* دیدار استاد فرشچیان با آیت الله جوادی آملی*
در این دیدار که در بنیاد بین المللی علوم وحیانی" اسراء " صورت گرفت، آیت الله جوادی آملی ضمن تقدیر از خدمات استاد فرشچیان، در خصوص ویژگی های هنر دینی و اسلامی مطالبی بیان کرد.
آیت الله جوادی آملی فرمودند: در گذشته که هنر در قالب ادبیات بود بزرگان دین ما کارهای درخشانی خلق کرده اند و امروز که هنر بـه تعبیر حکیم سنایی از علم به عین آمده نیز ، باید آن معانی را محسوس کرد .
ایشان هنر در غرب را دور باطل حرکت از حس به خیال و از خیال به حس ، دانستند و گفتند: به همین دلیل هنر غربی کسی را سیر نمیکند . اگر هنر عقلی نباشد همین فیلم و سینمای رایج غرب است و اگر عقلی باشد ولی در کارگاه خیال هنرمندانه شکل نگیرد مانند برخی علماست که علم دارند ولی خروجی ندارند .
خیلی از افراد کتاب دارند ولی کتاب شیخ انصاری نشده است و خیلی از افراد هم اثر دارند ولی اثر استاد فرشچیان نشده است ، مـا تاکنون در این زمینه ضعف داشتیم ؛ دین و نظام اسلامی پیام هـای فراوانی دارد و باید حرفی بزند که قابل عرضه باشد .
آیت الله جوادی آملی منطق الطیر عطار نیشابوری را از آثـار هنری فـاخر مکتوب دانسته و بـه استاد فـرشچیان پیشنهاد کرد این اثر را در قالب هنر نقاشی بازآفرینی کند .
در این دیدار استاد فرشچیان با ارائه گزارشی از وضعیت هنر در مراکز آموزشی کشور خواستار توجه به هنرهای اصیل ایرانی اسلامی و غنی سازی این عرصه با بهره مندی از نبوغ شخصیتهای علمی و مذهبی شد.
این هنرمند برجسته با انتقاد از وضعیت هنر در دانشگاهها گفت: دانشگاههای هنری ما از سخنان عالمانی چون شما و هنرهای اصیل ایرانی در حال تهیشدن است.
استاد محمود فرشچیان ضمن تشکر از بذل توجه حضرت آیتالله جوادی آملی اظهار کرد: تابلوی من با عنوان «ستایش پروردگار» به نوعی همان فرمایش شماست که نمونهای از آن خدمتتان ارسال میشود.
وی در مورد طرح ضریح در حال ساخت امام حسین(ع) عنوان کرد: با اطمینان خاطر میگویم یکی از بهترین و بزرگترین پدیدههای هنر دینی ایرانی ضریح در حال ساخت است و این جز عنایات سیدالشهدا(ع) نبوده است.
این استاد برجسته نقاشی کشور خطاب به حضرت آیتالله جوادیآملی گفت: جنابعالی نه تنها دانشمند دینی بلکه هنرشناس و تحلیلگر مسائل هنری هستید و من این علم و آگاهی را تحسین میکنم.
فرشچیان ادامه داد: دانشگاههای هنری ما از فرمایشات بزرگانی مانند شما و هنرهای اصیل ایرانی در حال تهی شدن است و من هرچه سعی کردهام آنقدر جو قوی است که از من کاری بر نمیآید.
وی تصریح کرد: در دنیا تنها دو کشور در برابر این جو ایستادهاند که یکی چین و دیگری ژاپن است که اصالت هنر خود را حفظ کردند اما در مملکت ما این اتفاق نیفتاده و این در حالی است که در جمهوری اسلامی باید به هنر اصیل بیشتر توجه شود.
این دیدار، در پی پیام آیت الله جوادی آملی به استاد فرشچیان در دیدار اعضای شورای برگزاری همایش ملی هنر و تبلیغ ، و پیشنهاد ترسیم تابلوی منطق الطیر عطار، صورت گرفته است.
