پروفسور واندرهوون متخصص روان شناسی از کشف تأثیر مثبت «ذکر نام جلاله خداوند» و «قرائت قرآن کریم» در سلامتی انسان خبر داد. این دانشمند هلندی خبر فوق را پس از تحقیقات مستمری اعلام کرد که سه سال به طول انجامیده است.
وی گفت: این بررسیها نشان می دهد که قرائت منظم قرآن کریم، از انسان در مقابل تمامی مشکلات روانی دفاع میکند و نیز نقش مهمی در معالجه بیماری های روانی ایفا می کند.
پروفسور واندرهوون –که روانپزشکی غیر مسلمان است- افزود: بسیاری از بیمارانی که با روش من تحت درمان قرار گرفتند، غیر مسلمان هستند و بیشتر آنها نمی توانند به زبان عربی تکلم کنند؛ لذا ما به آنها کیفیت تلفظ صحیح لفظ جلاله «الله» را آموزش دادیم.
پس از تمرین و فراگیری این کلمه، به نتایج شگفت آوری دست یافتیم؛ به ویژه در مورد بیمارانی که از مشکلات روانی و یا فشارهای اجتماعی رنج می بردند.
برگرفته از سایت ام الکتاب سخن گفتن دربارهى انسان در عین آسانى، از سختى خاص خود برخوردار مىباشد، چون شناخت انسان از مسایلى است که به سادگى دسترسى به آن ممکن نمىباشد; زیرا انسان داراى گرایشات متعدد و داراى جنبه معنوى مىباشد و مطالعه وتحقیق در هر کدام از خصوصیات انسان نیاز به وقت زیاد و نوشتن مطالب متعدد دارد. لذا در کتب فراوانى از زاویههاى گوناگون، انسان را مورد بررسى قرار دادهاند. و از آنجا که قرآن کتاب وحى مىباشد و کلام خداوند است که خود خالق انسان مىباشد بهترین نظریات در مورد انسان را مىتوان در این کتاب آسمانى دریافت کرد. از این رو، بحث را بیشتر بر نظریهى قرآن متمرکز کرده، نکاتى را در باب «قرآن و انسان» ذکر مىکنیم. نقدی بر تفسیر سوره توحید از دیدگاه علامه طباطبایی (منبع: سایت مطالعات قرآنی) سوره توحید بر اساس پارهای از روایاتی که مرحوم طباطبایی نیز آنها را ذکر کردهاند، معادل یک سوم قرآن است و در الهیات اسلامی از اهمیت ویژهای برخوردار است.اگر اصول دین اسلام را توحید، نبوت، و معاد بدانیم، سوره اخلاص یا توحید بیانگر یکی از این سه اصل است و شاید از این رو معادل یک سوم قرآن دانسته شده است. بر اساس نظر مرحوم طباطبایی،"احد" و "واحد" به لحاظ لغوی به معنای یک و یکتا از کلمه "وحدت" ریشه گرفتهاند جز آن که "احد" بیانگر و دلالت کننده بر چیزی است که قابلیت هیچ گونه تکثر و تعددی را، چه داخلی و چه خارجی، ندارد. اما "واحد" دلالت بر موجودی میکند که قابلیت تکرار دارد و میتوان دومی یا سومی برای آن در نظر گرفت، خواه این دومی یا سومی در قلمرو ذهن باشد و خواه در قلمرو جهان خارج از ذهن (ج20، ص8-387). مرحوم طباطبایی بدون آن که از افلاطون یا فلوطین نامی ببرند، مانند پارهای از عرفای اسلامی میان "احدیت" و"واحدیت" تفکیک قائل شدهاند (همانجا و نیز اصطلاحات صوفیه، عبدالرزاق کاشانی، ص149). این تقسیم را میتوان در فلسفهی یونان باستان در آرای افلاطون یافت. افلاطون در پارمنیدس میان دو گونه "احد" تفاوت قائل میشود. یکی احد ( یا به تعبیر او to hen hen) من حیث احد یا احد فی نفسه که همواره احد باقی میماند و در مراتب وجود ظاهر نمیشود. این احد نه متحرک است و نه ساکن، نه عین خود است و نه عین چیز دیگر، در عین حال نه غیر از خود