در هیاهوی شب عید، تو را گم کردیمغافل از اینکه شما اصل بهاری آقا...***سلام بر او که بهار مردمان است و خرمی دوران***آقا جان ؛ با آمدن دوباره بهار؛ به انتظار بهارِ آمدنت نشسته ایم! *** آقا جان ؛ انگار شما که نباشید، بهار همبا همه لطافتش غمی دارد. *** گل زهرا "بهار" تویی که نیامده..عطرت دنیا را برداشته!.. ***عید است ، ولی بدون او غم داریم عاشق شده ایم وعشق را کم داریم ای کاش که این عید ظهورش برسد اینگونه هزار عید با هم داریم ***روزها نو نشده ، کهنه تر از دیروز استگر کند یوسف زهرا نظری ، نوروز است!لحظه ها در تپش تاب و تب آمدنشآسما ن چشم به راه قدمش هر روز استای خدا کاش شود سال نو ام : عید فرجکه نگاهم نگران ، منتظر آن روز است