آیت الله جوادی آملی در این پیام به استاد فرشچیان توصیه کرده است که تابلویی بکشد تا منطق الطیر عطار و جریان سیمرغ را ترسیم کند.
این استاد برجسته حوزه علمیه در ادامه این درخواست تصریح کرده است:
اگر می توانستم به استاد فرشچیان پیامی برسانم، توصیه می کردم که تابلویی بکشد تا منطق الطیر عطار و جریان «سیمرغ» او را بشکافد، البته منطق الطیر از کتاب الطیر بوعلی سینا نوشته شده است و مبانی علمی عمیقی دارد، در این داستان سی مرغ از کثرت به وحدت رسیده و «سیمرغ» شدند، ابتدا سی مرغ بودند که به مقام فنا رسیدند و به «سیمرغ» تبدیل شدند.
ایشان ادامه دادند: قدرت خیال از بزرگترین برکات است، اگر کسی خیال پرداز باشد، باید تربیت شده باشد، قوه خیال در بخش اندیشه اگر تربیت شود، باید در اختیار عقل و نظر باشد تا در مواقع ضروری از حس خودش مجتهدانه وارد نشود و از عقل کمک بگیرد.
اگر کسی از حس مدد و مایه بگیرد و عقل را درگیر نکند، گمراه می شود، چون خیالی که قیم و سرپرست نداشته باشد، مانند بچه ای است که بازی گوشی می کند و بدون عقل و علم تربیت می شود و رها است و چون تربیت نشده، فریب می خورد؛ بنابراین انسان خیال زده با خیال حرف می زند و پیش می رود و حتی جنگ و صلحش با خیال است.
ایشان تاکید کردند: شیطان همه زشتی ها و سموم را در قالب برخی هنرها زیبا جلوه می دهد و با زر ورقی با عنوان خدمت به دین جلوه می دهد، همه زباله ها را پشت آن زر ورق زیبا به خورد انسان می دهد، انسان هایی که فریب می خورند در این زباله می افتند.
این گونه نیست که شیطان به ما بگوید اینجا چاه است و برو داخلش، بلکه می گوید اینجا بوستان زیبایی است و برو داخل شو و جلو که می روی به چاه می افتی، یکی از کارهایی که می تواند اثر گذار باشد علم است و علم می تواند انسان را از خیال نجات دهد.
در حوزه های علمیه هنر به تازگی جوانه زده و باید مورد اهتمام بیشتر قرار گیرد و دروس مربوط به این عرصه مانند علم النفس در حوزه باید تدریس شود.
هنر از بهترین ظرایف رزق و روزی انسان ها است، ساختار دین ما هنری است و باید با ابزار هنر و هنرمندانه ترویج شود و به دنیا شناسانده شود.
طبقه بندی: حضرت علامه جوادی آملی
اوصاف قرآن محمدى صلى اللّه علیه و آله : (منبع شرح مراتب طهارت)
قرآن مجید و مصحف شریف ، قول کامل است که در او اظهار کل اشیاء است (و لا رطب و لا یابس الا فى کتاب مبین ) (لا یغادر صغیرة و لا کبیرة الا اءحصیها)
قرآن چون خداوند سبحان بى پایان و نور تبیان کل شى ء است زیرا که به حکم محکم عقل ناصح هر اثر نمودار دارایى موثر خود است ، لذا همانطور که حق سبحانه صمد حقیقى اعنى وجود غیر متناهى است ؛ کتاب او نیز حافل جوامع کلم نوریه خارج از حد عد و احصاء است .
قل لو کان البحر مدادا لکلمات ربى لنفد البحر قبل ان تنفد کلمات ربى و لو جئنا بمثله مددا (کهف / 110)
و چنانکه حق تعالى نور کل شى ء است و هر چیز بدو شناخته مى شود که الله نور السموات و الارض ؛ کتاب او نیز نور و تبیان کل شى ء است .
پس قرآن اگر در دست انسان زبان فهم قرار گیرد، تبیان هر چیزى و زبان کلمات الله بى انتها است و این انسان زبان فهم همان راسخ در علم است .
