این کلمه چند جمله ای از این کمترین در وصف صدر المتألهین است که از من خواسته اند و من نوشته ام و تقدیم داشته ام:
"و اتیناه الحکمه و فصل الخطاب"*"و من یوت الحکمه فقد أوتی خیرا کثیرا"
(سوره 28،آیه 21_و سوره 2،آیه 270)
من مات و میراثه الدفاتر و المحابر وجبت له الجنه(رسول الله_ص_)
خورشید آسمان معانی،سلطان سریر معارف آسمانی،حکیم متأله نائل به معرج اسرار ربانی،عارف ذو المنقبتین واصل به ذروه علم و عمل آداب انسانی،مفسر متبحر غواص بحار حقایق قرآنی،شارح متوغل در انوار دقایق وسایط فیض رحمانی،عالم باهر بارع صمدانی،متفنن به جمیع علوم و فنون،مصداق بارز"ن و القلم و ما یسطرون"،صاحب کتاب علیینی الأسفار الأربعه فی الحکمه المتعالیه"کتاب مرقوم یشهده المقربون،فائق بر حکمای باذخ و علمای راسخ پیشین،آیت کبرای حق:قوام الدین محمد بن ابراهیم بن یحیی قوامی شیرازی شهیر به صدر المتألهین.
آن جناب را آثار قلمی بسیار عظیم الشأن است که همه آنها تفسیر انفسی آیات قرآنی و روایات صادر از اهل بیت عصمت و طهارت اند،و اسفار یاد شده ام الکتاب تراث علمی اوست.و حقا شجره طیبه ای بود که "اصلها ثابت و فرعها فی السماء توتی اکلها باذن ربها"و دانشمندان بزرگی در محضر انور او به کمال رسیده اند که هر یک از کواکب قدر اول آسمان حکم و معارف اند،و حقیقت امر درباره وی همان است که استادش میرداماد حسینی گفته است:
جاهت صدرا گرفته باج از گردون داده است به فضل تو خراج افلاطون
در مسند تحقیق نیامد چون تو یک سر ز گریبان طبیعت بیرون
در سفر حج سنه1050 ق در بصره ندای"یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی"را لبیک گفته است و به جنت ذات پیوسته است(رفع الله درجاته)
کلمه 461 هزار و یک کلمه ج5
طبقه بندی: حضرت علامه حسن زاده آملی
امروز نمایشگاه کتاب تهران، میزبان قدوم پربرکت دو استوانه علم و عرفان بود. حضرت علامه حسن زاده آملی و حضرت علامه جوادی آملی.
لازم به ذکر است هر دو بزرگوار از غرفه کتب عربی دیدن کردند و در این بازدیدها وزیر ارشاد نیز ایشان را همراهی می کرد.
در روزهای اخیر کتاب «مفاتیح الحیات» آیتالله جوادیآملی نیز در نمایشگاه کتاب تهران رونمایی شد و تمام 5000 نسخهی این اثر نیز در همان روزهای ابتدایی نمایشگاه کتاب به فروش رفت.
اخبار و تصاویر مربوط به این بازدیدها متعاقباً نمایش داده می شود.
طبقه بندی: حضرت علامه حسن زاده آملی
حضرت علامه حسن زاده آملی حفظه الله می فرمایند:
روزى مرحوم علامه طباطبایى را در خیابان زیارت کردم و در معیت ایشان ، تا درب منزلشان رفتم . به درب منزل که رسیدیم ایشان تعارف کردند. عرض کردم : مرخص مى شوم . ایشان ، در پله بالا ایستاده بودند و پایین بودم ، رو به من کردند و گفتند:
حکماى الهى این همه فحش ها را شنیدند سنگ حوادث را خوردند، قلم ها به دشنام و بدگویى آنها پرداختند، این همه فقر و فلاکت و بیچارگى را از تبلیغات سوء کشیدند.
گاهى به کهک به سر مى بردند و گاهى ... با این همه حقایق را در کتاب هایشان نوشتند و گفتند: آقایانى که به ما بد گفتید و فحش دادید و زندگى را در کام ما تلخ کردید و مردم را علیه ما شورانیدید، حرف این است و حق این است که نوشته ایم و براى شما گذاشته ایم ، حال هر چه مى خواهید بگویید.
