هر نفس و موجودی که ( یا رب ) می گوید ، در حقیقت دارد رب خودش را صدا می زند ، هیچ کس
رب مطلق نظام هستی را صدا نمی زند . اما داعی تمامی موجودات این است که از کانال وجودی
خودشان که همان رب مقید است به رب مطلق سفر کنند ، که ضمیر ( الیه ) در ( انالله و انا الیه راجعون)
به همان رب مطلق بر می گردد . به یک معنا تمامی موجودات مسلمانند و همگی در حال سفر کردن
از خویش به آن رب مطلقند ( آل عمران / ۸۳ ) هر کس با جدول وجودی خود ، با رب خویش در ارتباط
است و همه می خواهند از این کانال ، خود را به رب پیغمبر اتصال دهند
و ان الی ربک المنهتی (و اینکه انتهای سیرشان به سوی پروردگار توست - نجم / ۴۲ )
و ان الی ربک الرجعی ( مسلماً بازگشت همه به سوی پروردگار توست - علق / ۸ )
هر موجودی به رب مقید خویش موجود است که در غیر اینصورت اصلاً به حد وجود نمی رسید .
همه رب مقید دارند و غایت همه موجودات ، متصل شدن به حقیقت لایتناهیه رب مطلق نبی اکرم
است .
( شرح معرفت نفس / حضرت استاد صمدی آملی )
ابن عربی مینویسد : هیچکدام از انبیاء به مقام شریف پیغمبرخاتم صل الله علیه و آله و سلم در عبادت نرسیده اند . و لذا ما در هنگام شهادت نماز ، تنها پیامبر اعظم را عبدِ « هو » و رسولِ « هو » معرفی میکنیم . البته همه ی اینها در جای خود بسیار حرفها دارد و قابل بحث و پروراندن است .
حضرت امام خمینی رحمه الله در مصباح الهدایه میفرمایند : انسان را دو سفر است ؛ یک سفر از خلق به ربّ مقید ، و سفر دیگر از ربّ مقید به ربّ مطلق . در سفر دوم انبیاء نیز همانند دیگران ، پیغمبر اعظم را قبله ی خویش قرار داده و به سمت ربّ او که همان ربّ مطلق است مسافرت میکنند .
و لذا کتاب پیامبر عالی ترین کتاب ، و رسالت او اشرف رسالتها و نبوت و ولایت و خلافت او فوق همه ی نبوتها و ولایتها و خلافتهاست . زیرا فقط ایشان صاحب مقام عبودیت هویت غیبیه ی حق تعالی است . پس هرکس پیغمبر اعظم صلوات الله علیه و آله را شناخته ، خدا را شناخته است . و این یکی از معانی ای است که عرفا در باره ی حدیث « من عرف نفسه فقد عرف ربه » گفته اند . پس سفر دوم ، سفر تمام نظام هستی است بسوی پیامبر اعظم صلوات الله علیه و آله .
« انّا لله و انا الیه راجعون » نیز خطاب مختص خداوند به پیامبر اکرم است که چون خداوند متعال میداند که همه ی موجودات در سفر تکاملی خود ، بالفطره خواهان پیامبرند و به سوی او در حرکتند ، به رسول خود امر میکند که بگو : من با تمام هستی بسوی خدایم میروم .
البته باید توجه داشت که رب مطلق یا ربّ پیامبر ، غیر از ربّ مقید یا ربّ موجودات نظام هستی نیست . بلکه رب مطلق همان رب مقید است که با سعه ی بیشتری خود را جلوه داده است . زیرا که در مراتب هستی و وجود ، هر وجودی قابلیت درک وجود بالاتر از خود را ندارد و این بستگی به سعه ی وجودی او دارد . و چون پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله در دایره ی موجودات عرضی ، بالاترین درجه را داراست لذا تنها اوست که قابلیت عبودیت هویت غیبیه ی حق متعال را داراست و دیگران همه به امامت او در سیر و سلوکند . زیرا که قابلیت درک مقام هویت غیبیه ی حق را دارا نیستند .