بعضی از اولیای الهی در این عالم، باطن انسانها و صفات حیوانی آنان را میبینند و میشناسند، ولی از آن جا که مظهر صفت ستّار العیوب الهیاند، سرپوشی میکنند و رازهای مردم را فاش نمیکنند.
عارف فرزانهی همدانی از این چنین عظمت روحی برخوردار بود. شیخ محمد رازی در این رابطه، از زبان یکی از شاگردان آخوند نقل میکند:
«آخوند ملا حسینقلی همدانی که مربی اخلاق و عالم ربانی و سالک حقیقی و دارای کرامات و صاحب مکاشفات و منامات بود، هر وقت به حرم مطهر امیرمؤمنان، علی ـ علیه السلام ـ مشرف میشد، با آداب خاص و خضوع و خشوع مخصوص میرفت و هنگام خروج، عبا را به سر انداخته و سر به زیرافکنده و با عجله به منزل خود میرفت. ما از نحوهی تشرف آن چنانی و از برگشتن این چنینِ وی در تعجب بودیم، تا روزی در صحن مطهر مراقب ایشان بودم. وقتی به آن کیفیت بیرون آمد و به شتاب رفت، سر راه را بر او گرفته و به صاحب قبر مطهر علوی ـ علی مشرفها السلام ـ سوگند دادم که علت آن گونه تشرف و این گونه مراجعت چیست؟ گفت: امّا آن گونه تشرف وظیفهی هر کسی است که عارف به مقام ولیّ الله اعظم، امیرمؤمنان ـ علیه السلام ـ باشد که با کمال خضوع و خشوع مشرف گردد و امّا علت این گونه مراجعت برای این است که اثر تشرف با معرفت به حضور و پیشگاه حضرت علی ـ علیه السلام ـ عوض شدن و رنگ ولایت گرفتن و باز شدن چشم و گوش ملکوتی است و چون حقایق و باطن اشیاء و اشخاص برایم منکشف میگردد، نمیخواهم چشم من به یکی از دوستانم بیفتد که مبادا آنها را به غیر صورت انسان ببینم و رازهای پنهانی و عیوب نهانی آنان پیش من فاش شود. و در نتیجه نفس من از آنان مکدر شده و نسبت به او در من تنفر ایجاد گردد، دل میخواهد سرّ آنها حتی در پیش نفس من پوشیده بماند.(1)
1- قصه و نکته های برگزیده، شماره 225.
استاد علامه محمدتقی جعفری (ره)در آیینه آثار
استاد علامه محمد تقی جعفری قدس سره به سال 1304 خورشیدی در شهر تبریز متولد شد و پس از تحصیلات عالیه علوم اسلامی در شهرهای تبریز‚ تهران‚ قم و نجف اشرف در محضر آیات عظام میرزا فتاح شهیدی‚ شیخ محمدرضا تنکابنی‚ شیخ کاظم شیرازی‚ سید عبدالهادی شیرازی‚ سید ابوالقاسم خویی و سید محسن حکیم قدسسرّهم کسب فیض نمود. تاکنون بیش از 80 اثر از آثار آن علامه فقید به طبع رسیده است و از آثار برجسته ایشان شرح و تفسیر بر نهج البلاغه می باشد که 27 جلد آن به زبان فارسی چاپ و منتشر شده است. چاپ بعضی از آثار علامه جعفری قدسسره همچون شرح مثنوی در 15 جلد مکرر تجدید گردیده است. ضمناً تحت نظارت ایشان و طی 12 سال کاملترین کشف الابیات مثنوی مولوی در 4 جلد رحلی تحت عنوان از دریا به دریا منتشر شده است.
