برگرفته از جلسه اخلاق استاد جوادی آملی-26 اسفند 89
معنای فروردین و سال نو آن است که زمین که هر شبانه روز یک بار به دور خود می چرخد و شبانه روز تولید می کند، در طول سال هم یک بار به دور آفتاب می گردد و سال، تازه می شود.
انتخاب مدار و کیفیت حرکت در این مدار به عهده خود ماست، اگر حقیقتی به نام قرآن و عترت را انتخاب کردیم و به دور آنها گشتیم، عمر ما پربرکت و مایه الگوی دیگران می شود.
ما که ساکن زمین هستیم ناظر بر سیر زمین به دور آفتاب هستیم و اگر ما هم شمس حقیقی داشته باشیم و به دور آن یک بار می گشتیم، سال ما نو می شد.
کسی که سنش 50 سال است، یعنی 50 بار زمین به دور آفتاب گشت و او 50 ساله شد و اگر این شخص در طول این 50 سال، 50 قدم برنداشته باشد، همان کودک 50 ساله است، برای اینکه این فرد رشد نکرد و همان توقعات و طرز فکر دوران بچگی را به سبک دیگری دارد.
ما باید خودمان حرکت کنیم تا عمرمان زیاد شود، قرآن کریم افراد را در انتخاب مدار حرکت به سه گروه تقسیم کرده است؛ گروه اول کسانی هستند که دورهوس می گردند، گروه دوم دور نفس و گروه سوم دور عقل و قلب می گردند. فرمود: برخی ها به دورهوس می گردند و هوامدارند، لذا ظالمانه سیر می کنند؛ بعضی ها به دور میل و امثال میل حرکت می کنند که اینها از گروه اول بالاترند، ولی میانه رو هستند و برخی ها حول عقل و وحی و قلب حرکت می کنند که مصداق کاملش ائمه اطهار علیهم السلام هستند.
پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله و سلم عمر پربرکتی داشتند که خدای سبحان به عمر ایشان سوگند یاد کرد، برای اینکه عمر پیامبر صلوات الله علیه و آله و سلم الگوی عقل و وحی و قلب است.
بسم الله الرحمن الرحیم
1. مشکل ما در درمان بیماریهای اخلاقی جهل نیست که عقل نظری باشد بلکه جهالت است که به عقل عملی برمی گردد.
2. فراگیری علوم حوزوی ودانشگاهی ما، همان عقل نظری است که بمنزلة چشم وگوش برای انسان است که می بینند ومی شنوند ووظیفه دیگری ندارند،ولی عقل عملی بمنزله دست وپا برای انسان هستندتااورانجات دهندوموقع رویت دشمن فرار کنند.
3.انسان هرچه درس بخواندکه چه چیزی حلال وچه چیزی حرام است اوفقط جزم خود را افزون کرده نه عزم خودراکه همان عقل عملی باشد.اگرچه درس خواندن عبادت است ولی بایدعقل عملی راخود کفا کنیم.کاری کنیم که انگیزه ما محتاج اندیشه مانباشد.
4.انسان اگرخودرااسیردنیاگرایی بکند،عزّت قناعت را داده وذلّت فرومایگی راخریده است.
5.درآخرت صحبت اززندگی یک میلیاردیاصد میلیاردسال نیست،بلکه صحبت ازابداست نه مانند دنیا که یک حلقه است.
6.ازغفلت روح به مرگ روح تعبیر شده است چراکه وقتی انسان می میردحتی الفبای شب اول قبر که الفبای دین است رابلد نیست.
7.بهترین دل آنست که ظرفیت وشرح صدرپیداکندوحال آنکه وقتی دراین ظرف هرنوع سریال وقصه ای ریخته شود نتیجه اش آنست که انسان ازمطالعه علمی خسته شده وحرف استادرانمی فهمد.
8.بوعلی سینا گفت عهدکردم قصه ورمان واباطیل رانخوانم تاظرف دل رابرای فراگیری علوم نگه داری کنم.وقتی چنین شود دل ظرفیت پیدا کرده ولبریز میگردد،درنتیجه شرح صدر حاصل میشود.
9.مسایل اخلاقی به بحث جهان آرایی برمیگردد.برای اینکه جهان آرا شویم سه کارنیازاست:اول اینکه به سراغ بازیگری نرویم،دوم اینکه بازی هم نتواند مارابه بازی بگیردودیگر اینکه دسسیسه شیطان هم نتواند ماراگرفتار کند.
10.اگر انسان باتجارتی چون دامداری یا کشاورزی بخواهد به جامعه خدمت کند اینکارکوثر است وممدوح(رجال لاتلهیهم تجاره ولابیع عن ذکر الله…)ولی اگربخواهدسراغ کثرت طلبی باشد میشود تکاثر که دراینحال فردبه بازی گرفته شده است.
