منبع: yazdi.parsiblog.com
یکی از مهمترین نیازهای روانی انسان امید به آینده است. ادامۀ زندگی منوط به امید به آینده است. امید به آینده به انسان انگیزه، شادابی و نشاط میدهد. امید واقعی با خیالپردازیهای واهی متفاوت است. خوش خیالیهای غیر واقع بینانه، موجب خسران و پشیمانی میشوند.
امید به آینده، با فلسفه زندگی رابطه دارد. کسانی که فلسفۀ زندگی خود را بر مبنابی پوچگرائی قرار میدهند، ناامیدی را به دیگران القا میکنند. فلسفههای ساخت ذهن بشر، زایندۀ ذهن محدودی هستند که بدون آگاهی از آینده، امید یا ناامیدی را القا میکند. این ادیان الهی هستند که میتوانند نوید بخش امید به آینده در سایه ایمان، پرهیزکاری و عمل صالح باشند. تنها آفریننده از آینده خبر دارد و تنها اوست که میتواند به مؤمنان بشارت امید به آینده و به کافران انذار دهد. بنابراین امید به آینده به مشیت الهی مربوط میشود. مشیت الهی بر این قرار گرفته است که کسانی که در مسیر الهی قرار دارند، پیروزی و رستگاری را امید داشته باشند اما دیگر نمیتواند نوید بخش امید به آینده باشد. زیرا لذت پرستی در نهایت به پوچی منجر میشود انسان با ناگزیر باید لذتهای مادی را رها کند.
از این رو امید به آینده با معنویت پیوند میخورد. مبنای معنوی برای امید به اینده در قرآن بخوبی جلوهگر شده است. آیات، سورهها، قصص و امثال قرآنی، بیانگر امید به آینده برای صالحان، مؤمنان، صابران و پرهیزگاران است. کسب فضائل و ترک رذائل نوید بخش امید به آینده است و این دو باید پابه پای هم پیش بروند.
انسان در پرتو قرآن، موجودی ابدی است و دنیا پلی است برای زندگی جاوید. قرآن بارها تأکید کرده است که زندگی اخروی بهتر از این دنیای زودگذر است.
دنیا آزمایشی است برای انسان و فرصتی برای کسب رهتوشه و انسان پاداش اعمال خوب خود را دریافت خواهد کرد و سزای اعمال بد خود را نیز خواهد چشید. اما مهربانی خداوند غلبه دارد بر غضب او. خداوند در قرآن نویده داده است که در برابر هر کار خوب ده برابر پاداش داده خواهد شد اما در برابر هر کار نامطلوب به همان میزان مجازات خواهد بود(انعام، 160). جهان آفرینش بر مبنای عدل الهی قرار دارد، ایمان به عدالت خداوند، موجب پرهیزگاری میشود و پرهیزگاری، موجب نجات، در قرآن بارها تکرار شده است که سرانجام از آن پرهیزگاران است. بنابراین امید به اینده نیز در گرو پرهیزگاران است.
انسان بطور تصادفی به این جهان نیامده است. عالم محضر خداوند است. ذرهای کار خوب و بد از دید او پنهان نمیماند و همه چیز ثبت و ضبط میشود. قرآن سؤال میکند که آیا انسان نمیداند که خداوند میبیند؟ از این رو، امید به آینده، مبتنی بر جهانبینی توحیدی است.
در قرآن مثالها و نمونههای فراوان در زمینه امید به آینده وجود دارد. از جمله سورۀ یوسف. داستان حضرت یوسف(ع) نمونهای است برای امید به آینده در سایه صبر و پایداری در راه حق. این سوره نشان میدهد که چگونه یوسف(ع) از قعر چاه به اوج عزت میرسد. چگونه حسادت برادران موجب ذلت آنها میشود. چگونه خویشتنداری یوسف(ع) سرانجامی نیکو برای او به ارمغان میآورد و چگونه مکر و حیلۀ زلیخا، موجب ذلت او میشود. این داستان بیانگر نشیب و فرازهای زمانه و پیروزی نهائی حق و ناپایداری باطل است. و این که وعده الهی حق است و آینده در مشیت الهی است (لقمان، 34، 33)در اندیشۀ قرآنی، یأس از جنود شیطان و امید از جنودالله است. آن کس که به خدا اعتماد کند و تکیه گاه خود را خدا قرار دهد، پیروز نهائی است و هرکس به غیر خدا دل ببندد، زیانکار خواهد بود. در اندیشۀ قرآنی، انسان موجودی است بین خوف و رجا. اگر خوف او زیاد شود، امید به آینده از دست میدهد و اگر رجای او زیاد شود، سرکش و عصیانگر خواهد شد. خوف از عذاب الهی، خوف ممدوح است که موجب اصلاح خود و دیگران میشود و امید به آینده را بوجود میآورد. خوف از غیر خدا، خوف مذموم است که موجب اضطراب و تزلزل میشود. بنابراین انسان موجود تنها به وعدههای الهی دل خوش میدارد و به کار و تلاش روی میآورد تا از این دنیا ره توشهای برای سرای جاودان بیندوزد.