کودکان تا سن پنج سالگی بطور طبیعی هالهها را میبینند. نوزادان هر گاه با شخصی روبرو میشوند، اغلب بالای سر او را نگاه میکنند. اگر رنگ هالهای را که بالای سر آن شخص میبینند، دوست نداشته باشند، یا اگر این رنگ با رنگ هاله والدینشان خیلی متفاوت باشد، گریه میکنند؛ اهمیتی ندارد که آن شخص چقدر خندهرو باشد.
کودکان هالههایی بسیار تمیز و قویتر از اکثر بزرگسالان دارند، زیرا بزرگسالان معمولاً اسیر دنیای مادی هستند و فطرت خود را با چیزهای سطحی سرکوب میکنند. وقتی من به پسر 12 سالهام یاد دادم که هالهی خود را ببیند، او به من گفت که وقتی کوچک بود اکثر اوقات میتوانست هالهها را ببیند، اما هیچ کس به این توانایی او توجه نکرده بود. بنابراین او فکر کرده بود که این موضوع اهمیتی ندارد و احتمالاً اشکالی در بینایی او وجود دارد. نظیر این داستان زیاد اتفاق میافتد. به نظر من بچهها باید دیدن و تفسیر هالهها را یاد بگیرند. در این صورت آنها این توانایی خدادادی را از دست نخواهند داد.