جوامع کلم همان قرآن کریم است ؛ وبدان معنى است که الفاظ آن قلیل است ولى معانى آن کثیر است و در روایتى نقل شد که :ما من حرف حروف القرآن الا و له سبعون الف معنى و منه فى وصفه صلى اللّه علیه و آله کان یتکلم بجوامع الکلم یعنى انه کان یتکلم بلفظ قلیل و یرید المعانى الکثیره در روایت دیگر آمده که آیات قرآن خزائن است که هر یک از آنها گشوده گردد سزاوار است که در آن نظر و دقت بکار آورده شود و در روایت دیگر آمده که هر کسى که علم اولین و آخرین را اراده دارد قرآن را بشوراند.
در نکته 819 آمده است : سبحان الله این کتاب عظیم قرآن کریم ، امام انسان است و کل شى ء در آن احصا شده است و منطوى بر حقائق کلیه الهیه و جامع حکم علیمه و عملیه است و تبیان کلمات غیر متناهى کتاب بى پایان هستى و مبین اسرار اسماء غیبى و عینى است بدون اینکه هیچ اصطلاحى از اصطلاحات فنون علوم را بکار برده باشد بلکه به صورت طبیعى و سیاق عرفى و عادى عربى مبین تکلم فرموده است و مع ذلک در مقام تحدى براى ابد مى فرماید:قل لئن اجتمعت الانس و الجن على اءن یاءتوا بمثل هذا القرآن لا یاءتون بمثله و لو کان بعضهم لبعض ظهیرا (اسراء / 98)
با این همه تفاسیرى که بر قرآن کریم نوشته شده است ، همچنان در پس پرده مخفى مانده است که آن را براى انسان هاى کامل و مفسران تفسیر انفسى تجلى و ظهور تام است .
قرآن بحر است و روایات سواحل و جداول آن ؛ در عیون مسائل نفس حضرت علامه آمده که :ان الروایات کانها بالنسبه الى القرآن الکریم مرتبه نازله منه و بعباره اءخرى القرآن بحر و هى سواحله او جداوله ...
قرآن حبل الله ممدود است که این حبل ممدود از فرش تا عرش است (( ان الله على العرش استوى )) .
قرآن مجید حقیقت عالم و صورت کتبیه انسان کامل حضرت خاتم النبیین محمد بن عبدالله صلى الله علیه و آله و هر فردى از افراد انسان به هر اندازه اى که جانش آن حقیقت را واقعا نه لفظا دارا است به همان اندازه به انسان کامل نزدیک است و از حقیقت عالم برخوردار شد.
قرآن معراج معارف است . هر کس از این استوار الهى ، از این منطق وحى از این ماءدبه الله به هر اندازه بهره برده است و درجات قرآن شده است به همان اندازه انسان است .
طرفدار و عهده دار حقوق بشر فقط قرآن مجید است که منطق وحى و جز قرآن کریم کسى در روى زمین ادعاى طرفدارى از حقوق بشر بنماید دروغ گفته است و به دین خدا افترا بسته است .
قرآن کریم صورت حقیقت محمدیه صلى الله علیه و آله است .ان هذا القرآن یهدى للتى هى اقوم لقد کانن لکم فى رسول الله اسوة حسنه کتب منزله از آسمان غیر از قرآن مثل صحف ابراهیم و زبور داود و تورات موسى و انجیل عیسى علیهم السلام همه فرقانند ولى قرآن فرقان قرآن است ؛ چه اینکه کتب سماوى دیگر فارق بین حق و باطل اند قرآن نیز چنین است ولى قرآن جامع حقایق کتب منزله است لذا حضرت خاتم فرمود: (( اوتیت جوامع الکلم )) .
