1- تجلیات الهیه که موجب بروز و ظهور وجود حقایق وجودیه است .
2- تجلیات الهیه تابیده بر قلوب ارباب سلوک که نتیجه مشاهدات اصحاب مشاهده است .
و هر یک به تجلیات ذاتى، تجلیات اسمایى و صفاتى و تجلیات فعلى تقسیم مىشوند . در قسم اول حرکت از تجلى ذاتى آغاز شده به تجلى افعالى مىرسد . در دومى بعکس است; یعنى اول تجلى که در مقامات سلوک بر سالک جلوه مىنماید، تجلى افعالى، آنگاه تجلى صفاتى و پس از آن تجلى ذاتى است; زیرا افعال، آثار صفاتند و صفات مندرج در تحت ذات; پس افعال به خلق نزدیکتر از صفاتند و صفات نزدیکتر از ذات; لذا شهود تجلى افعالى را محاضره و شهود تجلى صفاتى را مکاشفه و شهود تجلى ذات را مشاهده مىنامند .
در کتاب تجلیات الهیه محى الدین بن عربى آمده است: «تجلیات وجودیه منحصر در حضرات ثلاثه است: حضرت ذات که تجلیات وجودیه ذاتیه، و حضرت صفات به تجلیات وجودیه صفاتیه، و حضرت افعال که تجلیات وجودیه فعلیه نامیده مىشوند; زیرا طبیعة الحق من حیث هو، ذات و صفات و افعال است .
تجلیات وجودیه ذاتیه عبارت است از تعنیات «بنفسه لنفسه فى نفسه» حق تعالى، مجرد از هر مظهر و هر صورتى است و عالم این تجلیات - یعنى افق خاصى که این تجلى از او منبعث مىشود عالم «احدیت» است . و در این عالم ذات حق تعالى از هر صفت و اسم یا نعت و رسمى منزه است; زیرا عالم ذات من حیث هو سر الاسرار و غیب الغیوب است، همانگونه که او مظهر تجلیات ذاتیه است; یعنى مرآتى است که حقیقت وجودیه مطلقه در او منعکس مىشود . تجلیات وجودیه صفاتیه عبارت است از تعینات بنفسه لنفسه حق تعالى در مظاهر کمال اسمایى و مجالى نعوت ازلى خویش، و عالم این تجلیات عالم «واحدیت» است . در این عالم، حقیقت وجودیه مطلقه در حلل کمالاتش بعد از کمونش در اسرار غیب مطلق بواسطه فیض اقدس ظاهر مىشود; همانگونه که در این عالم وحدت است که موجودات و صور اعیان ثابته آغاز مىشود .
تجلیات وجودیه فعلیه یا افعالیه عبارت است از تعینات بنفسه لنفسه حق تعالى در مظاهر اعیان خارجیه و حقایق موضوعیه است . عالم این تجلیات همان عالم «وحدانیت» است . و در این عالم است که حقیقت وجودیه مطلقه بذاتها صفاتها و افعالها، بواسطه فیض مقدس ظاهر مىشود . یعنى در این عالم است که حق تعالى در صور اعیان خارجیه اعم از نوعیه یا شخصیه، حسیه یا معنویه تجلى مىنماید .