عالم مثال واسطه میان عالم جبروت و عالم ملک و شهادت است. عالم مثال یک عالم روحانی است که از طرفی به لحاظ داشتن مقدار و بدلیل محسوس بودن ،شبیه جوهر جسمانی است و از طرف دیگر ، بدلیل نورانیّت شبیه جوهر مجرد عقلی است . عالم مثال از جهت تجرد از ماده، عالمی روحانی و علمی و ادراکی است و از جهت تقدر و تجسم شباهت به عالم کون و فساد دارد . این عالم ، مانند جواهر عقلی از جهت امکان ذاتی ، بدون تراخی از مبدأ وجود صادر شده است. لذا آثار مواد جسمانی ،از جمله حرکت و تجدد وکون و فساد بر آن مترتب نیست. پس عالم مثال ازآن جهت که غیر مادی است ،شبیه عالم ارواح است و از لحاظ داشتن صورت و شکل و مقدار ، شبیه عالم اجسام است .
عرفا میگویند چون معانی از حضرت الهی فرود میآیند ، در مرحله جهان مثال ، یک صورت جسمانی و حسی ، مانند صورت خیالی ما میپذیرند و سپس به عالم ملک فرود میآیند؛ به همین علت جهان و عالم مثال را خیال منفصل مینامند.از نظر عرفا عالم مثال را به دو جهت ، مثالی میگویند یکی اینکه مشتمل بر صورتهای همة موجودات عالم جسمانی است ودیگر اینکه این عالم، شبیه نخستین مثالهای صوری و حقایق واقع در حضرت ختمی (ص) است . قیصری در شرح مقدمه خود بر فصوص الحکم می گوید : جمیع معانی و حقایق موجود در عالم، چه در قوس صعود و چه در قوس نزول دارای صورت مثالی است که با کمالات آن مطابقت دارد ؛ چون مثال محل ظهور حقایق است و هر حقیقتی از اسم ظاهر بهره دارد ، ارواح عقول به اعتبار تجلی وظهور در مراتب مثالی یک نحوه تبینی در این عالم دارند ، لذا حضرت ختمی ، خواجه کائنات(ص)، حضرت جبرئیل را در مقام سدره مشهود نموده است که دارای بالهای متعدد است و در خبر است که جبرئیل هر صبح و شام داخل نهر حیات میشود و بعد از خروج ، بال و پر خود را تکان میدهد و از قطرات آبهای بال و پر او ملائکه نامعدودی خلق میشود. عالم برزخ مشتمل بر عرش و کرسی و سماوات سبع و ارضیین است و از همین جا ، افراد هوشمند بر کیفیت معراج پیغمبر(ص) و شهود آن حضرت به انبیاء عظام در سماوات سبع پی میبرند.وجود انبیاء عظام در عوالم جسمانی مثالی ، همان ظهور آنهاست در این عوالم و در برداشتن عالم برزخ جمیع حقایق را .
علامه مجلسی در کتاب بحارالانوار روایت ذیل را از حضرت امام صادق (ع) از طریق شیخ بهایی نقل میکند :
«ما من مؤمن الاوله مثال فی العرش، فاذا اشتغل بالرکوع والسجود ونحوها فعل مثاله فعله ، فعند ذلک تراه الملائکة عند العرش ویصلون ویستغفرون له ، و اذا اشتغل العبد بمعصیة أرخی الله تعالی علی مثاله لئلا تطلع الملائکة علیها، فهذا تأویل یامن أظهر الجمیل وسترا القبیح.»1
ترجمه: برای مؤمن مثالی در عرش وجود دارد زمانی که او مشغول رکوع وسجود میشود مثال او هم مشغول به آن میگردد. در این هنگام ملائکه بر او درود فرستاده و برای او طلب مغفرت میکنند . در زمانی که آن بنده گناهی را مرتکب میشود و خداوند آن را برای مثال ضعیف میگرداند تا ملائکه بر گناه او اطلاعی پیدا نکنند و این است معنای دعای ای کسی که امر زیبا را ظاهر میگردانی و امر زشت را میپوشانی.