دیگر اثر نفیس استاد جعفری‚ در زمینه بررسی و مقایسه افکار مولانا با فلسفه ها و جهانبینیهای شرق و غرب میباشد که تحت عنوان مولوی و جهان بینی ها چاپ شده است. در زمینه حقوق بشر و مقایسه آن با حقوق بشر در اسلام نیز‚ کتاب مفصل و مشروحی به قلم ایشان منتشر شده که نظریات جدید آن در کنفرانس اسلامی طرح ومورد استفاده قرار گرفته است. کتاب مزبور به زبان انگلیسی نیز ترجمه و چاپ شده است و به زبان ژاپنی توسط یکی از اساتید دانشگاه ناکویا در دست ترجمه است. بیش از 60 کتاب و مقاله دیگر استاد علامه جعفری هنوز منتشر نشده و در آینده به طبع خواهند رسید. کتابهای ایشان در زمینه هاى: فقه‚ علوم سیاسی‚ روان شناسی‚ علوم تربیتی‚ معارف اسلامی‚ نظریه زیبایی و هنر در اسلام‚ مباحث فلسفی و کلامی‚ مشحون از آرا و نظریات بدیع است. ده ها نویسنده‚ استاد و محقق و متفکر از سراسر جهان در طول حیات پربرکت علامه جعفری قدسسره با ایشان مذاکرات علمی داشتهاند که بیش از 50 فقره از این مذاکرات در 2 جلد کتاب تحت عنوان تکاپوی اندیشهه منتشر شده است. همچنین مکاتبات علمی علامه جعفری با برتراند راسل فیلسوف شهیر انگلیسی که طی آنها‚ استاد جعفری به برخی از نظریات راسل انتقاد وارد ساختند‚ مکرر به چاپ رسیده است. همچنین کتابی تحت عنوان بررسی و نقد سرگذشت اندیشهه حاوی تحلیل و نقد نظریات آلفرد نورث وایتهد پدر منطق ریاضی که یکی از بزرگترین فلاسفه اروپا می باشد‚ چاپ و منتشر شده است. ضمناً کتاب هایی به قلم ایشان در نقد و تحلیل فلسفه پوزیتیویستی و نئوپوزیتیویستی معاصر غرب چاپ و منتشر شده است که از آن جمله می توان به شرح و نقد نظریات کانت‚ هگل‚ دکارت و دیوید هیوم اشاره نمود.
استاد فقید علامه محمد تقی جعفری قدسسره پساز دهها سال تلاش خالصانه علمی‚ معنوی در 25 آبان1377 دار فانی را وداع گفت و به دیار باقی شتافت. روحش شاد و یادش گرامی باد.
آیتالله علی پهلوانی تهرانی (سعادتپرور)
آیتالله علی پهلوانی تهرانی (سعادتپرور)، در سال ???? هجری شمسی در تهران تولد یافت. خانواده مذهبی و سرشت روحانی وی را در نوجوانی به حلقه درس مرحوم شیخ محمد زاهد وارد کرد و در عنفوان جوانی بهرههای اخلاقی و معنوی وافری برد. سپس از محضر مرحوم آیتالله حاج شیخ علیاکبر برهان دروس مقدماتی حوزه را فراگرفت و راهی شهر مقدس قم شد و در محضر اساتید بزرگی چون مرحوم آیتالله سلطانی و مرحوم آیتاللهالعظمی مرعشی نجفی، مکاسب و کفایه را خواند و سپس در درس خارج مرحوم حضرت آیتاللهالعظمی بروجردی و حضرت امام خمینی(ره) حاضر شد و تا مرحله اجتهاد پیش رفت. از آنجا که وی به مباحث اخلاقی- عرفانی و طی مراحل سیر و سلوک علاقه فراوانی داشت، مدت ??سال در محضر علامه طباطبایی حضور یافت.آیتالله پهلوانی بهواسطه انجام دستورات اخلاقی و درک فیوضات روحانی مرحوم علامه، به درجاتی از عرفان و معنویت دست یافت که پس از رحلت علامه طباطبایی، برخی ازشاگردان آن استاد فرزانه، با اصرار فراوان، خوشهچین اخلاق و عرفان آیتالله پهلوانی شدند و ایشان در طول حیات خود، شاگردان بسیاری را تربیت کرد و نفوس مستعدهای را به وادی سیر و سلوک رهنمون شد.