11.زلزله روزقیامت چنان است که دربهترین حالت مادرکه شیردادن اوبه فرزندش است ومادرکاملا دلگرم فرزندخویش است،لیکن درآن وقت همین مادربچّه دردامن خود رافراموش می کند.
12.مردان الهی نه به طرف لهوولغومیروندونه لهوولغومیتواندبه سمت آنهابرودونه شیطان میتواندواردحرم امن ایشان بشود.
برگرفته از جلسات درس اخلاق حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی
تاریخچه نجوم
از دیرباز این فن شریف مورد توجه همه پیامبران و دانشوران بوده و همواره به راهکارهای پیشرفت آن کوشایی داشته اند و به نتایج شکوهمندی دست یافته اند.
بنا به نوشته سید ابن طاووس چون خداوند حضرت آدم(ع)را از بهشت هبوط داد همه دانش ها را به او آموخت که از جمله آنها علم نجوم و پزشکی بود.
و حضرت ادریس(ع)نخستین کسی بود که دانش نجوم را آشکار کرد و آن را مرتب نمود.وی اندازه مسیر کواکب را مشخص و معین ساخت و تاثیر آنها را کشف و بازگو نمود چنانکه در دعای ماه رجب درباره ی او می خوانیم:«و معلم ادریس عدد النجوم و الحساب و السنین و الشهور و اوقات الزمان»(بحار ج/58 ص/275)
پیشینیان قبل از اسلام آشوریان،کلدانیان،مصریان،ایرانیان و اهل چین همه از ناموران هیات و نجوم بشمار رفته اند.
فیثاغورث در 500 سال قبل از میلاد در ایتالیا معلم رسمی این دانش بوده است،بطلمیوس در اسکندریه یونان باستان به این دانش اشتغال داشته و اصول و قواعد آن را در کتاب گرانسنگ مجسطی به نگارش درآورده است که حدود دو هزار سال نفوذ داشت و از برخی کتب استفاده می شود که این دانش از ایران و هند به یونان رفته است.
ابن ندیم که در قرن چهارم هجری می زیسته از کتاب اختلاف زیجات تالیف ابومعشر بلخی چنین نقل کرده است:
شهریاران ایران از عنایت ویژه ای که به دانش ها داشتند به خاطر پاسداری از آنها پوست درخت خدنگ را که توز نامیده می شود اختیار کرده و علوم را بر آن نگاشته،سپس شهر های ایران را بازکاویده و شهری را که هوایش بهتر و زمینش از زمین لرزه و فرورفتن دورتر و خاکش از پیش آمدهای روزگار مصونتر بود شناسایی کردند،بر این اساس شهر اصفهان و دهکده جی و دژ سارویه را برگزیدند و توزهای مکتوب را در آنجا پنهان کردند.
سالهای بسیار پیش از زمان ما(ابو معشر بلخی)یک طرف این دژ کهن را شکست و دالانی که از مهره های گل ساخته شده بود پیدا و کتاب های فراوانی به دست آورد که در پوست توز خدنگ به لغت پارسی باستان بود.
از جمله کتابی بود که یکی از شهریاران قدیم تالیف کرده و داستانی بدین مضمون در آن ذکر نموده است:در زمان تهمورث اخترشناسان آگهی دادند که به واسطه ی باران های پی در پی سخت و فوق العاده در ناحیه مغرب طوفانی حادث خواهد شد(شاید طوفان زمان نوح باشد)و از مغرب به مشرق سرایت خواهد کرد لذا فرمان داد دانشها را در جایی حفظ و نگهداری کنند.
نیز در آنجا کتابی پنهان است که به یکی از حکمای سلف منسوب است و آن را ادوار هزارها می خواندند؛در این کتاب معدلات کواکب و اسباب و علل حرکات سیارات ضبط شده است.و بسیاری از دانشمندان هند و شهریاران پیشین ایران و قدمای کلدانیان و بابلیان معدلات سیاره های هفت گانه را از همین کتاب استخراج می نمودند،همچنین از این کتاب زیج دیگر استخراج و نام آن را زیج شهریاران نامیدند.(فهرست ابن ندیم/ص301)
با طلوع خورشید پرفروغ اسلام دانش نجوم به سرعت شکوفا شد هزینه های زیاد صرف احداث و ساخت و ساز رصدخانه های بزرگ گردید راهکارهای جدید فراهم آمد و دست آوردهای تازه و اکتشافات جدید نصیب منجمان مسلمان گردید به گونه ای که تالیفات آنان شرق و غرب گیتی را روشن ساخت.
