مولانا علامه حسن زاده در هزار و یک کلمه ، کلمه 194 فرمود: ((خداى سبحان کسى را به جهنم نمى برد بلکه جهنمى مى شود)).حق سبحانه و تعالى فرموده است : و لا ترکنوا الى الذین ظلموا فتمسکم النار (هود - 114) رکون میل اندک است که با مس مناسب است . و همین میل اندک سبب مس نار مى گردد و مس کم کم به احاطه نار مى کشاند ((و ان جهنم لمحیطة بالکافرین )) (توبه /49) جهنم از سنخ دنیا است و ریشه آن دنیا است و ماده آن تعلق نفس به امور دنیا از آن حیث که دنیاست مى باشد، و صورت آن صورت هیاءت مولمه و اعدام و نقائص است فتدبر.بدانکه صراط، جسرى بر جهنم است و قضاى حتم الهى این است که جمیع خلق وارد جهنم مى شوند، و ان منکم الا واردها کان على رک حتما مقضیا ثم ننجى الذین اتقوا و نذر الظالمین فیها جثیا (مریم /72).حال در معنى و مراد از جهنم تاءمل شود تا معلوم گردد که دوزخى ، دوزخ را از دنیا با خود مى برد، و بهشتى نیز. و بدانى که بهشت و دوزخ در انسانند به این معنى که علم و عمل انسان سازند و هر کسى زرع و زارع و مزرعه خود است .در تفسیر صافى آمده است که : روى عن النبى (صلى الله علیه و آله و سلم ) عن هذه الایة (ان منکم الا واردها)؟ فقال اذا دخل اءهل الجنة الجنة قال بعضهم لبعض اءلیس قد وعدنا ربنا ان نرد النار؟ فیقال لهم : قد وردتموها و هى خامدة .اهل بهشت پیش از دخول آن ، وارد نار شده اند در حالى که خاموش بود سبحان الله که یک دنیا براى طایفه اى دوزخ فسرده و آتش خاموش است و براى دیگران دوزخ و آتش برافروخته و سوزان است .دنیا انموذج و نمونه اى از جهنم است ، و اخلاق و اوصاف پست ، نمونه اى از جحیم اند، و مشتهیات نفس و آلام و اءسقام از فوران جحیم است و برزخ به یک وجه جحیم دنیا است و همه کافران و مومنان باید از دنیا عبور نمایند و نیز از رذائل و اوصاف ردیه و مشتهیات نفس عبور کنند. چه اینکه همه باید از برزخ عبور کنند ولکن نحوه عبور براى اشخاص متفاوت است .
رحمت ذاتى است و غضب بالعرض است چه اینکه بهشت ذاتى است و جهنم مجعول بالعرض است . در این باب تمثیلى به پدر و فرزند شده است که آنچه که پدر نسبت به فرزند مى کند رحمت است . رحمت پدر براى وى ذاتى و اولى است . اما همین فرزند مى خواهد به بى راهه رود و یا کارى نادرست را مرتکب مى شود موجب آن مى گردد که پدر را به غضب آورد آنهم غضب پدر نسبت به فرزند همراه با رحمت و بر مبناى دلسوزى است ((یا من سبقت رحمته غضبه )).وانگهى غضب پدر براى تاءدیب او است . لذا جهنم را تازیانه حق باید محسوب نمود که ادبستان خداوند براى تاءدیب خلق است و با سوخت و سوز ملکات رذیله و در جانهاى گنه کاران آنان را تطهیر مى کنند و به طرف رحمت ذاتى یعنى بهشت سوق مى دهند. پس کار نادرست فرزند است که موجب غضب پدر مى گردد زیرا اولا و بالذات آن که از پدر به فرزند است رحمت است . در حق متعال هم آنکه صادر مى شود رحمت است و اعمال بد بندگان موجب غضب آمیخته به رحمت الهى مى گردد.