والدین
پدر استاد مرحوم حاج عبدالله پهلوانی یکی از بازاریهای متدین تهران بود که در اواخر عمر یک کارگاه سنگ نمککوبی هم داشت و به همین جهت در بین نزدیکان به «نمکی» هم مشهور بود. ایشان انسانی بسیار باتقوا و با بصیرتی بود. استاد پهلوانی از تدین مرحوم پدرشان خیلی تعریف میکردند. آن مرحوم ارتباطی هم با برخی از بزرگان و اساتید اخلاق و از جمله با مرحوم شیخ رجبعلی خیاط و چند نفر دیگر از علمای بازار تهران داشت و به همین خاطر اهتمام خاصی نسبت به تربیت فرزندانشان داشت و بسیار مراقب کارهای آنها بود.مادر استاد، بانویی بسیار پاکدامن، ساده و پارسا بودند. مرحوم استاد پهلوانی در دامان چنین پدر و مادری تولد و رشد یافته بود. استاد در مورد تولد خودشان میفرمودند:
چون فاصله تولد من با اخوی بزرگترم چیزی حدود یک سال یا کمتر بود، مادرم از این که مرا باردار شدند خیلی ناراحت شده بودند؛ چون یک بچه کوچک در دامنشان بود و بالاخره شیردادن به او هم مشکل بود. از این جهت به نوعی دوست داشتند که من به دنیا نیایم و شاید اقداماتی هم کرده بودند.
پایگاه اطلاع رسانی و آثار استاد آیت الله عبدالقائم شوشتری به همت برخی علاقه مندان و ارادتمندان به آن حضرت به نشانی www.abdolghaem.com شروع به کار کرد.
در این سایت می توانید با آثار، کتاب ها، و اندیشه های معظم له آشنا شوید و از زندگی نامه، فیلم ها و صوت و آخرین بیانات ایشان بهره مند شوید.
به مناسبت شروع به فعالیت این سایت، معظم له پیامی صادر فرمودند. متن پیام به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
در ظل عنایات رحمانی، حضرت حق جل و اعلی دوستان حقیر را توفیق خدمتی جدید مرحمت فرمود و پایگاه اطلاع رسانی به نام اینجانب به آدرس www.abdolghaem.com - www.abdolghaem.ir در سالروز ولادت باسعادت خلیفهء خدا امام یازدهم، پدر بزرگوار حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، و در سال همت و کار مضاعف، راه اندازی شد.امیدوارم دوستان این فرصت را غنیمت بدانند و به این وسیله در تبلیغ از خداوند متعال و دفاع از فضائل چهارده معصوم (ع) و قرآن کریم اهتمام بیشتری داشته باشند.خداوند متعال همه دوستان را توفیق خدمت به حضرت بقیةالله مرحمت فرماید.
بانو مجتهده امین از جمله بانوانی است که مراحل تحصیل دروس علمی حوزوی را تا درجه اجتهاد پیگیری کرد. توجه بانو امین به درس به گونهای بود که در زندگینامه خود نوشتهاش چنین آورده است: «تقریبا از 9 سالگی عشق خواندن و نوشتن در من پیدا شده بود. همبازیهایم به من ایراد میگرفتند که چرا تو نمیآیی بازی کنی. ولی من عشقم فقط درس بود».
استاد وی آیتالله حاج میرسیدعلی نجفآبادی میگوید: «روزی که شنیدم فرزند ایشان فوت کرده، فکر کردم خانم دیگر درس را تعطیل خواهد کرد ولی برعکس، دو روز بعد دیدم خدمتکار ایشان به سراغ من آمد و از من خواست که برای تدریس به منزل ایشان بروم و من از این علاقه او به تحصیل سخت حیرت کردم و وقتی رفتم با کمال تعجب او را آمادهتر از همیشه دیدم.»
بانو مجتهده امین موفق به گرفتن اجازه اجتهاد و نقل روایت از «آیتالله حائری یزدی» موسس حوزه علمیه قم، «آیتالله آقا محمدرضا نجفی»، «آیتالله سیدمحمدکاظم شیرازی» و «آیتالله اصطهباناتی» شد. او خود نیز به «آیتالله مرعشینجفی»، «زهیرالحسون» و «بانو علویههمایونی» اجازه نقل روایت داد.
