جلوه هایی از توحید و معارف
ذکرُ الله که حدی ندارد، اعمّ از ذکر قلبی و لسانی، بلکه اعمّ از ذکر بدنی است. چون تمام طاعات و هم? آن چه مرضیّ خدا است، ذکر الله است.[در محضر بهجت:1/7]باید دستگیری و توفیق از ناحی? خدا باشد، تا با اعمال اختیار و اراده از ناحی? بنده، کارهای اختیاری انجام گیرد. [در محضر بهجت: 1/9]خداوند در قرآن و غیر قرآن، به حدّی بهشت و بهشتیان را در توصیف بالا برده که اگر کسی از شوق آن وفات کند، استبعاد ندارد! آیات جهنّم نیز این گونه است... که اگر انسان معاصی خود را در نظر بگیرد و بمیرد، مستبعد نیست! [در محضر بهجت:1/11]آیا خوب است به ذاتی که موت و حیات و مرض و صحّت و غنا و فقر به دست او است، مراجعه کنیم و رابط? دوستی داشته باشیم، یا کسی که خود محتاج و ناتوان و بیچاره است؟![در محضر بهجت:1/11]معرفة الله اَعظمُ العبادات است و هم? تکالیف، مقدّم? معرفت خدا هستند. [در محضر بهجت: 1/22]منظور از اَسماء در آی?: (وَعَلَّمَ آدَمَ کُلَّها: و تمامی اسما را به حضرت آدم آموخت) علم به حقایق است که موجب امتیاز انسان از حیوانات بلکه فرشتگان می گردد. [در محضر بهجت:1/36]نتیج? خلق و مخلوق در حدیث قُدسی: (خَلَقتُ الاَشیاءَ لاَجلِکَ وَ خَلَقتُکَ لاَجلی: تمام اشیا را برای تو و تو را برای خودم آفریدم)، علم و معرفت است. [در محضر بهجت:1/37]ما را شناخته اند، اعمال ما محفوظ است، و عکسبرداری شده است... آیا شهادت دست و پا و دیگر اعضا و جوارح شوخی است؟![در محضر بهجت:1/51]سبحان الله! خداوند آیات قهّاریتش را با خواب به ما نشان می دهد. موجودیّت ما، اختیارات ما به واسط? خواب باطل می شود. خواب، آیت تکوینیّه است برای لا اختیاریّت ما، بفرما: لاشیئیّتِ ما. [در محضر بهجت:1/177]اگر قلم تکوین و اراده تکوینی? خدا نباشد، هیچ قدرتی ولو بُختُ النّصر (یکی از پادشاهان جبّار و ستمگر تاریخ) نمی تواند ضرری برساند. [در محضر بهجت:1/304]آن عالم (عالم برزخ و ملکوت)، عالَم اَوسعی است، همه حضور است، مثل این جهان چهار دیواری نیست، ماضی و حال و آینده در آن جا یکی است. [در محضر بهجت:1/92]ملایکه، صدای ما را ضبط می کنند، هم از گفتار ما، هم از اصل و نیت گفتار ما که به داعی الهی صادر شده است، یا نفسانی و شیطانی، عکسبرداری می کنند. [در محضر بهجت:2/100]نسبت این دنیا و عالم آخرت، مثل شکم مادر و عالم رَحِم با این عالم است (وَالمَوتُ وِلادةُ الرّوح: مرگ، تولد روح است.) [در محضر بهجت:2/235]مراتب بهشت، مانند لباس های انسانها است که هیج تحاسدی (حسدورزی) از کسی که کوتاه قد است، نسبت به لباس بلندِ انسان بلند قامت، پیدا نمی شود. [در محضر بهجت:2/267]