انسانى که بیدار مىشود عاملى در بیدارى او نقش دارد و عوامل بیدارى انسان غافل، گوناگون است؛ ممکن است این عامل زنگ خطر دوزخ باشد یا شوق بهشت و یا اشتیاق به لقاى حق . در مناجات شعبانیه آمده است که: "ایقظتنى لمحبتک"(1) تو مرا براى محبت خود بیدار کردهاى، نه براى ترس از جهنم یا شوق به بهشت. بیدارى از خواب ظاهرى هم همین طور است؛ مثلا، کسى که در هنگام نماز صبح، خوابیده است و عاملى وى را بیدار مىکند آنچه که مایه بیدارى او مىشود، نجات از عذاب دوزخ یا اشتیاق به بهشت و یا اشتیاق به لقاى حق است. انسانى که اهل معصیت و یا اهل توجه به غیر خداست نیز خوابیده است: "الناس نیام فاذا ماتوا انتبهوا"(2) بیشتر انسانها در خوابند و وقتى که بمیرند بیدار مىشوند؛ بر خلاف فرهنگ رایج بین ما که در باره مردگان مىگوییم: به خواب ابد فرو رفتهاند، دین مىگوید: مردگان تازه بیدار شدهاند.
بیشتر انسانها در خوابند و وقتى که بمیرند بیدار مىشوند؛ بر خلاف فرهنگ رایج بین ما که در باره مردگان مىگوییم: به خواب ابد فرو رفتهاند، دین مىگوید: مردگان تازه بیدار شدهاند. انسانى که در دنیاست و معارف الهى را نمىیابد در خواب است؛ اما وقتى مىمیرد بسیارى از مسائل براى او روشن مىشود و در حقیقت، مرگ سرآغاز بیدارى است.
انسانى که در دنیاست و معارف الهى را نمىیابد در خواب است؛ اما وقتى مىمیرد بسیارى از مسائل براى او روشن مىشود و در حقیقت، مرگ سرآغاز بیدارى است و اگر برزخ یا قبر را مرقد یعنى خوابگاه مىنامند براى آن نیست که انسان در آن جا در خواب است چون برزخ نسبت به دنیا بیدارى است؛ بلکه براى آن است که برزخ نسبت به قیامت کبرا خواب است؛ زیرا بسیارى از امور بعد از مرگ و در برزخ نیز براى انسان روشن نیست؛ ولى در قیامت کبرا روشن مىشود. از این رو انسانهاى برانگیخته شده از قبر در روز بعث مىگویند: "من بعثنا من مرقدنا"(3) چه کسى ما را از خوابگاهمان مبعوث کرده است؟ به هر حال، همان گونه که عوامل بیدارى انسان گوناگون و مراتب بیدارى وى متفاوت است، زاد و توشهاى هم که بعد از بیدارى براى سفر خویش فراهم مىکند مختلف است؛ کسانى که از همان آغاز، زنگ بیدارى را محبت حق مىدانند قهراً زاد و توشهاى هم به اندازه همین سفر تهیه مىکنند.
پینوشتها:
1- مفاتیح الجنان، مناجات شعبانیه.
2- بحارالانوار، ج 4، ص 43/ اصول کافى، ج 2، ص 240.
3- سوره یس، آیه 52.
منبع: کتاب مراحل اخلاق در قرآن، آیة الله جوادی آملی.