نکته : قرآن معاد انسان است تدبر کن تا برسى افلا یتدبرون القرآن ام على قلوب اقفالها (محمد / 25)
نور: قرآن جفر جامع انسان کامل است . فاغتنم
در کلمه سى و پنجم صد کلمه آمده است : آن که خطاب محمدى را درست فهم کند که انسانها براى اغتذاى از این سفره الهى دعوت شده اند قدر و منزلت خود را شناسد و در راه استکمالش پویا و جویا گردد قرآن مجید بیرکان در لیله مبارکه بینه محمدیه ، از غایت فسحت قلب و نهایت شرح صدرش به انزال دفعى فرود آمده است . (کلمه 31 از صد کلمه ).
منبع: بحرالمعارف (جلد دوم)(( مولف : عالم ربانى و عارف صمدانى مولى عبدالصمد همدانى ))
در عالم عشق کو جهان دگر است ارض دگر است و آسمان دگر است
هر قافله را راه برین بادیه نیست این بادیه را راهروان دگر است
اى عزیز! عقل و عشق در (( عین وقاف )) با هم شریکند، مابه التمیز (( لام )) است که سى است ، و (( شین )) که سیصد است . عقل گام در عشرات نهد، خطوات او متقارب باشد. و عشق گام در مئات نهد، گام او واسع باشد. این راه دراز است . عقل مورچه وار رود، به روش او نتوان رفت . عشق شتروار جهد، این بیابان را جز به شتر عشق طى نتوان کرد. پروانه وار خود را بر این آتش باید زد تا چه پیش آید.
عقل راه ناامیدى کى رود عشق باشد کانطرف بر سردود
عشق آتش بر همه عالم زند اره برفرقش نهند او نم زند
عاقبت اندیش نبود یک زمان درکشد خوش خوش صد آتش در جهان
اى عزیز! هر کس امروز از شور عشق الهى انس با جمال آن حضرت پیدا نکند آن روز حال او بد است . و بعد از عشق راه به روش پیدا مى شود همچون ماهى در دریا که راه از پیش پیدا نیست ، به حرکت خود راه باز بیند. همچنین سالک عاشق ، راه او به جد و روش پیدا شود که تا راه نبیند روش پیدا نکند. اگر گویند که چگونه تا راه نبیند روش کند؟ بدان که اینها بهانه عقل است که عقل افسردگى پیش آورد. عشق گرم پایان به این سامان و تربیت مقید نگردد، بى چون و چگونه درافتد، و مى گوید: (( کوشش بیهوده به از خفتگى )) . اى عزیز!
باغ سبز عشق کو بى منتهاست جز غم و شادى درونش میوه هاست
عاشقى زین هر دو عالم برتر است بى بهار و بى خزان سبز وتر است
از غم و شادى نباشد جوش ما و ز خیال و وهم نبود هوش ما
حالتى دیگر بود کان نادر است تو مشو منکر که حق بس قادر است
تو قیاس از حالت انسان مگیر منزل اندر جور و احسان در مگیر
جور و احسان رنج و شادى حادث است حادثان میرند و حقشان وارث است
آیا تو به وجود مامان اعتقاد داری؟
-
-
-
نه من به این اراجیف اعتقادی ندارم؛ من یک روشنفکرم!
مگه تا حالا مامانو دیدی؟
آیین نکوداشت شخصیت حضرت علامه حسن زاده آملی با عنوان «آیینه حسن» ساعت 10 صبح امروز 5 شنبه 18 اسفند 90 به همت سازمان آموزش و پرورش استان اصفهان و نمایندگی سمپاد استان اصفهان و با سخنرانی دکتر اسماعیل منصوری لاریجانی، استاد دانشگاه تهران و حضرت آیت الله عبدالقائم شوشتری در اصفهان برگزار شد.
به همراه این مراسم که با حضور جمعی از اندیشمندان حوزوی و دانشگاهی و فعالان عرصه های فرهنگی برگزار شد، نمایشگاهی از آثار خوشنویسی برگزیده نیز برپا می شد.
همچنین در این مراسم، از پایگاه اینترنتی، نمایشگاه تصاویر و کتاب های علامه حسن زاده آملی نیز رونمایی گردید.
