این روزها، بحث در مورد خوارق و پدیده های ماوراء عادی داغ تر و داغ تر می شود. وسایل ارتباط جمعی ـ بخصوص در کشورهای صنعتی غرب ـ مرتبأ از پدیده های غیر عادی و ماوراء علم مانند بشقاب پرنده، شفای معجزه آسا، ادراکات ماوراء حسی ونظایر اینها سخن می گویند بدون اینکه اجازه باز تاب دیدگاه های انتقادی را بدهند. حتی افراد تحصیل کرده با پیش زمینه ی علمی مدعی شده اند که ارتباط بین زنده و مرده را برقرار کرده اند.
با رشد وحشتناک پدیده ی جهانی شدن سرمایه و خانه خرابی و بی پناهی توده های میلیونی مردم، شماری از انسان های عادی که تلاش و کوشش خویش را در رسیدن به اهداف اولیه شان بی ثمر می یابند، در دام این گونه تبلیغات افتاده اند وبیش از پیش به پدیده های ماوراء عادی جذب شده اند. این موضوع فرصتی طلائی بدست شیادان سود جو داده که با تشکیل نهادها، انجمن ها و کمپانی های عریض و طویل، مردم ساده دل را سرو کیسه کنند و آنان را بیش از پیش در مغاک فقر فرو اندازند. عده ای نیز از روی کنجکاوی به دام این شیادان افتاده اند. دراین زمینه آنقدر کتاب برشته ی تحریر در آمده است که قابل شمارش نیستند.
در این شرایط، فرا روانشناسی به عنوان پلی معرفی شده است که با "بررسی علمی پدیده هائی که طبق مفروضات علمی جاری وجود خارجی ندارند"، باید بین پدیده های عادی و فراعادی پیوند بر قرار سازد. طرفداران فرا روانشناسی بر آ نند که آنجا که علم روانشناسی از تبیین و تشریح پدیده ها در می ماند، سرو کله فرا روانشناسی پیدا می شود.
انسان براستی شگفت زده می شود که چگونه در عصر فضا و کامپیوترتوجه همگانی اینقدر به پدیده های ماوراء عادی و ماوراء علمی جلب شده است. برخی علت موضوع را دقیقأ در همین مسئله می دانند و بحث می کنند که انقلاب علمی و فنی عصر حاضر همه چیز را از حالت رمز و راز بیرون آورده است و "نوعی خلاء ماوراء طبیعی ایجاد کرده که علم و منطق نمی تواند آنرا پرکند". چنین شرایطی با عادات و خــُلقیات تاریخی انسان که از دوره ی غارنشینی نسبت به پدیده های مرموز دل مشغولی داشته ناسازگاراست. لذا گرایش به سوی شبه علم یا ضد علم فزونی یافته و خود بصورت نوعی مذهب تازه در آمده است.
همانگونه که قبلأ بیان شد، جهانی شدن سرمایه و تمرکز شدید ثروت وفقر به بیگانگی و از خود بیگا نگی انسان ها بیش از پیش دامن زده است. هماهنگی بین انسان و طبیعت وبین خرد و احساس آدمی بصورت بی سابقه ای بهم خورده و چشم انداز تیره ای را در برابر آدمیان قرار داده است. از دیدگاه برخی این ناهماهنگی با نوعی ضد فرهنگ پرشده که می رود هماهنگی دیرین را با با بازگشت به گذشته حل کند. با توجه به سلطه ی تکنوکرات ها و ذهنیت تکنوکرات مآبانه ی جامعه (که برآنست که همه چیز را بصورت کمــّی حل کند)، این "ضد فرهنگ" بشکلـــــــی علم ستیزانه تظاهر می کند که اعتقاد به خوارق و پدیده های فرا نورمال جلوه هائی از آن است .
همه ی اینها باعث نمی شود که ما پدیده های فرا روانشنانه را به دست فراموشی بسپاریم. از نظر ما بررسی این موضوع از دیدگاه علمی مطرح است و بس. بااین دید است که سعی خواهیم کرد مسئله را اجمالأ مورد بررسی قرار دهیم.
فرا روانشناسی چیست؟
یکی از جامع ترین تعاریف فرا روانشناسی توسط "راما کریشنا رائو" بعمل آمده است. او در کتاب خود تحت عنوان "آزمایشات بنیادی در مورد فرا روانشناسی" می نویسد: "اساسأ دو شکل فرا روانشناسی قابل تشخیص ا ست: درک ماوراء حسی و روان انگیزی . درک ماوراء حسی عبارت ا ست از توانائی دریافت اطلاعاتی که خارج از حوزه حواس انسانی است. در حالی که روان انگیزی توانائی تاثیر گذاری برسیستم های خارجی است که در خارج از حوزه ی فعالیت موتورهای آدمی قراردارند. درک ماوراء حسی ممکن است به تله پانی (درک ماوراء حسی افکار دیگری) وروشن نگری (درک ماوراء حسی اشیاء و وقایع خارجی) تبدیل گردد. شناخت متقدم (قبل از مشاهده وتجربه ی شیئی یا پدیده) وشناخت متاخر(آنچه در گذشته اتفاق افتاده) به درک ماوراء حسی وقایع گذشته و آینده مربوط می گردد".
اجازه دهید ابتدا به تشریح مفصل تر جنبه های مختلف درک ماوراء حسی بپردازیم و سپس با تفصیل بیشتری از روا ن انگیزی سخن گوئیم:
تله پاتی ـ
تله پاتی از دو کلمه ی یونانی "تله" بمعنی دور و"پاتوس" به معنی احساس گرفته شده است. تله پاتی به ا ین معنی ا ست که کسی احساس دیگری را بدون کمک گرفتن از حواس خویش بصورت مرموزی بخواند یا احساس کند. طرفداران تله پاتی می گویند "برای انسان عادی هنگام مرگ دوست یا خویشاوندانش حالت توهم پیش می آید در حالی که آنها صد ها فرسنگ با یکدیگر فاصله دارند" نتیجه ا ینکه "روان شخص بیمار یا کسی که در حال مرگ است شاید بطور نا هشیار پیامی می فرستد که از فضای واسطه می گذ رد و روان شخص دیگر را تحت تاثیر قرار می دهد".
