منبع: تفسیر تسنیم
قیامت هم اکنون موجود است . این مدعا با براهین عقلى و شواهد نقلى قابل اثبات است که به برخى از شواهد نقلى آن اشاره مى شود:یکم : قرآن کریم از بى توجهى تبهکاران نسبت به معاد، به غفلت تعبیر مى کند: لقد کنت فى غفلة من هذا فکشفنا عنک غطاءک فبصرک الیوم حدید . تبهکار را در محکمه عدل الهى حاضر کرده ، او را به قیامت و عذابش آگاه مى کنند و مى گویند: تو از این حقیقت ، یعنى انقطاع اسباب و انساب و رجوع همه اشیا به مبداء قهار در قیامت ، غافل بودى . خود آنان مى گویند: یا ویلنا قد کنا فى غفلة من هذا غفلت در جایى است که چیزى موجود باشد، اما مورد التفات نباشد و گرنه درباره معدوم ، تعبیر غفلت درست نیست .در جاى دیگر نیز مى فرماید: یعلمون ظاهرا من الحیوة الدنیا و هم عن الاخرة هم غافلون ؛ دنیاگرایان تنها به ظاهر که حیات دنیاست چشم دوخته اند و از باطن آن که آخرت است غافلند .دوم : آیه کریمه کلا لو تعلمون علم الیقینَ لترون الجحیمَ ثم لترونها عین الیقین به صراحت بر مشاهده دوزخ براى صاحبان علم الیقین دلالت دارد و این ناظر به شهود در دنیاست و گرنه پس از مرگ ، همه مردم آن را مشاهده مى کنند؛ چه در دنیا علم الیقین دست یافته باشند یا نه .حجابى که مانع رسیدن به علم الیقین و شهود بهشت و دوزخ است همان حجاب گناه است و اهل باطن که از گناه مبرا هستند، جهنم و بهشت و نیز غوطه ور بودن تبهکاران در جهنم و تنعم بهشتیان در آغوش نعمتهاى بهشتى را هم اکنون مى بینند . همچنین آنان نجات جهنمى از جهنم بر اثر توبه و آتش خوارى غاصبان مال یتیم را هم اکنون مى بینند ان الذین یاءکلون اءموال الیتامى ظلما انما یاءکلون فى بطونهم نارا
سوم : رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم در معراج بهشت و جهنم را از نزدیک دید و به خوردنیها و نوشیدنیهاى هر یک از پرهیزکاران و تبهکاران آگاه شد . اگر بهشت و جهنم پیش از برچپده شدن نظام دنیا موجود نباشد، آن حضرت در معراج این حقایق را مشاهده نمى کرد . در برخى روایات عترت طاهرین (علیهم السلام ) نیز آمده است که از ما نیست کسى که منکر وجود فعلى بهشت و دوزخ باشد: ما اءولئک منا و لا نحن منهم ... چهارم : حارثة بن مالک در جواب پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم که از او پرسیدند: کیف اءصبحت ، عرض کرد: اءصبحت موقنا . آنگاه حضرت پرسیدند: علامت یقین تو چیست ؟ عرض کرد: ... گویا اهل بهشت را مشاهده مى کنم که از نعمتهاى الهى بهره مى برند ... و گویا اهل جهنم را مى نگرم که در آن معذبند و فریاد بر مى آورند . گویا اکنون صداى نعره آتش در گوشهایم مى پیچید ... پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم نیز با تعبیر عبد نور الله قلبه سخنان او را تاءیید و وى را دعا کرد . گرچه در تعبیر حارثه کاءن آمده است ، نه اءن ، ولى باید توجه داشت که راجع به معدوم (کاءن ) نیز نمى توان گفت ؛ زیرا معدوم نه محققا مشهود است نه گویا مشهود . پنجم : برزخ که عالمى بین دنیا و قیامت است ، قطعا بین دو امر موجود قرار دارد و اگر جهان سوم (قیامت ) معدوم بود و تنها دو عالم (دنیا و برزخ ) وجود داشت در این صورت برزخ حقیقتا برزخ نبود؛ زیرا بین دو عالم قرار نگرفته بود .برزخ سرپلى است که دنیا را به قیامت کبرا پیوند مى زند و حقیقت آن یا اثرى است از امواج آتش جهنم و یا نسیمى از بوستانهاى بهشت . پس وجود فعلى برزخ بما هو برزخ ، خود نشانى از وجود بالفعل قیامت است و بر این اساس در بسیارى از آیات قرآن کریم ، سخن از اعداد و آماده سازى بهشت و جهنم است ؛ مانند و سارعوا الى مغفرة من ربکم و جنة عرضها السموات و الاءرض اءعدت للمتقین ، فاتقوا النار التى وقودها الناس و الحجارة ، اعدت للکافرین تعبیر آماده سازى ، ظهور در موجود بودن دارد و چون اعداد در قالب فعل ماضى بیان شده است و حمل آن بر مضارع به صورت مجاز و با این توجیه که مستقبل محقق الوقوع در حکم ماضى است ، قرینه خارجى ندارد، از آن بر مى آید که بهشت و دوزخ هم اکنون موجود است .ششم : در حالات امام سجاد و امام صادق (علیهما السلام ) آمده است که در حال تلاوت سوره حمد، بر اثر تکرار آیه کریمه (مالک یوم الدین ) بیهوش مى شدند . با انضمام این مقدمه که گاهى بعد از نماز مى فرمودند: آتش بزرگ مرا به خود مشغول کرده بود و این حاکى از مشاهده (یوم الدین ) و نار الله الموقدةَ التى تطلع على الاءفئدة است و گرنه لفظ و مفهوم را بیهوش نمى کند و هنر همین است که انسان جهنم را هم اکنون ببیند، نه این که بر وجود قیامت دلیل عقلى اقامه کند:
حاصل این که ، بهشت و دوزخ بالفعل موجود است ، ولى ما از نظر سیر زمانى ، هنوز به آن نرسیده ایم و نرسیدن ما دلیل بر نبودن آن نیست . آنان که زمین و زمان و گذشته و آینده را در نوردیده اند، پیش از برچیده شدن نظام دنیا نیز قیامت را به خوبى مشاهده مى کنند و ما نیز به تدریج به طرف آن در حرکت هستیم . تعبیرات قرآنى و روایى نیز اگر ظهور در حدوث قیامت در آینده دارد، به این معناست که انسانها بعد به قیامت مى رسند، نه این که قیامت هم اکنون معدوم است و بعد یافت مى شود .