لازم به ذکر است، آیین نکوداشت شخصیت علامه حسن زاده آملی در تالار مجموعه اهل بیت (ع) اصفهان برگزار شد.
طبقه بندی: حضرت علامه حسن زاده آملی
انبیاء آنچه می گیرند به نحو معقول می گیرند ولی در بیان به نحو محسوس بیان می کنند
مراد از ثواب حقیقتا عقل است اینکه در روایات داریم فلان عمل را انجام بدهی ثواب می بری یعنی عقلت قوی می شود
محسوس فهم ها در ظاهر حرف ها متوقف می شوند. عاقل کسی است که توجه به معقول دارد و غافل کسی است که صرفا متوجه محسوس است .
تمثلات غافلان هم در حد خیال است نه عقلی . خیلی ها در مسیر سیر و سلوک کشفیات دارند ولی خیلی از این کشفیات خالص عقلی نیست و وهمی و خیالی است . خالص عقلی اگر جلوه کند به آنها احادیث برزخی گویند و نصیب کمتر کسی است .
(حضرت استاد صمدی آملی - رمضان 89 - جلسه 3 )
در عالم رویا همه تمثلات از منشات نفس و از مدرکات نفس اند و لدی النفس بذاتها حضور دارند و قائم بنفس اند که قیام فعل به فاعل است . پس وحدت در کثرت و کثرت در وحدت است و در حقیقت در عالم رویا هم تو مخاطَبی و هم تو مخاطِب . هم آمری و هم موتمر و هکذا . از این نکته به وحدت وجود و وحدت در کثرت و کثرت در وحدت واجب با ممکنات و نحوه قیام ممکنات به حق تعالی پی ببر من عرف نفسه فقد عرف ربه .
( حضرت علامه حسن حسن زاده آملی - جلد هفتم هزار و یک کلمه - کلمه 951 )
در مسئله ی وحدت وجود عرفانی و کیفیت وجودات نسبت به ذات حق، تامل در رؤیا خیلی مفید است.
شما در عالم رؤیا موجوداتی را می بینید که همه حیّ اند، راه می روند،حرف می زنند و... و در عین حال همه هم قائم به یک نفس اند. جهان کثرات هم همه قائم به یک وجود است و همانطور که صور رؤیایی حقیقتاً ظهور و تجلّی وجود شما هستند و جدای از شما نیستند در عین حال که خود شما نیستند، موجودات هستی نیز جدای از ذاتِ حق نیستند و در عین حال، حق هم نیستند. حقیقت مسئله ی وحدت در کثرت و کثرت در وحدت هم همین است.
منبع: در محضر استاد،ص88
طبقه بندی: حضرت علامه حسن زاده آملی
نکات اخلاقی زیر از کتاب "تازیانه سلوک" انتخاب شده است که سلسله دستور العمل های اخلاقی ایشان بوده است:
با خلق خدا مهربان باش. از سخنان ناهنجار گرچه به مزاح باشد بر حذر باش. خلاف مگو گرچه به مطایبت باشد. از قسم خوردن هم اگر چه به راست، احتراز کن. چه ایستاده ای دست افتاده گیر و تا می توانی نماز را در اول وقت به جای آر.
با خلق خدا مهربان باش. از سخنان ناهنجار گرچه به مزاح باشد بر حذر باش. خلاف مگو گرچه به مطایبت باشد. از قسم خوردن هم اگر چه به راست، احتراز کن. چو ایستاده ای دست افتاده گیر و تا می توانی نماز را در اول وقت به جای آر.
انسان بیدار همواره کشیک نفس می کشد و پاسبان حرم دل است و واردات و صادرات دهان خود را می پاید و دار هستی را کارخانه ای بزرگ می یابد که با عمّال بیشمار " و ما یعلم جنود ربک الا هو" دست هم گرفته در کارند تا انسان بسازند و از عالمی تحویل به عالم دیگر دهند و می گوید که مروت نباشد که کفران شود و جبران نشود.
