حضرت رسول صلی اللّه علیه و آله داراى مقام محمود است : ((و من اللیل فتهجد به نافله لک عسى ان یبعثک ربک مقاما محمودا))اسما عینى تکوینى عوالم وجودى ، حقایق نوریه وجودیه اند که رسیدن بدانها نور و کمال است ، نه صرف آشنایى به مفاهیم الفاظ که اصوات و نقوش اند تعلیم و تعلم الفاظ و تفهیم مفاهیم لغات موجب ارتقا وجودى انسان به درجات حقیقى نورى وجودى نمى شوند و انسان را به معارج خداى ذوالمعارج قریب نمى دهند و صرف تعلیم لغات موجب تفاخر آدم بر ملائکه نمى شوند ((و علم آدم الاسما کلها ثم عرضهم على الملائکه فقال انبئونى باسما هولا)) در ضمیر هم ، و اسم اشاره هولا دقت باید کرد و درباره تعلیم به آدم و عرض به ملائکه و انبیا دقت بیشتر لازم است .این اسما حقائق مخلوقات و مفاتیح غیب اند که انسان به اتصال و وصول بدانها اسم اعظم مى شود و صاحب مقام محمود مى گردد.مقام محمود انسان که حامد آن دانشمندان و فرشتگان بلکه خداى سبحان است ، ادراک حقایق نوریه موجودات کماهى از راه نظر و برهان ، و کمال آن بنحو شهود و عیان است . ((و من اللیل فتهجد به .. الایه )).پس مقام محمود مقام دارایى اسما الله و رسیدن به حقایق اشیا است نه دانایى آرى آن اسمى که موجب ارتقا و اعتلاى گوهر انسان است که تا کم کم به جایى مى رسد که در ماده کائنات تصرف مى کند همان اسم عینى است که چون انسان به حسب وجود و عین ، به هر اسمى و از اسما الهیه که کلمات کن او هستند متصف شود سلطان آن اسم و خواص عینى او در او ظاهر گردد که همان اسم مى شود و آنگاه دگران هم بکنند آنچه مسیحا مى کرد و به عبارت شیواتر و رساتر آنکه : ((ان المقام المحمود هو التشبه بالاله بقدر الطاقه البشریه و مفاده ان من تکون علومه حقیقه و صنائعه محکمه و اعماله صالحه و اخلاقه جمیله و آراوه صحیحه و فیضه على غیره متصلا یکون قربه الى الله و تشبهه به اکثر لان الله سبحانه کذلک )) البته روشن است که خلوت و سکوت در شب را براى رسیدن به این مقام دخلى به سزا است که من و اللیل فتهجد.. الایه که در ثلث آخر شب که هوا تصفیه شده و با روح بخارى مزاج انسان مسانخ است و بدن هم از خستگى بدر آمده است که انتقالات و تمثلات و مکاشفات زودتر و بهتر و قویتر روى مى آورند.
کسى که به مقام محمود راه یافت و حقایق کلمات نوریه عالم را ادارک نمود و به مقام شهود بار یافت مى بیند که همه اوست که اللهم ارنى الاشیا کما هى در این مشهد شریف فقر نورى موجودات ظهور مى کند و غناى محض وجود مساوق حق تجلى مى کند و همه کلمات نوریه پر از نور حق مى یابد که ((قد ملا کل شى نوره )). همانگونه که ما الان در منظومه شمسى زندگى مى کنیم و این سراج عالم طبیعت که اطراف خود را روشن کرده است گاهى کره زمین به حرکت وضعى به او رو مى کند و این نیم کره اى که ما در آن زندگى مى کنیم روشن مى شود و از آن به روز و یوم نام مى بریم .و گاهى از او رو بر مى گرداند و تاریک مى شود که از آن به لیل و شب نام مى بریم ، و اگر کسى در افق اعلاى نظام هستى قرار گیرد و باندازه اى از آفتاب و منظومه شمسى دور شود که از او و از شعاع نور او خبرى نباشد، مى بیند که کل عالم لا یتناهى را تاریکى و ظلمت فرا گرفته که همه جا مطلقا شب و لیل است ، همینگونه اگر کسى به مقام لیل و لیله القدر برسد کل ما سوى الله را یک پارچه تاریک و ظلمت مى یابد و مى بیند که چیزى نیست جز حق مى پنداشت همه شده اند تجلیات آن یکى که بسیط الحقیقه است و در مقام ادارک حقایق اسماء تکوینى به لیله القدر و به مقام شامخ حیرت مى رسد که در این صورت همه جا براى او شب است و با لیلى آفرین هم نام و همراز، که از غزل حسن و مجنون دیوان حضرت استاد علامه ، عارف واصل ما بشنو که چه شیرین فرموده است که :
در مقام محمود مى یابد که همه موجودات عین الربط به حق اند و وجود براى غیر او فرض ندارد که ذاتا و صفاتا و افعالا خداست دارد خدایى مى کند. آنگاه در قضایاى سالبته مى یابد که سلب نسب است نه اینکه سوالب در خارج اصالت داشته باشند؛ زیرا سلب درخارج تحقق ندارد لذا کل ما سوى الله را سلب مى یابد.
مقام محمود وصول به توحید صمدى قرآنى است که وجود مساوق حق است که هر چه که موجود مى پنداریم در حقیقت نور او است که ((کل ما فى الکون وهم او خیال او عکوس فى المرایا او ضلال )) فتدبر .و هر چه را که غیر وجود است و سلب است موجود بپنداریم با توحید صمدى و وحدت شخصى وجود منافات دارد.به عبارتى دیگر مقام محمود آدمى ادارک حقایق اشیاء به نحو شهود است که این مقام را خداوند و همه ما سوى الله حمدش مى کنند و این ادارک همان حکمت است زیرا که حکمت در حقیقت همان معرفت اشیاء است آنطورى که هستند که از جناب رسول الله صلى اللّه علیه و آله ماثور است که فرمود: ((اللهم ارنا الاشیاء کماهى )).اینک وقت آن فرا رسده است که با راهبرى مولاى ما حضرت استاد علامه به محضر عرش فتوحات جناب شیخ اکبر تشرف حاصل نماییم :و راه رسیدن به مقام محمود براى همگان باز است که در روایات کثیره اى این مقام را به شفاعت آن حضرت براى امت تفسیر فرمودند.منتهى باید در معناى شفاعت دقت بسزا نمود که مراد از آن چیست ؟ فافهمحضرت خاتم صلى اللّه علیه و آله مظهر اتم همه اسماء حسنى و صفات علیاى حق است که همه انبیاء و اولیاء از مشکوة نبوت و ولایت و خلافت حضرتش بهره مند اند و هر کسى بهر مقدارى که از اسماء الله را در خویش پیاده کرده است و بهر اندازه که اتصاف به صفات علیاى الهى پیدا نمود داخل در مقام محمود مى شود و از شفاعت حضرت خاتم صلى اللّه علیه و آله بهره مى برد.پس شفاعت را باید از دنیا با خود ببرى ((ان هى الا اعمالکم تردد الیکم )) نه این که پندارى در قیامت پارتى بازى است.نام مبارک حضرت به هر یک از اسامى شریف محمود و احمد و محمد صلوات الله علیه و آله برده مى شود بر او صلوات فرستاده مى شود که اللهم صل على محمد و البته در حدیث دیگر آمده است که اگر صلوات بر نبى به آل محمد او ختم نشود این صلوات بر حضرتش ، ابتر است و لذا اللهم صلى على محمد و آله .
شرح دفتر دل حضرت علامه حسن زاده - استاد صمدی آملی