انسان گاهى بر اثر تزکیه نفس توان درکى پیدا مى کند که مى تواند با دیده دل خود به جهان غیب راه یابد و قسمتى از این جهان را (به مقدار توانایى و قدرت خویش ) مشاهده کند ، و به تعبیر دیگر ، پرده ها کنار مى رود ، و بعضى از حقایق جهان غیب بر او کشف مى شود ، به همان روشنى که انسان با چشم سر خود محسوسات را مى بیند; بلکه به مراتب از آن روشن تر و اطمینان بخش تر است .
این حالت را «مکاشفه » یا «شهود عرفانى» مى گویند .
چنان که قرآن کریم مى فرماید: «کلاّ لوتعلمون علم الیقین * لترونّ الجحیم ; (تکاثر ، 5و6) اگر شما علم الیقین مى داشتید جهنم را مشاهده مى کردید .»
علامه طباطبایى در تفسیر این آیه مى فرماید: از ظاهر آیه به نظر مى رسد که این آیه به مشاهده جهنم در دنیا ، اشاره دارد; مشاهده اى با چشم دل که از آثار ایمان و یقین است .; یعنى ممکن است انسان در دنیا به مرحله اى از یقین برسد که پرده ها از مقابل چشمش کنار رود و بعضى از حقایق عالم غیب را ببیند .
از آنچه در آیات و روایات آمده روشن مى شود که قلب و روح انسان ، همچون آینه اى است که گاه بر اثر غبار گناه و زنگار اخلاق بد ، هیچ حقیقتى را منعکس نمى کند; ولى هنگامى که این گردوغبار با آب توبه شسته ، و زنگارها به وسیله تهذیب نفس زدوده شد و دل صیقل یافت ، حقیقت در آن پرتو افکن و صاحب آن ، محرم اسرار الهى مى شود و پیام هایى را که گوش نامحرمان از شنیدن آن محروم است ، مى شنود و هر قدر ایمان و یقین انسان بالا رود ، و حجاب هایى که بر اثر گناهان و روحیات و صفات زشت ، اطراف دل را مى گیرد کنار زده شود ، حقایق بیشترى از جهان هستى براى انسان مکشوف مى گردد تا آنجا که مى تواند ابراهیم وار بر ملکوت آسمان ها و زمین نظر کند; چنان که در روایتى از پیامبر اکرم (ص ) آمده است : «هر کس چهل روز خود را براى خدا خالص سازد ، چشمه هاى حکمت از قلبش بر زبانش جارى مى شود .
قرآن کریم نیز این مطلب را در آیات مختلف یادآورى کرده ; از آن جمله :
الف ) «یـأیّها الّذین ءامنوا إن تتّقوا اللّه یجعل لّکم فرقانًا; (انفال ، 29) اى کسانى که ایمان آورده اید ! اگر از [مخالفت فرمان] خدا بپرهیزید ، براى شما وسیله اى جهت جدا ساختن حق از باطل قرار مى دهد ، [روشن بینى خاصى که در پرتو آن ، حق را از باطل خواهید شناخت ;]» .
ب ) «یـأیّها الّذین ءامنوا اتّقوا اللّه و ءامنوا برسوله یؤتکم کفلین مِن رّحمته و یجعل لّکم نورا تمشون به ; (حدید ، 28) اى کسانى که ایمان آورده اید ! تقواى الهى پیشه کنید و به رسولش ایمان بیاورید تا دو سهم از رحمتش را به شما ببخشد و براى شما نورى قرار دهد که با آن ]در میان مردم و در مسیر زندگى خود[ راه بروید» .
ج ) «فمن کان یرجوا لقآء ربّه فلیعمل عملا صـلحا و لایشرک بعبادة ربّه أحدا; (کهف ، 110) پس هر که به لقاى پروردگارش امید دارد ، باید کارى شایسته انجام دهد ، و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نکند» .
د) «والّذین جـهدوا فینا لنهدینّهم سبلنا و إنّ اللّه لمع المحسنین ; (عنکبوت ، 69) و آنها که در راه ما [با خلوص نیت] جهاد کنند ، قطعاً به راه هاى خود ، هدایتشان خواهیم کرد ، و خداوند با نیکوکاران است » .
البته هر کس چنین ادعایى[شهود عرفانى ] داشته باشد نمى توان از او پذیرفت و نمى توان به سخنان هر مدعى گوش فرا داد; زیرا در برابر کشف و شهود واقعى که گاه بر اثر ایمان و یقین کامل و گاه به جهت ریاضت هایى حاصل مى شود ، کشف و شهودهاى خیالى و شیطانى نیز فراوان است که گاه بر اثر تلقین هاى مکرر و انحراف فکر و ذهن از جاده صواب ، و گاه بر اثر القائات شیطان ، صحنه هایى در نظر انسان مجسم مى شود که هرگز با واقعیت تطبیق نمى کند و چیزى جز خیال و اوهام نیست که با آگاه شدن از طرق شناختن مدعیان راستین از دروغین مى توان فهمید که کدام کشف و شهود ما واقعى و رحمانى و کدام کشف و شهودها خیالى و شیطانى است .