آیت الله جوادی آملی در شرح دیدگاه استاد خویش علامه طباطبایی:
« جناب استاد (رضوان الله تعالی علیه) آشنایی کامل به مبادی برهان، شرایط و مقدمات آن داشت و لذا هرگز برای فرضیه ای علمی، ارج برهان قایل نبود و آن را به منزله پای ایستا و ساکن پرگار می دانست که به اتکای آن پای دیگر پرگار حرکت کرده، دایره را ترسیم می کند. در حقیقت، ترسیم دایره از آن پای پویای پرگار است نه پای ایستای آن[1] ـ لذا از استناد به هر گونه فرضیّه ای غیر مبرهن در تفسیر آیه پرهیز می فرمود و پیشرفت علوم و صنایع را سند صحّت آن فرضیّه نمی دانست و همواره خطر احتمال تبدل آن فرضیّه را به فرضیّه دیگر در نظر داشت و می فرمود: ثابت را که قرآن کریم است نمی توان به متغیّر که فرضیّه های زودگذر علمی است تفسیر کرد و یا بر آن تطبیق داد، مگر آنکه به حدّ برهان تام عقلی می رسید که در این حالْ صلاحیت قرینه بودن برای ترجیح برخی از احتمالهای تفسیری آیه را دارا می شد. »