آنها حرف حقشان را نوشتند و براى نفوس مستعد به یادگار گذاشتند، تمام تلاش این است که منطق وحى را بفهمیم . خداوند ملاصدرا را رحمت کند! مفسر است ، محدث است ، فقیه است ، مرد سیر و سلوکى است که هفت مرتبه پیاده به زیارت بیت الله الحرام ، مشرف مى شود و بار هفتم در بصره نداى حق را لبیک گفته است .
ایشان در در شرح اصول کافى حدیث امام سجاد علیه السلام را نقل مى کند که :چون خداوند سبحان ، مى دانست در آخر الزمان مردمى عمیقى پیدا مى شوند در توحید و در اصول عقائد اوایل سوره حدید و سوره اخلاص را فرستاد.
مرحوم آخوند مى گوید: به این حدیث که رسیدم گریه ام گرفت . این گریه شوق است و گریه عشق ، چون خودش مى بیند که این حدیث ، براى امثال اوست
منبع:گفت و گو با علامه حسن زاده آملی، ص 115.
طبقه بندی: حضرت علامه حسن زاده آملی
به قدر نیستی تو هستی حق ظاهر می شود. نمی بینی که در رکوع گویی: «سبحان ربی العظیم و بحمده» و در سجده «سبحان ربی الاعلی و بحمده».
نکته ی 121 هزار و یک نکته- علامه حسن زاده آملی
طبقه بندی: حضرت علامه حسن زاده آملی
آیین نکوداشت شخصیت حضرت علامه حسن زاده آملی با عنوان «آیینه حسن» ساعت 10 صبح امروز 5 شنبه 18 اسفند 90 به همت سازمان آموزش و پرورش استان اصفهان و نمایندگی سمپاد استان اصفهان و با سخنرانی دکتر اسماعیل منصوری لاریجانی، استاد دانشگاه تهران و حضرت آیت الله عبدالقائم شوشتری در اصفهان برگزار شد.
به همراه این مراسم که با حضور جمعی از اندیشمندان حوزوی و دانشگاهی و فعالان عرصه های فرهنگی برگزار شد، نمایشگاهی از آثار خوشنویسی برگزیده نیز برپا می شد.
همچنین در این مراسم، از پایگاه اینترنتی، نمایشگاه تصاویر و کتاب های علامه حسن زاده آملی نیز رونمایی گردید.
لازم به ذکر است، آیین نکوداشت شخصیت علامه حسن زاده آملی در تالار مجموعه اهل بیت (ع) اصفهان برگزار شد.
طبقه بندی: حضرت علامه حسن زاده آملی
در عالم رویا همه تمثلات از منشات نفس و از مدرکات نفس اند و لدی النفس بذاتها حضور دارند و قائم بنفس اند که قیام فعل به فاعل است . پس وحدت در کثرت و کثرت در وحدت است و در حقیقت در عالم رویا هم تو مخاطَبی و هم تو مخاطِب . هم آمری و هم موتمر و هکذا . از این نکته به وحدت وجود و وحدت در کثرت و کثرت در وحدت واجب با ممکنات و نحوه قیام ممکنات به حق تعالی پی ببر من عرف نفسه فقد عرف ربه .
( حضرت علامه حسن حسن زاده آملی - جلد هفتم هزار و یک کلمه - کلمه 951 )
در مسئله ی وحدت وجود عرفانی و کیفیت وجودات نسبت به ذات حق، تامل در رؤیا خیلی مفید است.
شما در عالم رؤیا موجوداتی را می بینید که همه حیّ اند، راه می روند،حرف می زنند و... و در عین حال همه هم قائم به یک نفس اند. جهان کثرات هم همه قائم به یک وجود است و همانطور که صور رؤیایی حقیقتاً ظهور و تجلّی وجود شما هستند و جدای از شما نیستند در عین حال که خود شما نیستند، موجودات هستی نیز جدای از ذاتِ حق نیستند و در عین حال، حق هم نیستند. حقیقت مسئله ی وحدت در کثرت و کثرت در وحدت هم همین است.
