر احکام اسلامی نظریه های مکاتب مختلف را مطالعه و با شجاعت تمام نقد می کرد.
آیت الله جوادی آملی پاسخگویی به شبهات را از ویژگی های آن شهید بزرگوار عنوان کرد و افزودند: شهید مطهری که دانشمندی مسلم در علوم مختلف عقلی و نقلی بود و در بالاترین جایگاه علمی قرار داشت هیچ گاه نوجوانان و جوانان را فراموش نکرد و این الگویی برای همه ماست که در آگاه کردن جامعه همه قشرها را در نظر بگیریم. در آثار شهید مطهری برای همه اقشار و در همه سنین مطلب وجود دارد واین نشان از جامعیت شخصیت شهید مطهری دارد.
شهید مطهری فهمیده بود که چه بخواند و چه نخواند و چگونه عمل کندو این حریت در آثارش نمایان بود.
آیت الله جوادی آملی در ادامه با بیان اینکه عالم کسی است که مالک علم باشد افزودند: طلاب حوزههای علمیه و دانشجویان دانشگاهها باید همواره علم خود را ارزیابی کنند و همیشه در پی علم آموزی باشند.
علی رغم اینکه از آیت آلله عبدالله جوادی آملی آثار مختلفی از ایشان منتشر شده است امّا با کمال تأسف آنچه شایسته عنایت مسئولان فرهنگی کشور نسبت به این شخصیّت عظیم القدر است، هنوز مشاهده نمی شود.
مراکز مسئول در نشر معارف قرآن و ائمه اهل بیت (ع) که در برهههای مختلف تاریخ، مهد پرورش عالمان دین بوده اند، با سهلانگاری و نوعی بیمهری به جایگاه و منزلت استاد علامه آیت الله جوادی آملی رفتار میکند.
درس تفسیر قرآن کریم آیت الله جوادی آملی که با قدمتی بیش از 25 سال به صورت مداوم و روزانه افاضه شده و اوّلین درس مدوّن تفسیر در حوزه علمیه قم محسوب می شود، هنوز به عنوان درسی رسمی تلقّی نمی شود و آنچنان که شایسته عنایت مسئولان علوم دینی به این مکتب غنی تفسیری است، مشاهده نمی شود.
این در حالی است که مجاهدات خستگی نا پذیر آیت الله جوادی آملی باعث شد تفسیر و علوم قرآنی در حوزه های شیعی به دست فراموشی سپرده نشود.
از سوی دیگر آیت الله عبدالله جوادی آملی چندین سال است که عهده دار امر خطیر مرجعیّت و زعامت علمی برای مقلّدان خویش می باشند امّا در کمال نا باوری مشاهده می شود برخی مصلحت اندیشی ها که همواره غربت بزرگانی چون ملاصدرا در اثر حاکمیّت تفکر اخباری گری حوزوی را در اذهان تداعی می کند، مرجعیّت شخصیّتی را که میراث دار عقبه فقهی و اصولی اساتیدی همچون امام راحل (ره)، مرحوم آیت الله محقّق داماد ، مرحوم آیت الله العظمی بروجردی (ره) و … می باشد به صورت رسمی اعلام نکرده و حتی به شکلی از طرح این موضوع پرهیز می شود.
این در حالی است که پس از رحلت حضرات آیات میرزا جواد تبریزی و فاضل لنکرانی بحث مرجعیت ایشان و آیت الله سبحانی مطرح شد که با وجود درخواست بسیاری از طلاب و مردم، علی رغم اعلام مرجعیت آیتالله سبحانی اعلام مرجعیت ایشان همچنان در هالهای از ابهام است، در حالی که استاد علامه سالهاست درس خارج فقه شان دانشگاه پرورش طلاب و فضلای مستعدی است.
کملطفی به این استاد برجسته به حدی است که در لیست اساتید دروس فقهی که هر ساله در اختیار طلاب قرار میگیرد نامی از ایشان نیست در حالی که در سایت ایشان بخش "استفتائات" وجود دارد و در بخش احکام تقلید و در سوال های نخستین فردی سوال پرسیده است که فرزندان من میخواهند از شما ـ آیت الله جوادی آملی ـ تقلید کنند و تکلیف چیست که ایشان پاسخ داده اند: فرزندان شما طبق آخرین رساله امام راحل (قدس سره) عمل نمایند و موارد اختلافنظر را استفتاء کنند. این در حالی است که ایشان پس از رحلت آیتالله العظمی اراکی و در سال 74 به این پرسش پاسخ دادهاند زمانی که آیتالله مشکینی نیز در همراهی عدهای از طلاب بر حضور ایشان در میان مراجع تاکید کرده بود.
همچنین پس از ارتحال دو مرجع تقلید در سال 86 و در پاسخ به امضای طومار جمعی از طلاب مبنی بر انتشار مجموع استفاتائات ایشان، یکی از مسئولان گفته بود: حوزه در حال حاضر نیاز به مرجعیت جدید ندارد.(!)