است ونه غیر از چیز دیگر (افلاطون، ترجمهی لطفی، ص 1666، 1670،1703). این احد در زمان هم نیست زیرا چیزی که در زمان قرار دارد، با گذشت زمان هم تغییر میکند. دیگری احدی (یا به تعبیر او to hen on) است که در مراحل وجود ظهور میکند و از این رو از مرتبه احدیت ذاتی خود سر ریز و به تعبیر فلوطینی آن فیضان میکند و در شمار اعداد قرار میگیرد و در عین حال که در خود قرار دارد در همه چیزهای دیگر هم هست (همان،1687). این تفکیک در فلوطین بسط بیشتری هم یافته است (فلوطین، اِناد پنجم، رساله 8/1). تساوی عددی و هماهنگی رقمی و تناسب در موضوعات قرآن، موضوعی است که قدرت بشری از دریافت دقیق آن ناتوان بوده و از توضیح کامل وبیان آن در می ماند. به عنوان نمونه تعدادی از تناسبهای عددی آیات قرآن را بیان می نمائیم. اجر واژه(اجر: مزد): 108 بار در قرآن آمده و به همین اندازه واژه (فعل: کار) آمده است. جزاء کلمه(جزاء: پاداش- کیفر) 117 بار در قرآن به کار رفته و (مغفرت)334 بار. پس آمرزش دو برابر کیفر به کار رفته است! ابلیس در قرآن لفظ ابلیس 11 بار آمده و عیناً به همین تعداد، یعنی 11 بار، فرمان به استعاذه (پناه بردن به خدا) تکرار شده است. آیات واژه ( آیات: نشانه ها) 382 بار در قران آمده وبا توجه به اینکه واژه ( الناس:مردم) 241 بار و (الملائکة: فرشتگان)86 بار و (عالمین: جهانیان) 73 بار در قرآن بکار رفته، کلمه(آیات) به اندازه مجموع واژه های (ناس- ملائکه و عالمین) به کار رفته است. ایمان (ایمان) و مشتقات آن 811 بار در قرآن به کار رفته و لفظ (علم) و مشتقات آن 782 بار و مترادف (علم) یعنی(معرفت) با مشتقاتش 29 مرتبه در قرآن آمده است. در نتیجه (علم ) و(معرفت) و مشتقات آن دو، مجموعاً 811 بار تکرار شده اند که مساوی با لفظ (ایمان) به کار رفته اند. بِرّ لفظ برّ( نیکی) و تمام مشتقاتش 20 بار در قرآن آمده که با واژه (ثواب) و مشتقاتش برابر است. جحیم کلمه جحیم( دوزخ) 26 بار در قرآن تکرار شده که برابر با لفظ عقاب (کیفر) می باشد. حرث واژه حرث( کشت)14 بار در قرآن آمده، و به همین اندازه واژه زراعت ( کشاورزی) به کار رفته است. دنیا و آخرت کلمه (دنیا) در قرآن 115 بار به کار رفته و واژه (آخرت) نیز عیناً 15 بار در قرآن آمده است. رسل واژه (رسل) 368 بار تکرار شده و واژه نبی 75 بار ، بشیر18 بار و نذیر 57 بار که مجموع ارقام مذکور 518 مرتبه است. جای شگفتی است که این عدد با تعداد مواردی که اسامی پیامبران آمده برابراست. یعنی اسامی پیامبرن الهی ( آدم- نوح – موسی و...) نیز 518 بار در قرآن به کار رفته است. صیام واژه (صیام: روزه) و (صبر: شکیبایی) و (درجات: بیمناکی) و (شفقت: مهربانی) هر کدام 14 بار در قرآن آمده است. عقل کلمه (عقل) و مشتقاتش 83 بار در قرآن آمده و با موارد به کار رفته واژه (نور) در قرآن برابر است . محبت واژه (محبت ) و مشتقاتش 83 بار در قرآن آمده که به همین تعداد واژه ( طاعت : فرمانبرداری ) در آیات وجود دارد . لسان کلمه ( لسان: زبان) 25 بار در قرآن آمده است که با تعداد ( موعظه: پند و اندرز) برابر است. مطالب فوق برگرفته از کتاب (اعجازعددی قرآن) متعلق به عبدالرزاق نوفل می باشد. | لوگوی دوستان |