در مراسم بزرگداشتی که در موسسه حکمت و فلسفه ایران به مناسبت سالگرد درگذشت حکیم متاله ایرانی و بنیانگذار حکمت اشراق شیخ شهاب الدین سهروردی برگزار شد، دکتر غلامحسین دینانی، استاد فلسفه دانشگاه تهران به بیان عظمت فکری سهروردی پرداخت و گفت: سهروردی هم در زمان حیات و هم پس از شهادتش که متاسفانه همه با اصطلاح قتل یاد کرده اند، مظلوم و غریب بود . او شخصیتی است که از نظر اندیشه محل تلاقی ایران باستان، یونان قدیم و اسلام است و این سه جریان فکری نزد او با هم تلاقی می یابند. البته در مورد اسلام و ایران با امری بیش از تلاقی مواجهیم و ایران با ورود اسلام، به ایران اسلامی تبدیل می شود، اما تلاقی ایران و یونان هنوز هم مورد بحث است و متاسفانه مورخان غرض ورز همواره در تاریخ به جنگ ها و ستیزه ها اشاره کرده اند و سعی می کنند اختلافات را پررنگ کنند، در حالی که شرط انصاف آن است که بر تعادل و تعامل فکری تاکید کنیم و البته شواهد زنده فراوانی در این مورد یافت می شود. این قصور تا حدی به خود ما نیز مربوط است که سعی نکرده ایم اسلام را از تفاسیر نادرست طالبانی نجات دهیم.
وی در ادامه به آثار سهروردی چون حکمت الاشراق، مطارحات، مقاومات، تلویحات و ... اشاره کرد و گفت: این کتابها ضمن نشان دادن تسلط بالای سهروردی به فلسفه و حتی منطق مشاء، نشانگر تسلط شگفت سهروردی به اسلام و معارف اسلامی است. به گونه ای که سهروردی در عین حال که یکی از تواناترین افراد در تسلط بر منطق ارسطویی است و در این زمینه اندیشه ها و حرف های زیادی دارد، همچنین بدون هیچ اغراقی باید بگویم که هیچ فیلسوف و متکلمی در 14 قرن جهان اسلام نیست که به اندازه سهروردی به قرآن تسلط داشته باشد. او در جای جای کتاب هایش به ظرائف قرآنی اشاره می کند و در وصیت نامه اش نیز می نویسد:«قرآن را به گونه ای بخوانید که تو گویی فقط برای تو نازل شده است و نه برای شخصی دیگر» از این رو سهروردی علاوه بر دست داشتن در عرفان و فلسفه اسلامی، به علم اصول و فقه نیز تسلط دارد و کتابش در اصول که به تازگی در عربستان منتشر شده است، از برجسته ترین این کتب است، همچنان که در فقه نیز کتاب دارد.
نویسنده کتاب «شعاع اندیشه و شهود در تفکر سهروردی» در ادامه به ریشه ایرانی اندیشه سهروردی اشاره کرد و گفت: سهروردی با وام گرفتن از حکمای پیش از خود چون فردوسی و همچنین به شیوه سینه به سینه مطالبی از حکمای باستانی ایرانی می دانسته و از ایران باستان صحبت می کند. البته این نوع تفکر کم تر مورد توجه قرار گرفته است و او در سن جوانی یعنی 36 یا 38 سالگی در حلب به شهادت می رسد. در میان کتاب های او مهمتر از همه، کتاب حکمه الاشراق است که کسانی چون قطب الدین شیرازی و شهرزوری به آن شروحی نگاشته اند، همچنین حکیم نظام الدین هروی خلاصه ای شرح گونه از این کتاب ترجمه کرده است ،اما در این میان بهترین شرح از آن ملاصدرا است که در تعلیقه او بر حکمت الاشراق آمده است و گویا صدرا بیش از همه با سهروردی همدلی داشته است.
دکتر دینانی که خود از نخستین کسانی است که در باره سهروردی کتاب نگاشته با اشاره به کمبود کتاب در مورد این حکیم الهی به شرح حکمت اشراق پرداخت و گفت: سهروردی خود اشاره می کند که پیشگام تفکر او ابن سینا ست و او در حکمت اشراق وامدار آثار مشرقی ابن سیناست که متاسفانه در حمله محمود غزنوی از بین رفته است. همچنین پیش از سهروردی کسانی چون ابوعباس لوکری و ابوالحسن عامری به این تفکر پرداخته اند، فردوسی نیز با زبان حماسی حکمت اشراقی ایرانیان باستان را بیان کرده است.
وی در باب واژه اشراق گفت: اشراق یعنی نور صبحگاهی و فجر طلوع که به معنای معرفت انسانی است و محصول فعل و انفعالات بدن انسان نمی تواند باشد و مادی نیست. سهروردی در کتاب خود نشان می دهد که ماده خفی بالذات و پنهان است و نور است که به آن روشنایی می بخشد و این نور، مظهر معرفت ما به اشیاء است. در انسان به مثابه فهرست جهان، سه مرتبه حس و خیال و عقل وجود دارد که به ترتیب با سه عالم محسوس، خیال و معقول مرتبط است. سهروردی عالم خیال را بر اساس قاعده امکان اشرف، واسطه عالم عقل و عالم حس می داند و به تعبیر زیبای کوربن، این عالم ارض ملکوت است یعنی فرشتگان علام ملاء اعلی در این عالم مینوی زندگی می کنند.
دکتر دینانی در پایان به فرشته شناسی در اندیشه سهروردی اشاره کرد و گفت: همچنان که کمدی الهی دریچه ای برای ورود به ارض ملکوت است، نزد سهروردی نیز ارض ملکوت واسطه ای میان عالم محسوس و عالم مثل افلاطونی است که متاسفانه امروز فراموش شده است.