منبع: در محضر استاد،ص88
طبقه بندی: حضرت علامه حسن زاده آملی
دختر آیتالله حسنزاده آملی، از زندگی شخصی و دغدغههای امروز استاد برایمان میگوید
پدر هنوز با کتاب زندگی میکند /
بررسی زندگی علمای بزرگ، غالبا تحت تأثیر مراتب علمی و مقامات عرفانی آنها قرار میگیرد و کمتر پیش میآید که رسانهها نگاهشان را بر «رفتارهای شخصی و خانوادگی» این بزرگان متمرکز کنند. اگر بخواهیم ن گاهی موشکافانه و دقیق داشته باشیم، باید بپذیریم که نخستین جامعهای که تحت تأثیرات علمی و معنوی این بزرگان قرار میگیرد، «خانواده» است و بدون تردید، بخشی از سیره عالمان ربانی در تعاملات خانوادگیشان شکل میگیرد. اتفاقا، شاگردان علامه حسنزاده آملی نیز بر یک نکته اتفاق نظر دارند؛ اینکه استاد همواره بر توجه به خانواده تأکید دارد و به هیچ سالکی اجازه نمیدهد برای طی طریق، حق کوچکی را از خانواده خود ضایع کند. همه اینها را بهعنوان مقدمه آوردیم، برای آنکه بگوییم در گفتوگوی پیشرو، سراغ نخستین همراه علامه رفتیم. سعیده حسنزاده آملی، فرزند پنجم استاد است و از همان روزی که پدر از قم به تهران کوچ کرد، همراه ایشان شد تا زندگی خود را وقف خدمتگذاری پدر کند. دختر علامه، یکی از شاگردان پدر در حوزه عرفان نظری بوده و حالا مشغول تدوین رساله دکتری خود در همین رشته است. این گفتوگو بیشتر به احوالات شخصی علامه در این روزها میپردازد؛ هرچند که فراخور تخصص سعیده حسنزاده، نگاه کوتاهی نیز به عرفان نظری داشتهایم.
خانم حسنزاده! گویا شما دروس حوزوی را در محضر پدر تلمذ کردهاید. موافقید گفتوگو را با همین موضوع آغاز کنیم؟
بله، من از دوران راهنمایی در محضر پدر تحصیل علوم حوزوی را آغاز کردم و به علت علاقه شدیدم به دروس الهیات و عرفان، تعدادی از کتاب های استاد را به صورت خاص در محضر ایشان درس گرفتم؛ کتابهایی مانند «معرفت نفس»، «صد کلمه در معرفت نفس»، «الهی نامه» و «دفتر دل». به لطف خدا و با راهنماییهای حضرت علامه، هماکنون در حال نوشتن رساله دکتری خود در موضوع «عرفان اسلامی» هستم.
حضرت استاد به همه فرزندان خود تدریس میکردند یا شما استثنا بودید؟ سئوال دیگر اینکه روش ایشان در آموزشهای خانوادگی چه بود؟
ایشان برای تمام فرزندانشان، از سوم راهنمایی تدریس جامع المقدمات را آغاز کردند. بعد از آن هم به تدریس ادبیات فارسی میپرداختند، تأکید ویژهای داشتند که تحصیل ادبیات فارسی برای طلبه دینی ضروری است، به همین دلیل کتابهای کهن فارسی مانند کلیله و دمنه، بوستان و گلستان سعدی، بخشی از مثنوی معنوی و دیوان حافظ را به طور ویژه به فرزندان خود میآموختند و بعد سراغ دروس تکمیلی در سطوح بالاتر میرفتند. نکتهای که در این میان حائز اهمیت است، تأکید پدر بر علائق فرزندان بود. ایشان از همه ما میپرسید که دوست داری در کنار دروس حوزوی، چه کتابی را بخوانی و در این زمینه بسیار راهنمای ما بودند. مثلا یکی از برادرانم به ادبیات فارسی علاقهمند بود و پدر بسیار به او کمک کرد، بحمدالله ایشان علاوهبر تحصیل علوم حوزوی در سطوح بالاتر و ملبس شدن به لباس روحانیت، در زمینه هنر و ادبیات نیز صاحبنظر بوده و هماکنون سردبیر چند مجله تخصصی است. یکی دیگر از برادرانم در حوزه علم اعداد از خود علاقه نشان داد و با آموزش علامه، توانست در این زمینه تبحر خاصی پیدا کند. دو برادر دیگرم نیز استعداد هنری در عرصه خوشنویسی و خطاطی داشتند، که پدر فوت و فنهای خوشنویسی را به آنها آموخت و حالا هر کدامشان، استاد خط هستند. من و خواهرم نیز به اندازه ظرفمان از برکتهای وجودی پدر بهره بردیم. به این موارد اشاره کردم برای آنکه بگویم ایشان همیشه علایق فرزندان خود را در نظر میگرفتند و سعی میکردند با آموزش و پرورش، استعدادها را در آن زمینه باور سازند.