سیده نصرت بیگم امین در سال ???? شمسی در اصفهان متولد شد. طبیعی بود که شرایط آن زمان (اواخر قاجاریه و ابتدای پهلوی) اجازه تحصیل را به دختران نمیداد اما وضعیت خوب مالی و فرهنگی خانواده نصرت بیگم باعث شد، مادرش در چهارسالگی وی را برای آموزش قرآن به مکتب بفرستد. پس از آن نیز به دلیل علاقه شخصی امین و عدم ممانعت خانواده، دروس حوزوی را آغاز کرد و ادامه داد. وی تحصیل حوزوی را نزد استادانی چون شیخ ابوالقاسم زفرهای معروف به حاج آخوند (از اساتید معروف اخلاق بود که به زهد شناخته میشد)، حسین نظامالدین کچویی، سیدابوالقاسم دهکردی(از شاگردان شیخ زینالعابدین مازندرانی و حاج میرزاحسین نوری)، میرزا علی آقا شیرازی (از شاگردان درس آیات عظام شیخالشریعه اصفهانی، آقا سیدمحمد کاظم یزدی و آخوند خراسانی)، میرسیدعلی نجفآبادی و شیخ مرتضی مظاهری فراگرفت.(3)
بانو امین توجهش را صرفا به فقه و اصول محدود نکرد. او تحت تأثیر اساتید خود به عرفان، حکمت و فلسفه اسلامی نیز روی آورد. از دیدگاه آیتالله جوادی آملی«این بانو با حرکت جوهری عمر کرد، یعنی کوشید از درون متحول شود.»(4) او در این زمینه مورد توجه عالمانی چون علامه طباطبایی بود.
مرحوم علامه جعفری نیز درباره بانو امین میگوید: «با توجه به آثار قلمی که از خانم امین در دسترس ما قرار گرفته است، به طور قطع میتوان ایشان را یکی از علمای برجسته عالم تشیع معرفی نمود و روش علمی ایشان هم کاملا قابل مقایسه با سایر دانشمندان بوده، بلکه با نظر به مقامات عالیه روحی که ایشان [به درک آن] موفق شدهاند، باید ایشان را از گروه و نخبهای از دانشمندان به شمار آورد.»
وصایای اخلاقی متعددی از وی به جای مانده است: «اول چیزی که بایستی متذکر شویم و در اطراف آن کنجکاوی نماییم این است که آیا ما کی هستیم و از کجا آمدهایم؟ خدا رحمت کند کسی را که بداند از کجا آمده و در کجا نشو و نما میکند و به کجا بازگشت مینماید. زیرا کسی که خود را شناخت؛ البته مبدا و منتها و خط سیر و نقطه قرارگاه وجود خود را هم میشناسد و میداند که در نردبان ترقی و تکامل حائز چه مقام و مرتبهای گشته و در چه پلهای از درجات و مراتب صعود به سوی حق تعالی سیر مینماید.»
بانو امین به فرهنگسازی در عرصه عمومی توجه خاصی داشت. بر همین اساس بود که به مقابله با موافقان بیحجابی در سالهای پیش از انقلاب پرداخت. نوشتههای او در باب دفاع از پوشش دینی با عنوان «یک بانوی ایرانی» منتشر میشد. علاوه بر حضور در صحنه فکری، وی در سال 1344 با سرمایه شخصیاش دبیرستان مکتب فاطمه(س) را در اصفهان تاسیس کرد تا زمینه تحصیل دختران در محیطى سالم را فراهم کند. توجه این بانوی مجتهد ایرانی به حضور زنان در جامعه در محیطی عاری از فساد البته در بزنگاههای تاریخی مانند کشف حجاب نیز نمایان است. دغدغه فکری وی در این زمینه، موجب نگارش کتاب روش خوشبختی شد. وی در این کتاب متذکر میشود: «همانگونه که اگر عضوی از اعضای بدن به بیماری مبتلا شود، سایر اعضا سالم نمیمانند، اگر زنان یک جامعه ـ که از ارکان آن هستند ـ فاسد شوند، جامعهای را به فساد میکشند، بهخصوص اگر فساد یا گناهشان علنی باشد.» بانو امین در خرداد 1362 شمسی مصادف با رمضان 1403 قمری درگذشت. مرقد وی در تکیه امینالتجار واقع در تخت فولاد اصفهان است.
