حضرت علیه السّلام فرمود:
«اُولو الالباب و خردمندان، کسانی هستند که با تفکّر سر و کار دارند تا آنکه نتیجه حاصله از آن محبّت خدا میگردد. زیرا چون دلها حبّ خدا را در خود گرفت و پذیرفت، دل به حبّ خدا روشن میشود، و لطف خدا بدان سرعت میگیرد.
و چون در منزل لطف قرار گرفت (و اسم لطیف الهی بر وی فرود آمد) از گروه و اهل فوائد میشود.
و چون از گروه و اهل فوائد گشت با حکمت سخن میگوید. و چون با حکمت سخن گفت از گروه و اهل فِطنت (حذاقت و جودت فهم) میگردد. و چون در منزل فطنت وارد شد با فطنت ، در قدرت دست میبرد. و چون با فطنت در قدرت دست برد در طبقات هفتگانه آسمان اثر و عمل میکند.
و چون بدین مرتبه بالغ شد، وجودش در لطف و حکمت و بیان دگرگون میشود. و چون بدین منزلت رسید ، شهوت و میل و محبّتش را در خالق خودش قرار میدهد.
و چون این کار را انجام داد در منزلت و مکانت کبرای خداوندی وارد میشود و پروردگارش را در دلش بالعیان مشاهده میکند. و حکمت را از غیر طریقی که حکماء بدست آوردهاند بدست میآورد. و علم را از غیر راهی که علماء آموختهاند میآموزد. و صدق را از غیر منهجی که صدّیقون تحصیل کردهاند تحصیل مینماید.»
«حکماء ، حکمت را از راه سکوت و صمت تحصیل میکنند. و علماء ، علم را از راه طلب به دست میآورند. و راستگویان، صدق را از نهج خشوع و عبادتهای دراز واجد میشوند.
و کسیکه بدین سیره و منهاج وارد شود و حکمت و علم و صدق را از آن اخذ کند یا به پستی واژگون میگردد و یا به بالائی و برتری ترفیع مییابد. و اکثریّت ایشان آنهائی هستند که به پستی در میافتند و به برتری و رفعت نمیگرایند اگر حقّ خداوند را رعایت ننموده و به اوامر وی عمل ننموده باشند.
پس این اوصاف کسی میباشد که خدای را آنطور که باید و شاید نشناخته و بدو معرفت پیدا نکرده است ، و آنطور که باید و شاید پاس محبّت او را نداشته و او را محبوب مطلق خویشتن ندانسته است.
(ای یونس!) بنابراین نمازشان و روزهشان ترا فریب ندهد، و روایات و علومشان ترا گول نزند؛ چرا که آنان خرانی هستند که فراری داده شدهاند! (که از شیر ژیان پا به فرار گذاردهاند.)»