از شاه اولیا امیرالمومنین علی (ع) سوال کردند که وجود چیست؟ گفت: به غیر وجود چیست؟
اما در باب شیوه پسندیده سکوت، حق است که :
هر که را اسرار حق آموختند- مُهر کردند و دهانش دوختند
هر که خاموش شد گویا شد. هر که چشم سر بست بینا شد. هر که مراقب است سرور است. چه این که کلید نیکبختی در مشت اوست و نگین پیروزی در انگشت او.
قیامت با توست نه در آخر طول زمانی. رسول الله (ص) به قیس ابن عاصم فرمود: "ان مع الدنیا آخره" .
از ماه شعبان که میقات شهر الله است، غسل توبه کن و لباس وفا و ولا از دل و جان محرم شو و از صمیم قلب لبیک گو و در خویشتن سفری کن و گرد کعبه عشق طواف کن که دستی از غیب برون آید و کاری بکند.
در روز، مشغله و آمد و شد و اسباب انصراف انسان بسیار زیاد است، بخلاف شب که هنگام آرامش قوله سبحانه: " انا سنلقی علیک قولا ثقیلا ان ناشئه الیل هی اشد و طئا و اقوم قیلا ان لک فی النهار سبحا طویلا". لذا اذکار و اوراد و خلوت را در شب تاثیری خاص است که در روز نیست، به خصوص در ثلث آخر لیل.
اهل الله گفتند که هیچ نوع از انواع اذکار و عبادات در ترقی درجات و مقامات معنوی کلمه طیبه "لا اله الا الله" ندارد. از این روی رسول خدا (ص) فرمود: " کل حسنه یعملها الرجل توزن یوم القیامه الا شهاده لا اله الا الله فانها لا توضع فی المیزان و وضعت السماوات و الارضون السبع و ما فیهن کان لا اله الا الله ارجح من ذلک" به پارسی این که: در روز رستاخیز هر کار نیک سنجیده شود جز گواهی دادن به لا اله الا الله که آن را در ترازو ننهند چه اگر در ترازو رود، آسمان ها و زمین های هفتگانه با وی برابری نکنند. کنایه از این که ثواب این کلمه را نهایت نبود و به شمار نیاید و هیچ چیز هم سنگ او نگردد.
در این اوان که بحمدالله با " لا اله الا الله" محشوری ، خوش آن که با دوست، حشر علی الدوام دارد. حبیبا همت بلند دار و از کمال اخلاص:
دوست بگو دوست بگو دوست دوست- تا نگری هر چه بود اوست اوست
دختر آیتالله حسنزاده آملی، از زندگی شخصی و دغدغههای امروز استاد برایمان میگوید
پدر هنوز با کتاب زندگی میکند /
بررسی زندگی علمای بزرگ، غالبا تحت تأثیر مراتب علمی و مقامات عرفانی آنها قرار میگیرد و کمتر پیش میآید که رسانهها نگاهشان را بر «رفتارهای شخصی و خانوادگی» این بزرگان متمرکز کنند. اگر بخواهیم ن گاهی موشکافانه و دقیق داشته باشیم، باید بپذیریم که نخستین جامعهای که تحت تأثیرات علمی و معنوی این بزرگان قرار میگیرد، «خانواده» است و بدون تردید، بخشی از سیره عالمان ربانی در تعاملات خانوادگیشان شکل میگیرد. اتفاقا، شاگردان علامه حسنزاده آملی نیز بر یک نکته اتفاق نظر دارند؛ اینکه استاد همواره بر توجه به خانواده تأکید دارد و به هیچ سالکی اجازه نمیدهد برای طی طریق، حق کوچکی را از خانواده خود ضایع کند. همه اینها را بهعنوان مقدمه آوردیم، برای آنکه بگوییم در گفتوگوی پیشرو، سراغ نخستین همراه علامه رفتیم. سعیده حسنزاده آملی، فرزند پنجم استاد است و از همان روزی که پدر از قم به تهران کوچ کرد، همراه ایشان شد تا زندگی خود را وقف خدمتگذاری پدر کند. دختر علامه، یکی از شاگردان پدر در حوزه عرفان نظری بوده و حالا مشغول تدوین رساله دکتری خود در همین رشته است. این گفتوگو بیشتر به احوالات شخصی علامه در این روزها میپردازد؛ هرچند که فراخور تخصص سعیده حسنزاده، نگاه کوتاهی نیز به عرفان نظری داشتهایم.