یعنی هیچ اجباری در تربیت علمی و دینی فرزندان به خرج نمیدادند؟
به هیچوجه اهل اجبار نبودند؛ نه در تحصیل علوم و نه حتی در مسائل سلوکی؛ فقط از ما میخواستند که واجبات را ترک نکنیم؛ تنها بر این مسئله تأکید شدید داشتند. خانواده پدری علامه نیز تقریبا همین وضع را داشت. پدر بزرگ ما روحانی نبود، ولی حضرت علامه بارها فرمودهاند که پدرشان انسانی الهی و فردی بسیار مذهبی بود و به هیچ وجه فرزندانش را مجبور به انجام کاری نمیکرد که برایشان مشکل باشد و در تعلیم و تربیت فرزندانشان، بسیار کوشا بود و همین احساس مسئولیت و ظرافت ایشان باعث شد که پدر، از پنج سالگی به مکتب بروند و قرآن و احکام بیاموزند. ایشان از همان کودکی عطشی وصفناپذیر نسبت به فراگیری علوم دینی داشتند. حالا بر بسیاری از رشتهها تسلط دارند و به همین دلیل لقب «ذوالفنون» گرفتهاند.
اتفاقا سئوال بعدی من در همینخصوص بود، حضرت استاد بین علوم مختلف، تأکید ویژهای بر یک رشته خاص دارند یا خیر؟
حتما میدانید که پدر در چندین رشته دانشگاهی و حوزوی مجتهد هستند؛ از ادبیات، عرفان و فلسفه گرفته تا نجوم و ریاضیات و طب. برخلاف تصور برخی، من هرگز ندیدم که ایشان یکی از علوم را بر دیگری ترجیح دهند. معتقدند که همه علوم برای ارتقای نفس ناطقه انسانی و تکامل نفوس بشری به کار میآیند، به شرط آنکه صحیح استفاده شوند و مکمل باشند. با اینحال، باید بگویم که پدر تأکید فراوانی بر یادگیری زبانهای خارجی دارند و میفرمایند برای دستیابی به نظرات و عقاید دیگران، و نقد و بررسی آنها و جوابگویی به شبهاتی که از سوی آنها مطرح میشود، باید به زبانهای خارجی تسلط داشت. به هر حال برای نقد آرای دیگران، نخست باید منابعشان را مطالعه کرد و بعد به مباحثه با عالمانشان پرداخت؛ اگر به زبان آنها مسلط نباشیم، این هدف محقق نخواهد شد. استاد پس از آنکه به عربی مسلط شدند، به یادگیری زبان فرانسه پرداختند. امروز کتابهای بسیاری از فیلسوفان غربی به زبان فرانسه در کتابخانه پدر موجود است که همه آنها را مطالعه کردهاند و اشراف کامل بر عقاید این افراد دارند. بارها به ما فرمودهاند که من مسلمان تقلیدی نیستم، بیشتر مکاتب مادی و غربی را بررسی کردهام و فهمیدهام که آنها در برابر سئوالات فیزیک و متافیزیک بهطور جامع پاسخی ندارند، از همین طریق به پوشالی بودن آنها پی بردم. بعد از آن هم سراغ ادیان مختلف رفتم و پس از تحقیقات کامل، فهمیدم که هیچکدامشان کلام و حرفی را به اتقان قرآن و کلام ائمه اطهار ندارند، لذا دین اسلام را پذیرفتم و بحمدالله شیعه دوازده امامی هستم.