پینوشتها:
1- کیهان فرهنگی- ش 106/ ص 19
2- رساله توضیح المسائل آیتالله العظمی سیستانی-مساله2
3- فصلنامه بانوان شیعه/ شماره 1/ بانو نصرت بیگم امین/ نویسنده: طیبه چراغی
4- کیهان فرهنگی-شمار 106
حضرت استاد آیت الله شیخ یحیی انصاری شیرازی در سال 1306 در روستای عالم پرور نوایگان داراب متولد شد. در سال 1320 جهت ادامه درس حوزوی به شیراز رفت و در حوضه علمیه شیراز مدرسه خان درس سطح را نزد ایت الله سید نورالدین حسینی هاشمی در شیراز تمام کرد . در سال 1330 یعنی بعد از ده سال جهت اموختن درس خارج عازم قم شد و در قم از محضر درس امام راحل عزیز و علامه طبا طبایی در درس فلسفه کسب فیض نمودند و از شاگردان خصوصی امام خمینی بودند که با حضرات اعظام ایت الله مصباح و ایت الله حسن زاده املی هم درس بودند و حتی علاوه بر درس خوزه پنج شنبه شب ها در منزل هم درسان خود را به طور خصوصی از محضر درس علامه طباطبایی اگاه می کردند .
آیتالله انصاری شیرازی از محضر علمای بزرگی بهره بردهاند ولی نسبت به علامه طباطبایی علاقه خاصی داشتهاند و حتی امروز در منزل وی اتاقی با عنوان اتاق علامه است که بیش از 100 بار علامه در آن اتاق با آیتالله انصاری شیرازی جلسه درس داشتهاند.
شیخ یحیی انصاری از سال 1340رسما تدریس فقه و اصول و منظومه ملا هادی سبزواری را در حوزه شروع کردند و بیش از بیست سال تدریس کتاب منظومه ملا هادی سبزواری را ادامه داد و بعد از ان بع تدریس کتاب اسفار اربعه ملا صدارا پرداخت که هم اکنون نیز ادامه دارد و در مسجد سلماسی قم یعنی همان مسجدی که امام خمینی تدریس می کردند به تدریس مشغول می باشد .لازم به ذکر است تدریس این درس خیلی مشکل است و سیزده سال به طول می انجامد و شاگردان این درس کمتر از ده نفر می باشند .تاکنون ایشان بیش از چهل سال سابقه استادی دارند .
استاد آیت الله یحیی انصاری شیرازی از اصحاب بزرگ معرفت ودانش اسلامی است 30 سال شاگردی در محضر علامه طباطبائی از او فیلسوفی بزرگ و استادی کهن در فلسفه اسلامی ساخته است که معدود کسی یافت می شود که در حیطه معقول درس خوانده باشند اما در محضر او زانوی شاگردی به زمین نزده باشند. اما بزرگی شان و احترام شایان توجه او در جامعه حوزوی و بزرگان دین به خاطر فلسفه دانی و استادی فلسفه نیست بلکه آنچه او را از همگان متمایز نموده است تقوای عجیب وغریب و دوری گزینی مثال زدنی از دنیاست .فردی در این درجه شخصیت در خانه ای خشتی و قدیمی در یکی از محلات قدیمی قم خاضعانه بروی زمین جلوی درب می نشیند و بعد از درس کفشهای شاگردان خود را جفت می کند وسالیان دراز عطر تواضع وفروتنی را می افشاند....
از تالیفات تخصصی این استاد بزرگ مجموعه چهار جلدی شرح منظومه و حکمت است که دو جلد ان از روی نوارهای درس ایشان چاپ شده است . شیخ یحیی انصاری از شاگردان برجسته و مریدان امام راحل بودند .در زمان طاغوت به مدت سه سال در کوهدشت لرستان و نائین اصفهان تبعید شدند و به علت شدت مبارزاتش دو الی سه بار همراه با اقای هاشمی رفسنجانی در زندان ساواک بازداشت شدند .
در کتاب تحلیل نهضت امام خمینی به نویسندگی حمید زیارتی بیان شده است که شیخ یحیی انصاری جزء یکی از دوازده نفری است که مرجعیت امام خمینی را در سال 42 تایید کردند ( یعنی بعد از فوت ایت الله بروجردی ) .در وصف مقام علمی و معنوی شیخ یحیی انصاری همین بس که حضرت ایت الله بهجت مرجع بزرگ عالیقدر فرموده اند وقتی شخصیتی مانند ایت الله انصاری شیرازی هست هیچ مشکلی نداریم و باید به این شخصیت معنوی افتخار کنیم و ببا لیم و مرحوم ایت الله گلپایگانی به شاگردان خود گفته بودند بروید زهد و پارسلیی و اخلاق را از انصاری شیرازی بیاموزید . مرحوم ایت الله گلپا یگانی وصیت کرده بود که شیخ یحیی انصاری مرا به خاک برسپارد و دامادم یعنی صافی گلپایگانی نماز مرا بخواند.