خانم حسنزاده! گویا شما دروس حوزوی را در محضر پدر تلمذ کردهاید. موافقید گفتوگو را با همین موضوع آغاز کنیم؟
بله، من از دوران راهنمایی در محضر پدر تحصیل علوم حوزوی را آغاز کردم و به علت علاقه شدیدم به دروس الهیات و عرفان، تعدادی از کتاب های استاد را به صورت خاص در محضر ایشان درس گرفتم؛ کتابهایی مانند «معرفت نفس»، «صد کلمه در معرفت نفس»، «الهی نامه» و «دفتر دل». به لطف خدا و با راهنماییهای حضرت علامه، هماکنون در حال نوشتن رساله دکتری خود در موضوع «عرفان اسلامی» هستم.
حضرت استاد به همه فرزندان خود تدریس میکردند یا شما استثنا بودید؟ سئوال دیگر اینکه روش ایشان در آموزشهای خانوادگی چه بود؟
ایشان برای تمام فرزندانشان، از سوم راهنمایی تدریس جامع المقدمات را آغاز کردند. بعد از آن هم به تدریس ادبیات فارسی میپرداختند، تأکید ویژهای داشتند که تحصیل ادبیات فارسی برای طلبه دینی ضروری است، به همین دلیل کتابهای کهن فارسی مانند کلیله و دمنه، بوستان و گلستان سعدی، بخشی از مثنوی معنوی و دیوان حافظ را به طور ویژه به فرزندان خود میآموختند و بعد سراغ دروس تکمیلی در سطوح بالاتر میرفتند. نکتهای که در این میان حائز اهمیت است، تأکید پدر بر علائق فرزندان بود. ایشان از همه ما میپرسید که دوست داری در کنار دروس حوزوی، چه کتابی را بخوانی و در این زمینه بسیار راهنمای ما بودند. مثلا یکی از برادرانم به ادبیات فارسی علاقهمند بود و پدر بسیار به او کمک کرد، بحمدالله ایشان علاوهبر تحصیل علوم حوزوی در سطوح بالاتر و ملبس شدن به لباس روحانیت، در زمینه هنر و ادبیات نیز صاحبنظر بوده و هماکنون سردبیر چند مجله تخصصی است. یکی دیگر از برادرانم در حوزه علم اعداد از خود علاقه نشان داد و با آموزش علامه، توانست در این زمینه تبحر خاصی پیدا کند. دو برادر دیگرم نیز استعداد هنری در عرصه خوشنویسی و خطاطی داشتند، که پدر فوت و فنهای خوشنویسی را به آنها آموخت و حالا هر کدامشان، استاد خط هستند. من و خواهرم نیز به اندازه ظرفمان از برکتهای وجودی پدر بهره بردیم. به این موارد اشاره کردم برای آنکه بگویم ایشان همیشه علایق فرزندان خود را در نظر میگرفتند و سعی میکردند با آموزش و پرورش، استعدادها را در آن زمینه باور سازند.
یعنی هیچ اجباری در تربیت علمی و دینی فرزندان به خرج نمیدادند؟
به هیچوجه اهل اجبار نبودند؛ نه در تحصیل علوم و نه حتی در مسائل سلوکی؛ فقط از ما میخواستند که واجبات را ترک نکنیم؛ تنها بر این مسئله تأکید شدید داشتند. خانواده پدری علامه نیز تقریبا همین وضع را داشت. پدر بزرگ ما روحانی نبود، ولی حضرت علامه بارها فرمودهاند که پدرشان انسانی الهی و فردی بسیار مذهبی بود و به هیچ وجه فرزندانش را مجبور به انجام کاری نمیکرد که برایشان مشکل باشد و در تعلیم و تربیت فرزندانشان، بسیار کوشا بود و همین احساس مسئولیت و ظرافت ایشان باعث شد که پدر، از پنج سالگی به مکتب بروند و قرآن و احکام بیاموزند. ایشان از همان کودکی عطشی وصفناپذیر نسبت به فراگیری علوم دینی داشتند. حالا بر بسیاری از رشتهها تسلط دارند و به همین دلیل لقب «ذوالفنون» گرفتهاند.