روشن نگری ـ روشن نگری عبارت است از آگاهی از وقایع، اشیاء یا افراد بدون کاربرد حواس شنوائی، بینائی، بویائی، چشائی و لامسه. روشن نگر به کسی می گویند که مثلأ بتواند محل زندگی وشرایط یک کودک گم شده را بدون مدد گرفتن از حواس خویش بگوید و یا از راه دور حوادث در حال رخ دادن را ببیند یا احساس کند. . بیش از چهل سال پیش دو تن از جهانگردان ایرانی بنامها ی عبدالله و عیسی امیدوار در خاطرات خود که در مجله های آن عصر منتشر می شد خاطر نشان کردند که روزی زنان قبیله ی آفریقائی را گریان و برسرزنان می بینند. چون علت ا ین امر را جویا می شوند زنان قبیله می گویند که می بینند که مردانشان درجنگ با قبیله دشمن شکست خورده و مرتیأ به خاک و خون می افتند. بعد از یکی دو روز، مردان قبیله، شکست خورده در حالی که تعدادی کــُـشته و مجروح با خود دارند، به قبیله بازمی گردند.
در تله پاتی اطلاعات از اند یشه یا احساس فرد دیگری گرفته می شود، در حالی که در روشن نگری این آگاهی بدون ارتباط با اندیشه و احساس دیگری حاصل می گردد. ادعا می شود که روشن نگری به فاصله ی زمانی و مکانی بستگی ندارد.
شناخت متقدم ـ شناخت متقدم عبارت ا ست از دیدن یا احساس کردن واقعه ای قبل از اتفاق افتادن آن بدون این که این شناخت متکی به داده های آماری و تسری علمی روند گذشته در پیش بینی وقایع آ ینده باشد. پیروان دین بهائی با اتکاء به شعر ذیل از حافظ اعتقاد دارند که "لسان الغیب" (حافظ) ظهور سید باب و زندانی شدن اورا در قلعه ی چهریق (واقع در نزدیکی های رود ارس) را قرن ها قبل از وقوع آن در آینه ی روشن نگری خود دیده است:
ای صبا گر بگذری بر ساحل رود ارس بوسه زن بر خاک آن وادی و مشکین کن نفس
بهمین ترتیب مسلمانان ودراویش نعمت اللهی اصرار دارند که شاه نعمت الله ولی وقایع هفتصد سال بعد از خود را بروشنی دیده است:
تعمت الله نشسته در کنجی همه را در کنار می بینم
شناخت متاخر یا شناخت بما سَبَق ـ وآن عبارت از آن ا ست که فردی بدون آنکه از افراد، اشیاء یا رویدادهای گذشته کوچکترین آگاهی داشته باشد و یا برای کسب آگاهی از آنها از حواس خود مدد بگیرد بتواند آنها را ببیند یا احساس کند. مثلأ ظاهرأ برخی ازطالع بینان بدون آ نکه شما را قبلأ دیده یا در باره ی شما شنیده باشند، برخی از وقایع زندگی گذشته ی شما را برایتان باز گو می کنند.
رؤیای حقیقی ـ که خود نوعی درک ماوراء حسی است و ممکن است جنبه ی ویژه ای از روشن نگری باشد. شخص روشن نگر ممکن ا ست واقعه ای را مدتها قبل از اتفاق افتادنش در خواب ببیند. در قرآن (سوره یوسف) می خوانیم که پادشاه مصر، شرایط آینده را درخوابی می بیند که یوسف آنرا چنین تعبیر می کند: "هفت سال پیوسته غله نیک آید و هفت سال قحط آید سخت" . مادر بزرگ اینجانب تعریف می کرد (و جالب این است که وفا دارترین طرفداران فرا روانشناسی همانا اجداد ما هستند) که قبل از زیارت "مرقد مطهر حضرت ثامن الائمه" همه چیز را مو بمو در خواب دیده بوده است وحتی با چهره ی زیارت خوانان آشنا بوده است.
روان انگیزی ـ روان انگیزی یک پدیده ی باصطلاح فرا روانشناسانه است که با در ک ماوراء حسی و حوزه های مختلف آن متفاوت می باشد. روان انگیزی نه یک درک بلکه نوعی توانانی ا ست که ادعا می شود فرد با برخورداری از آن (بدون استفاده از حواس یا عضلا ت ویا سایر اندام های بدن) می تواند ضمن تمرکز فکر، استفاده از قوای ذهنی یا نیروی اراده، بر واقعیت های خارجی تاثیر بگذارد. مثلأ کاری کند که تاس مرتبأ شش بنشیند یا قطار در حال حرکت را متوقف سازد و یا مسیر هواپیما را عوض کند. آنچه ما آنرا چشم زخم می نامیم می تواند به نوعی قدرت روان انگیزاننده تعبیر شود. بارها این قصه را شنیده ایم که فردی از زیبائی چیزی سخت شگفت زده شده و این شگفتی را به زبان آورده و موجب تخریب آن شیئی شده است. مثلأ خانمی جوان از لوستری تعریف می کند وآن لوستر زیبا به ناگهان از بالا می افتد و می شکند و یا مردی که از کـُــلفتی و استحکام شاخه های درختی شگفت زده می شود و موجب شکستن ناگهانی شاخه ی درخت می گردد.