هو
ما عشق دوست می طلبیم دل ز غم رهاست
ما وصل دوست می طلبیم عشق ما خداست
گر رنج و درد می رسد ای دل خموش باش
نومید گو مباش که این وعده با خداست
بر مدعی و مطرب و ساقی بگو خموش
بانگی به گوش می رسد که بیا یار در خفاست
شعر از همسرم مهشید