اتفاقا سئوال بعدی من در همینخصوص بود، حضرت استاد بین علوم مختلف، تأکید ویژهای بر یک رشته خاص دارند یا خیر؟
حتما میدانید که پدر در چندین رشته دانشگاهی و حوزوی مجتهد هستند؛ از ادبیات، عرفان و فلسفه گرفته تا نجوم و ریاضیات و طب. برخلاف تصور برخی، من هرگز ندیدم که ایشان یکی از علوم را بر دیگری ترجیح دهند. معتقدند که همه علوم برای ارتقای نفس ناطقه انسانی و تکامل نفوس بشری به کار میآیند، به شرط آنکه صحیح استفاده شوند و مکمل باشند. با اینحال، باید بگویم که پدر تأکید فراوانی بر یادگیری زبانهای خارجی دارند و میفرمایند برای دستیابی به نظرات و عقاید دیگران، و نقد و بررسی آنها و جوابگویی به شبهاتی که از سوی آنها مطرح میشود، باید به زبانهای خارجی تسلط داشت. به هر حال برای نقد آرای دیگران، نخست باید منابعشان را مطالعه کرد و بعد به مباحثه با عالمانشان پرداخت؛ اگر به زبان آنها مسلط نباشیم، این هدف محقق نخواهد شد. استاد پس از آنکه به عربی مسلط شدند، به یادگیری زبان فرانسه پرداختند. امروز کتابهای بسیاری از فیلسوفان غربی به زبان فرانسه در کتابخانه پدر موجود است که همه آنها را مطالعه کردهاند و اشراف کامل بر عقاید این افراد دارند. بارها به ما فرمودهاند که من مسلمان تقلیدی نیستم، بیشتر مکاتب مادی و غربی را بررسی کردهام و فهمیدهام که آنها در برابر سئوالات فیزیک و متافیزیک بهطور جامع پاسخی ندارند، از همین طریق به پوشالی بودن آنها پی بردم. بعد از آن هم سراغ ادیان مختلف رفتم و پس از تحقیقات کامل، فهمیدم که هیچکدامشان کلام و حرفی را به اتقان قرآن و کلام ائمه اطهار ندارند، لذا دین اسلام را پذیرفتم و بحمدالله شیعه دوازده امامی هستم.
مراسم نکوداشت حضرت علامه حسن زاده آملی
آموزش و پرورش استان اصفهان و دبیرستان شهید اژه ای برگزار می کند:
مراسم تجلیل از عالم بزرگوار ، فاضل سرآمد و ذوالفنون عصر ما ، حضرت علامه حسن زاده آملی ، زمان : 18 اسفند 1390 از ساعت 9 صبح
مکان : سالن مرکزتحقیقات و نشر معارف اهل بیت (ع) خیابان نشاط ( انتهای خیابان فرشادی)
- قرائت قرآن کریم
- پخش سرود مقدس جمهوری اسلامی ایران
- سخنرانی استاد مدعو
- سخنرانی مسئولان و برگزارکنندگان همایش
- سخنرانی های فارغ التحصیلان مراکز سمپاد و دانش آموزان مدال آور در المپیادهای جهانی پیرامون شخصیت استاد و چگونگی الگو گرفتن دانش آموزان تیزهوش از زندگی ایشان
- سخنرانی های اساتید مراکز سمپاد پیرامون ابعاد خاص زندگانی و شخصیت استاد
- پخش نمآهنگ های مختلف از زندگانی حضرت استاد
طبقه بندی: حضرت علامه حسن زاده آملی