مراسم نکوداشت حضرت علامه حسن زاده آملی
آموزش و پرورش استان اصفهان و دبیرستان شهید اژه ای برگزار می کند:
مراسم تجلیل از عالم بزرگوار ، فاضل سرآمد و ذوالفنون عصر ما ، حضرت علامه حسن زاده آملی ، زمان : 18 اسفند 1390 از ساعت 9 صبح
مکان : سالن مرکزتحقیقات و نشر معارف اهل بیت (ع) خیابان نشاط ( انتهای خیابان فرشادی)
- قرائت قرآن کریم
- پخش سرود مقدس جمهوری اسلامی ایران
- سخنرانی استاد مدعو
- سخنرانی مسئولان و برگزارکنندگان همایش
- سخنرانی های فارغ التحصیلان مراکز سمپاد و دانش آموزان مدال آور در المپیادهای جهانی پیرامون شخصیت استاد و چگونگی الگو گرفتن دانش آموزان تیزهوش از زندگی ایشان
- سخنرانی های اساتید مراکز سمپاد پیرامون ابعاد خاص زندگانی و شخصیت استاد
- پخش نمآهنگ های مختلف از زندگانی حضرت استاد
طبقه بندی: حضرت علامه حسن زاده آملی
تاثیر حالات والدین در شخصیت فرزند
علامه حسن زاده آملی
بدان تصورات و خیالات، در نفس اثر می گذارد، چنان که احوال هر یک از نفس و بدن در دیگری. لذا کیفیات نفسانی و مزاجی، و احوال ظاهر و باطن والدین در کیفیت مزاجی و حصول استعداد نطفه ی انسانی سخت دخیلند، و اشخاص، مطابق همان کیفیات دارای اخلاق و احوال گوناگون می شوند، چنان که دارای اشکال گوناگون اند، هم چنان که مبادی طین آنان از ناحیه ی اختلاف آفاق و اوضاع اجرام علوی و احوال کائنات سفلی همه دخیلند و نطفه، به خوئی و روئی منعقد می شود، «ذلک تقدیر العزیز العلیم». و هرچه لیاقت و قابلیت او بود، از مبدأ فیّاض می گیرد، و به مثل نطفه ی آدمی لوح محفوظ اوست که هرچه بدواً در وی نوشته شده است، بر آن مجبول است، و مطابق همان استعداد در افعال خود مختار است. و به مثل چون درختی که در تخمی نهفته است و آن متن و فشرده ی درخت به تدریج به فعلیت رسد و درخت بالفعل گردد.
آن که اهل درایت و ذکاوت است از این امهات و اصول که تقدیم داشته ایم به حقیقت معانی و اسرار بسیاری از آیات و روایات پی می برد و به سرالقدر آشنا می گردد و می داند که «نفخت فیه من روحی» که از مسیر و جدول خلقت والدین به جنین تعلق گرفته است، از جداول رنگ پذیرفته است، یعنی کأنّ پدر و مادر هم هر یک در حقیقت «نفخت فیه» شرکت دارند. در دفتر دل ثبت شده است که:
کند احوال هر پیری حکایت ز اوصاف جوانیّش برایت
چو هر طفلی بود آغاز کارش کتاب شرح حال روزگارش
هر آن خوئی پدر یا مادرش راست همان خو نطفه ی او را بیاراست
غذای کسب باب و شیر مامش بریزد زهر یا شکّر به کامش
چو از پستان پاکت بود شیرت توئی فرخنده کیش پاک سیرت
منی بذر و نسا حرث و تو حارث به جز تو حاصلت را کیست وارث
اگر پاک است تخم و کشتزارت هر آنچه کشته ای آید به کارت
و گرنه حاصلت بر باد باشد تو را از دست تو فریاد باشد
نفخت فیه من روحی شنیدی ولی اطوار نفخش را ندیدی
که اندر نطفه هم بابا و مادر نماید نفخ هر یک ای برادر
تو سبحان الذی خلق الازواج بخوان در خلقت نطفه امشاج
دمد هر یک ز روح خویش در وی ازین ارواح طومارش شود طی
الحمدلله که تا حدی به حقیقت و واقع اموری اطلاع یافتیم و بدین جا رسیده ایم که نطفه ی آدمی، به مثل، لوح محفوظ اوست و آن که گفته است: «لوح محفوظ عالم صغیر نطفه است» مقصود همین است.
علامه حسن زاده آملی
رساله «خیرالاثر در رد جبر و قدر»
طبقه بندی: حضرت علامه حسن زاده آملی
طبقه بندی: حضرت علامه حسن زاده آملی