در حال حاضر این استاد بزرگ و گران قدر شیخ یحیی انصاری در قم را بعضی به نام شیخ الا شراق می شناسند . ایشان در حال حاضر 79 سال سن دارند و ما هم برای ایشان طول عمر بابرکت از درگاه باری تعالی و امام زمان (عج) خواستاریم
شب هنگام محمد باقر -طلبه جوان-در اتاق خود مشغول مطالعه بود که به ناگاه دختری وارد اتاق او شد در را بست و با انگشت به طلبه بیچاره اشاره کرد که سکوت کند و هیچ نگوید.
دختر پرسید: شام چه داری ؟؟ طلبه آنچه را که حاضر کرده بود آورد و سپس دختر که شاهزاده بود و به خاطر اختلاف با زنان حرمسرا خارج شده بود در گوشهای از اتاق خوابید.
صبح که دختر از خواب بیدار شد و از اتاق خارج شد ماموران،شاهزاده خانم را همراه طلبه جوان نزد شاه بردند شاه عصبانی پرسید چرا شب به ما اطلاع ندادی و ....
محمد باقر گفت : شاهزاده تهدید کرد که اگر به کسی خبر دهم مرا به دست جلاد خواهد داد.
شاه دستور داد که تحقیق شود که آیا این جوان خطائی کرده یا نه ؟ و بعد از تحقیق از محمد باقر پرسید چطور توانستی در برابر نفست مقاومت نمائی؟ محمد باقر 10 انگشت خود را نشان داد و شاه دید که تمام انگشتانش سوخته و ...
علت را پرسید. طلبه گفت : چون او به خواب رفت نفس اماره مرا وسوسه می نمود هر بار که نفسم وسوسه می کرد یکی از انگشتان را بر روی شعله سوزان شمع میگذاشتم تا طعم آتش جهنم را بچشم و بالاخره از سر شب تا صبح بدین وسیله با نفس مبارزه کردم و به فضل خدا ، شیطان نتوانست مرا از راه راست منحرف کند و ایمانم را بسوزاند.
شاه عباس از تقوا و پرهیز کاری او خوشش آمد و دستور داد همین شاهزاده را به عقد میر محمد باقر در آوردند و به او لقب میرداماد داد و امروزه تمام علم دوستان از وی به عظمت و نیکی یاد کرده و نام و یادش را گرامی می دارند. از مهمترین شاگردان وی می توان به ملا صدرا اشاره نمود .
نفس اماره یکی از عواملی است که انسان را به ارتکاب گناه وسوسه می کند . قران کریم می فرماید : نفس اماره به سوی بدیها امر می کند مگر در مواردی که پروردگار رحم کند ( سوره یوسف آیه 53) انسانهایی که در چنین مواردی به خدا پناه میبرند خداوند متعال آنها را از گزند نفس اماره حفط می کند و به جایگاه ارزشمندی می رساند.
بله میرداماد مرد خدا بود و بر ماست که از داستانهای این مردان خدا عبرت بگیریم.