منبع:کتاب هیئت و نجوم اسلامی(جلد اول)
تالیف علی زمانی قمشه ای
حضرت امام صادق(ع) درطول یک سوم قرن بر مردم امامت و زعامت داشت. دراین فرصت تلاش او بیدار کردن افکار و عقول، احیای تفکرات شیعی، نشر علوم مختلف، تنظیم خط فکری تشیع علوی، جهت دهی مردم بسوی خیر و سعادت و ایجاد تحول درجامعه اسلامی بود و از دو طریق خدمت بزرگی را به اسلام عرضه کرد. یکی از راه آموزش انواع علوم اعم از اسلامی و علوم اساسی و پایه و دیگر از راه ساختن مدل و الگوهای ماندگار و تأثیرگذار. لذا مجموعه اقدامات برجسته امام صادق (ع) باعث شد مذهب شیعه را بنام شیعه جعفری بنامند.
دربعضی از نقل های تاریخ تعداد دانش آموختگان نخبه مکتب امام صادق (ع) را از چهار هزار نفر تا دوازده هزار نفر ذکر کرده اند که نام تنی چند از آنها به لحاظ ورزیدگی و تخصص در گروه های گوناگون علمی بشرح زیر است:
?) مناظره و کلام :هشام بن حکم، مفضل، مؤمن طاق، حمزه طیار
?) فقه: حدود ??? تن از فقهای صاحب نام از جمله شاگردان امام بودند که بعدها صاحب نظر درفقه و مرجع فقهی و محل رجوع مردم شدند. از قبیل: ابان بن تغلب، ابابصیر، عبداله منان، جمیل بن صالح، جمیل بن دراح، حمران، محمد بن مسلم و بعضی فقهای عامه.
?) تفسیر: زراره بن اعین، ابان بن تغلب، عطاء بن ابی ریاح، مکرامه، ابوعبداله، عبدالرحمن قاسم
?) علوم پایه: جابربن حیان، که فقط درعلم شیمی ??? رساله را به او نسبت داده اند. جابر مدعی بود همه را از محضر امام و مولایم جعفر بن محمد(ع) آموخته ام و همچنین ??? رساله در فلسفه، ???? رساله در وصف ابزار و ادوات جنگی ???رساله درپزشکی و کتبی هم درمنطق وذیج و ریاضی را جابر بن حیان و دیگر شاگردان امام (ع) تألیف نمودند که شمار آن را تا ???? رساله نقل کرده اند.
?) علوم جغرافیا، فلسفه، تاریخ، گیاه شناسی، طب و علوم قرآنی و... ازجمله علومی بودند که در هر مورد امام صادق شاگردانی را تربیت نمود.
?) تعریف علم:
امام صادق(ع) فرمود: هر چیز که به آدمی بیاموزد علم است و بعد از احکام دین برای یک مسلمان واجب تر از علم و ادب چیزی نیست.
?) تعریف ادب:
امام صادق(ع) فرمود: ادب عبارت از جامه ایست که بر آنچه می گویند و می نویسند می پوشانند تا در گوش و ذهن شنونده و خواننده جالب تر جلوه کند. بالای سر امام صادق (ع) درمحلی که برای تدریس نشسته بود این بیت بنظر می رسید:
لیس الیتیم من مات والده ان الیتیم یتیم العلم و الادب
یتیم آن نیست که پدرش مرده، بلکه آن است که از علم و ادب بی بهره باشد.
? ) علوم مختلف و ترجیح آنها بر یکدیگر
از امام صادق(ع) پرسیدند که بین علوم متعدد کدام یک از آنها بر دیگری ترجیح دارد؟
فرمودند: از لحاظ کلی، هیچ علم بر علوم دیگر مرجح نیست لیکن موارد استفاده از علوم فرق می کند و در نتیجه آدمی بایستی از بعضی علوم زودتر و بیشتر استفاده نماید و دو علم که در زندگی آدمی بیشتر مورد نیاز است علم دین و علم پزشکی است و روزی خواهد آمد که انسان از علوم دیگر که اکنون استفاده نمی شود، بهره بگیرد و محال است یک علم، فایده علمی نداشته باشد.
? ) نیاز به علم
از امام صادق(ع) پرسیدند: چه موقع انسان از علم غنی می شود؟
فرمودند: اگر انسان هزارها سال عمر کند و پیوسته مشغول تحصیل باشد تمام یافتنی ها را فرا نخواهد گرفت. بنابراین هرگز زمانی نمی رسد که یک نفر بتواند احساس کند از علم غنی است. فقط آنهایی احساس می کنند از علم بی نیازند که جاهل باشند.
? ) جهل مرکب
امام صادق(ع) فرمود: تا کسی در جهل مرکب فرو نرفته باشد، وجود خداوند را انکار نمی کند و هرکسی که عقل دارد و دانا می باشد ولو دانایی او از حدی تجاوز نکند، می فهمد که وجود خداوند را جای تردید نیست.
