هر موجود مظهر یا مجلای حق است که حق به نحوی که به یک یا چند اسم از اسماء حضرتش آراسته است، در آن موجود عیان گشته است. عالم هستی عبارت از مجموعه اسمائی است که حق وقتی او را به اسمائش می خوانیم، به آنها موسوم است. هر اسم الهی عیان شده، پروردگار و ربّ موجودی است که آن اسم را عیان می دارد یعنی پروردگار موجودی است که مظهر آن اسم است. هر موجود، مظهر پروردگار خاص یا ربّ الخاصّ خویش است، یعنی فقط آن جنبه از ذات حق را که در هر مورد در آن اسم تخصص و تفرّد یافته است، متجلّی می سازد. هیچ موجود متعین و منفردی نمی تواند مظهر حق در تمامیت آن، یعنی مظهر همه ی اسماء یا ارباب باشد. ابن عربی می گوید: هیچ موجودی خدایی جز پروردگار خاص خویش ندارد و محال است که کل را داشته باشد (یعنی مظهر جمیع اسماء الاهی باشد.)
در اینجا نوعی ربّ پرستی (در مقابل ربّ الارباب پرستی ) داریم که در سیاق تجربه ی عرفانی به تأیید رسیده است. حق پاره پاره نشده است، بلکه در هر نمونه حیّ و حاضر است، در هر تجلّی اسماء خویش تفرّد یافته، و در هر مورد به یکی از این اسماء که حضرتش در قالب آن بسان پرورودگار عیان می شود، آراسته است. چون یک بنده نمی تواند مظهر جمیع اسماء حق باشد و فقط مظهر یک اسم یا چند اسم است، بنابراین فقط بنده ی آن اسم است و همان اسم را می پرستد نه همه ی اسماء را، در این صورت به نظر می رسد اصطلاح «رب پرستی » بتواند این معنا را افاده کند. «رب پرستی» به یک معنا در مقابل «رب الارباب پرستی» است زیرا در «رب الارباب پرستی» رب مورد پرستش، مطلق فرض می شود ولی در «رب پرستی» به معنای مورد نظر، آن «رب» که مورد پرستش بنده قرار می گیرد لزوماً مطلق نیست، بلکه حتی بنده به اسماء الهی دیگر و در نتیجه به «ارباب» دیگر اذعان دارد.
برای آنکه بتوانیم پیوند خاشعانه میان پروردگار و بنده ی اسم او را افاده کنیم این اصطلاح را در قالب سرّ الرّبوبیه یا رازی که مقوّم این ربّ به عنوان ربّ است بیان می کنیم. گفته ای از سهل تستری به نقل از ابن عربی ژرفای این عبارت را روشن می سازد: «ربوبیّت دارای رازی است و آن راز تویی –این تو موجودی است که مخاطب هر عین قرار می گیرد- اگر این تو از میان برخیزد این ربوبیت نیز از میان برخواهد خواست.»
سرّ الربوبیه در ابتدا متضمن نوعی تمایز است، که این تمایز در دین ظاهری نیز معمول است و این همان تمایز میان «الوهیت» است به عنوان صفت خدا (الله) که او را می پرستیم و «ربوبیت» به عنوان صفت پروردگار که از او استعانت می جوییم. ولی در اصطلاحات خودِ ابن عربی، الله نامی است حاکی از ذات حق که به مجموع صفات خویش متصف و به آنها آراسته است، در حالی که «الرّب»، پروردگار، همان حقّ تشخص یافته و تفرّد یافته در قالب یکی از صفات خویش است و از این روست که اسماء الهی را ارباب (پروردگارهای) متعدد نامیده اند.
در نتیجه «پروردگار» یک اسم الهی خاص است که مترتب است بر وجودی که حضرتش پروردگار اوست، به عبارت دیگر مترتب است بر بنده او که به مربوب موسوم شده است. هر موجود عیان شده، صورت یک اسم ربّانی، یعنی صورت آن اسم الاهی حاکم بر اوست که به یمن آن عمل می کند و به آن توسّل می جوید. رب یا پروردگار هیچ واقعیت ذاتی مستقل ندارد، بلکه در ارتباط با موجودی که در وجه مفعولی منطبق با آن، موسوم شده است، واقعیت می یابد.
هانری کربن – تخیل خلاق در عرفان ابن عربی