بسم الله الرحمن الرحیم
حال روحی حضرت علامه حسن زاده آملی
حضرت مولى حسن زاده آملی «ارواح محبیه له الفداء» مى فرمایند: «دیده من طورى است که اگر در روز روشن به نامحرم افتد در پیشگاه حق به قبض مى افتم و تاریک مى شود چون از نعمت هاى الهى براى خودم این مى دانم که خود اهل دغل و دورویى و نیت بد نسبت به دیگران داشتن ، نیستم لذا اگر کسى هم اینچنین باشد را ببینم زود منفعل مى شوم و در قبض مى افتم . البته این خصیصه را هم دارم که اگر کسى نسبت به من بدى هم بنماید و بى ادبى کند و یا حیله نماید نمى توانم نسبت به او نیت بد کنم و این خودستایى نیست بلکه الحمد لله رب العالمین خداوند مرا اینطور قرار داد که نمى توانم نسبت به دیگران نیت بد داشته باشم ، اگر چه از دست افرادى زخم خوردم و با من دشمنى ها کرده اند ولى به لطف الهى دیدم که نسبت به آنها هرگز نیت بد ندارم و نمى توانم بر علیه آنها کارى کنم . این هم از لطف الهى است که الحمد لله رب العالمین . و اگر از دیگران نیت بد ببینم هم زود به قبض مى افتم و لذا دیده من در دیدن نامحرم از یارم دور مى شود و به قبض مى افتم » .
ز مــردم تا گــران جـــانى بد به القاءات سبوحى رسیدم
هر آن زخمى که دیدم از زمانه براى فیض حق بودى بهـانه
ز ادبـــار و ز اقبـــال خـلایق ندیدم جز محبتهـاى خــالق
هر آن چیزى تو را کز آن گزند است براى اهل دل آن دلپسند است
منبع:وبلاگ علامه حسن زاده آملی
جناب سلطان علیشاه در سال یکهزار و دویست و پنجاه و یک هجری قمری در بیدخت تولد یافت. جناب سلطان علیشاه از ابتدای طفولیت تحت سرپرستی مادر بزرگوار خویش رشد و نمو نمود و در سن هفده سالگی مدت ها در محضر ملا هادی سبزواری تلمذ می نمود و در تمام این ایام در جستجوی مطلوب معنوی خویش بود تا آنکه علاقه مند به ملاقات جناب سعادت علیشاه شد و به دیدار ایشان رفت و در سال یکهزار و دویست و هشتاد هجری قمری در اصفهان به دست ایشان مشرف به شرف فقر شده و زیر نظر ایشان به سلوک الی الله همت گماشت و پس از تکمیل سیر و سلوک از جانب ایشان به لقب سلطان علی و مجاز در دستگیری شدند. در سال یکهزار و دویست و هشتاد و چهار هجری قمری تصفیه باطن را به کمال رسانده و فرمان ارشاد را با لقب طریقتی سلطان علیشاه از ایشان دریافت نمودند. پس از ارتحال حضرت سعادت علیشاه، جناب سلطان علیشاه در سال یکهزار و دویست و نود و سه هجری قمری در مسند ارشاد متمکن شده و به مدت سی و چهار سال به کار هدایت اهتمام ورزیدند. در زمان ایشان که جامع ظاهر و باطن به شمار می رفتند، کار فقر و عرفان عروج یافت و همین امر کینه معاندان را برانگیخت.
در سحرگاه بیست و ششم ربیع الاول سال یکهزار و سیصد و بیست و هفت هجری قمری مطابق بیست و نهم فروردین ماه یکهزار و دویست و هشتاد و هشت خورشیدی، جانیان بالفطره به دست ناپاک خویش ایشان را شهید نمودند و حضرتش در سن هفتاد و شش سالگی از این دنیا به جهان باقی شتافت و مزار عالی مقدارش در بیدخت است.
آن جناب را تالیفات چندی است: تفسیر عرفانی قرآن مجید به نام بیان السعادة فی مقامات العبادة، شرح عرفانی احادیث مشکله اصول کافی به نام مجمع السعادات، درباره معنای حقیقی علم به نام سعادتنامه، درباره معنای عرفانی ولایت و شئون مختلف آن به نام ولایتنامه، شرح کلمات قصار بابا طاهر عریان به نام رساله توضیح، شرح آیات و اخباری که در بشارت به مومنین است به نام بشارة المومنین، حواشی بر اسفار ملاصدرا، وجیزه ای در علم نحو، تنبیه النائمین، ایضاح و تذهیب التهذیب.
مشایخ آن جناب: 1- محمد صادق نمازی (فیض علی)، 2- محمد جعفر برزکی (محبوب علی)، 3- شیخ عبدالله حائری (رحمت علی)، 4- صدرالعرفا که اجازه تلقین اوراد و اذکار مخصوص را داشته است.
گزارش تصویری بازدید حضرت علامه حسن زاده از نمایشگاه کتاب