متصدیان امور فرهنگی در عرصه نشر نیز از حمایت های مورد انتظار نسبت به نشر کتب ایشان در مواردی دریغ می نمایند.
بسیاری معتقدند تواضع خاص آیتالله جوادی آملی، سادهزیستی ایشان و سکوت دفتر معظم له در برابر برخی از این بیعدالتیها، تداوم ضعف مسئولان فرهنگی را در پی خواهد داشت. تا کنون بیش از صد جلد کتاب وزین علمی در رشته های مختلف علوم اسلامی از قبیل تفسیر، کلام، فلسفه، عرفان، مسائل اجتماعی و سیاسی و … به زیور طبع آراسته شدهاند که از آن آثار ماندگار می توان به دوره تفسیر تسنیم ( امُ الکتاب آثار تفسیری)، دوره تفسیر موضوعی قرآن، رحیق مختوم (شرح حکمت متعالیّه) و … اشاره نمود.
بنا بر این گزارش، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران نیز با وجود سالها تلاش بی وقفة علمی استاد جوادی آملی در آن سازمان، از میان مباحث متنوّعی که از سوی ایشان مطرح می شود، تنها بخشی از دروس تفسیر معظّم له را برای پخش در نظر می گیرد که شبکه های ارائه کننده همچون شبکة چهار و شبکة قرآن سیما این مباحث را در بدترین زمان های پخش و با بی نظمی فراوان در شماره جلسات به سمع و نظر مخاطبان می رسانند.
گاهی مشاهده می شود دروس تفسیر ایشان که هفته ای یک جلسه از شبکه چهار سیما ـ آن هم در ساعت کم بیننده عصر جمعه پخش میشود ـ با دو سه جلسه جا افتادگی پخش و یا یک قسمت آن چند هفته تکرار می شود(!) این نکته قابل تامل است که پخش خطبه های نماز جمعه ایشان از شبکه دوم سیما نیز بارها در طی سالهای گذشته با سانسور و به صورت گلچین شده(!) به مردم ارائه شده است.
شایان ذکر است حکیم متألّه، آیت الله جوادی آملی، نامی آشنا برای جویندگان اندیشه دینی، استادی مبرز در سنگر علم و تحقیق و اندیشمندی ژرفنگر در سطح حوزه های علمیه جهان تشیع است و در سالهای پس از انقلاب به عنوان اندیشمندی همواره حاضر در صحنه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران مطرح بوده است؛ مضاف بر اینکه سفیر پیام تاریخی حضرت امام(ره) به گورباچف نیز آیتالله جوادی آملی بودند.
پروفسور حسابی چند نظریه مهم در علم فیزیک داشتند که مهم ترین و آخرین آن ها نظریه بی نهایت بودن ذرات بود , در این ارتباط با چندین دانشمند اروپایی مکاتبه و ملاقات می کنند و همه آنها توصیه می کنند که بهتر است که بطور مستقیم با دفتر پروفسوراینشتن تماس بگیرد
بنابراین ایشان نامه ای همراه با محاسبات مربوطه را برای دفتر ایشان در دانشگاه پرینستون می فرستند بعد از مدتی ایشان به این دانشگاه دعوت میشوند و وقت ملاقاتی با دستیار اینشتن برایشان مشخص میشود پس از ملاقات با پروفسور شتراووس به ایشان گفته می شود که برای شما وقت ملاقاتی با پروفسور اینشتن تعیین می شود که نظریه خود را بصورت حضوری با ایشان مطرح کنید.
پروفسور حسابی این ملاقات را چنین توصیف می کنند:
وقتی برای اولین بار با بزرگترین دانشمند فیزیک جهان آلبرت اینشتن روبه رو شدم ایشان را بی اندازه ساده , آرام و متواضع یافتم و البته فوق العاده مودب و صمیمی! زودتر از من در اتاق انتظار دفتر خودش , به انتظار من نشسته بود و وقتی من وارد شدم با استقبالی گرم مرا به دفتر کارش برد و بدون اینکه پشت میزش بنشیند کنار من روی مبل نشست , نظریه خود را در ارتباط با بی نهایت بودن ذرات برای ایشان توضیح دادم ، بعد از اینکه نگاهی به برگه های محاسباتی من انداختند ، گفتند که ما یکماه دیگر با هم ملاقات خواهیم کرد
علامه جعفری :
«فلسفه حیات و هدف آن را از کسانی بپرسیم که نبض حیات واقعی آنها
در پیکر هستی حرکت می کند نه از مرده های زنده نما که در سایه خود می جنبند .هر لحظه که در زندگانی انسان بدون آگاهی به حکمت وجود خویش و بدون توجه به اینکه : ازکجا آمده و به کجا می رود ، سپری شود ، مرگ ابدی است.»علامه جعفری در بروز حالات عاطفی و روشهای اخلاقـی، به گونهای رفتار مینمود که در حالت تزاحم این دو، بر حسب مقتضیات پیـش آمده مثلاً گاهی وفای به عهد را بر شدیدترین روابط عاطفی ترجیح میداد.