? ) علم و عقیده
امام صادق(ع) فرمود: عمل هرکس باید با عقیده او موافق باشد و عقیده هرکسی باید از افکارش استخراج شده باشد. انسان در آغاز صدیق بوجود می آید و عملی برخلاف عقیده خود نمی کند ولی بعدها و در بعضی اشخاص این پدیده بوجود می آید که عملشان برخلاف عقیده آنها باشد و دروغ بگویند. کودک خردسال دروغ نمی گوید و عملش مطابق با عقیده او می باشد. اگر از کسی خوشش بیاید، خود را در آغوش وی می اندازد و اگر از کسی بدش بیاید از او روی برمی گرداند.
هرچه بخواهد سوی آن دست دراز می کند و اگر چیزی را نخواهد محال است که بتوانند به او بدهند و این ها نشان می دهد که انسان صدیق بوجود می آید و اعمالش مطابق با پندارش است. اما بعد از این که به سن رشد رسید در بعضی از اشخاص کردار، برخلاف پندار می شود و دروغ گویی جای راست گفتن را می گیرد.
? ) پیدایش دنیا
امام صادق(ع) فرمود: «جهان از یک جرثومه بوجود آمد و آن جرثومه دارای دو قطب متضاد سبب پیدایش ذره گردید و آنگاه ماده بوجود آمد و ماده تنوع پیدا کرد و تنوع ماده ناشی از کمی یا زیادی ذرات آنها می باشد.»
این تئوری با تئوری اتمی راجع به پیدایش جهان که امروز دانشمندان به آن معتقدند هیچ تفاوتی ندارد. دو قطب متضاد، در شارژ مثبت و منفی درون اتم است و آن دو شارژ، سبب تکوین اتم گردیده و اتم هم ماده را به وجود آورده و تفاوتی که بین (عناصر) دیده می شود ناشی از کمی یا زیادی چیزهایی است که درون اتم عناصر موجود می باشد.
? ) در مورد زمین
امام صادق(ع) فرمود: «زمین، پیرامون خود می گردد و آنچه سبب توالی روز و شب می شود گردش خورشید در اطراف زمین نیست، بلکه گردش زمین در پیرامون خود باعث این می شود که روز و شب به وجود بیاید و دائم نیمی از زمین تاریک و شب و نیمی دیگر روشن و روز است.»
امام صادق(ع) در آن روزگار آن هم در نقطه ای دور از مراکز علمی، با اطلاع از مکانیک نجومی و آگاهی از اینکه اثر نیروی جاذبه، با دو شکل که یکی بشکل نیروی فرار از مرکز و دیگری بشکل نیروی جذب بسوی مرکز بروز می کند، سبب می شود که اجرام آسمانی دور خود بگردند، حقیقت گردش زمین به دور خود را اعلام کرد که این نظریه با پیشرفت های علمی از قرن پانزدهم میلادی به بعد زمانی به ثبوت رسید که فضانوردان قدم به کره ماه گذاشتند.
?) پیدایش جهان
جابربن حیان از امام صادق(ع) پرسید: آیا ممکن است روزی بفهمیم جهان با چه ابزاری ساخته شده است؟
فرمودند: بلی ای جابر. بطوری که تا امروز تجربه شده علم دارای دوره های رکود و جنبش است و امکان دارد در آینده دوره های جنبش علمی بیاید و در آن ادوار، نوع بشر بفهمد که جهان با چه ابزاری ساخته شده است.
?? ) علوم دنیاهای دیگر
امام صادق(ع) فرمود: غیر از این جهان که ما زندگی می کنیم دنیاهایی وجود دارد و در آن دنیا علومی است که شاید با علوم این جهان فرق دارد.
از امام صادق(ع) پرسیدند: اگر علم آموختنی است چرا علوم دنیاهای دیگر با علوم این جهان فرق دارد. فرمودند: در دنیاهای دیگر دو نوع علم وجود دارد و نوعی از آن شبیه علوم این جهان است و اگر کسی از این جهان به آن دنیاها برود، می تواند آن علوم را فراگیرد اما در بعضی از دنیاهای دیگر شاید علومی وجود دارد که اندیشه مردم این دنیا قادر به ادراک آنها نیست برای این که آن علوم را با عقل مردم این جهان نمی توان ادراک کرد.
??) اهمیت تاریخ
امام صادق(ع) در اسلام اولین کسی بود که روایات تاریخی را با دیده نقادی نگریست و نشان داد که روایات تاریخی را نباید بدون تعمق و نقد پذیرفت. از همین رو (ابن جریر طبری) وقتی برای نوشتن تاریخ قلم بدست گرفت دانست باید چیزهایی را بنویسد که عقل می پذیرد و از ذکرافسانه و بافته های عوام خودداری کند.