به عنوان نمونه یکی از دخترانش که در تلاشهای علمی و فکری پدر نقش مؤثری به عهده داشته، و از مسائل خصـوصی و خانوادگی گرفته، تا تشکیل درس و مباحثه و کنفرانسها، مشاور ایشان بود، در حدود چهل سالگی دار فانی را وداع گفت و پدر را در سوگ خویش نشاند. ایشان به هنگام درگذشت وی گفت: من وزیرم را از دست دادم.
اما با وجود آنکه او به دخترش علاقهای وافر داشت و در برنامههای علمی آموزشی یارش بود، هنگامی که در اندوه سنگین و جانکاه فقدان وی به سر میبرد، و هنوز جنازهاش را به آغوش خاک نسپرده بودند، در جمع دانشجویان و محققان حضور یافت و برای اجابت دعوت و وفای عهد، در وقت مقرر، به ایراد سخـن پرداخت. این شیوه شگفت، شکوه و عظمت روح وی را به اثبات میرساند، زیرا در تلاقی وفای به عهد و حضور در یک محفل علمی با رخداد چنین واقعه تأثرانگیز و ضربه عاطفی ناشـی از آن، ترجیح میدهد افراد را در انتظار نگذارد و به سخنرانی بپردازد.
این مرد بزرگ در عرصه? عمل نیز همواره ناشر بزرگ کرامت بود، و صفایش با یک برخورد ساده و عاری از تکلف، روح پرشور انسانها را به زیبایی صیقل میداد.
شیخ بهلول میفرمودند: زمانی در مشهد به منزل یکی از آشنایان که سیّد بود، رفتیم. اتفاقاً هوا بارانی بود و خانم خانه هم زایمان کرده بود و چند تا بچه آورده بود و شوهرش هم در منزل نبود. متوجه شدم که حالش مساعد نیست. به او گفتم: شما بخوابید من از بچهها نگهداری میکنم و او هم خوابید.
نصف شب دیدم، بچهها خیلی گریه میکنند، فهمیدم که خودشان را کثیف کردهاند. داخل حیاط آمدم که کهنه بیاورم و آنها را پاک کنم و قُنداق نمایم؛ اما متأسفانه باران آمده بود و تمام آنها خیس شده بود. به داخل برگشتم و عبای خود را چهار تکّه کرده و به وسیله آن بچهها را تمیز کردم و قنداق نمودم. اذان صبح که به طرف حرم حضرت رضا علیه السلام حرکت کردم، در بین راه، چند سگ به من حمله کردند؛ مشغول دفع سگها بودم که سیّدی آمد و سگها را رد کرد و به من گفت: «کسی که تا صبح از بچههای ما مراقبت کرده، ما قادر نیستیم چهار تا سگ را از او دفع کنیم؟» بعد هم غیب شد.
سیمای لقمان حکیم
در تفسیرالمیزان بحثی دربارهی جناب لقمان آمده است که بخشی از آن را نقل میکنیم.
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: لقمان، پیامبر نبود، ولی بندهای بود که بسیار فکر میکرد و به خداوند ایمان واقعی داشت، خدا را دوست داشت و خداوند نیز او را دوست میداشت و به او حکمت عطا کرد.او دارای عمر طولانی، معاصر حضرت داوود(ع) و از بستگان حضرت ایوب(ع) بود.او میان حکیم شدن یا حاکم شدن مخیر شد و حکمت را انتخاب کرد. از لقمان پرسیدند: چگونه به این مقام رسیدی؟ گفت: به خاطر امانتداری، صداقت و سکوت دربارهی آنچه به من مربوط نبود. امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: لقمان نسبت به رهبر آسمانی زمان خود معرفت داشت. گر چه خداوند به او کتاب آسمانی نداد، ولی همتای آن یعنی حکمت را به او آموخت.روزی مولای لقمان از او خواست تا بهترین عضو گوسفند را برایش بیاورد. لقمان زبان گوسفند را آورد روز دیگر گفت: بدترین عضو آن را بیاور لقمان باز هم زبان گوسفند را آورد. چون مولایش دلیل این کار را پرسید، لقمان گفت: اگر زبان در راه حق حرکت کند و سخن حق بگوید، بهترین عضو بدن است و گرنه بدترین عضو خواهد بود
_ بر دنیا تکیه نکن و دل مبند و دنیا را به منزله پلی در نظر بگیر.
_ به آنچه در دست مردم است چشم مدوز و با همهی مردم با حسن خلق برخورد کن.
_ با همسفران زیاد مشورت کن و توشهی سفر خود را بین آنها تقسیم کن اگر با تو مشورت کردند، دلسوزی خود را خالصانه به آنها اعلام کن. اگر از تو کمک و قرضی درخواست
کردند، مساعدت کن و به سخن کسی که سن او بیشتر از توست، گوش فرا ده.