قطعه سنگ نوشته بر سر مزار ابن عربی در دمشق که از اشعار او در فتوحات مکیه است
برای هر عصری یکی است که آن عصر بنام اوست و باقی اعصار من آن یکی هستم
جالب است در اینجا سخن علامه طهرانی که در مصاحبت با عارف کامل سید هاشم حداد را از کتاب روح مجرد نقل کنیم
«
در همین سفر که در محضر حضرت آقای حاج سیّد هاشم حدّاد أعلَی اللهُ درجتَه بودم، و سخن از محییالدّین عربی زیاد به میان میآمد ـ و به همین مناسبت هم حقیر در اینجا کلام را قدری دربارۀ شخصیّت او گسترش دادم ـ روزی از روزها جناب مغفور مرحوم حاج غلامحسین سبزواری که از ارادتمندان ایشان و از زُوّار همدانی و أسبق تلامذۀ مرحوم آیة الله أنصاری بود، از زیارت حرم مطهّر که برگشت و نشست گفت: اینک که از زیارت حضرت أباالفضل علیهالسّلام مراجعت میکردم، در شارع عبّاسیّه به خاطرم آمد بیتی راکه در راهرو ورودی قبر محییالدّین به سرداب نوشتهاند؛ و این بیت از خود اوست
وَ لِکُلِّ عَصْرٍ واحِدٌ یَسْمو بهِ / وَ أنا لِباقی الْعَصْرِ ذاکَ الْواحِدُ
و میگفت: من خودم این بیت را در آنجا قرائت کردهام، و عجیب ادّعای عظیمی است که محییالدّین کرده است؟
حضرت آقا فرمودند: هیچ عجبی ندارد؛ و این گفتار او یک گفتار عادی و معمولی است. و این اختصاص به محییالدّین ندارد. هر کس به عرفان خدا برسد و فانی شود، این نغمۀ اوست. زیرا در عالم فَناء محییالدّین نیست؛ خداست که سخن میگوید. و معلوم است که: خدا اختصاص به زمانی دون زمانی ندارد. او همیشه بوده و هست و خواهد بودـ انتهی کلام ایشان
و نظیر این مفاد، مفاد بیت ابنفارض است که آخرین بیت از تائیّۀ کبرای اوست. امّا محییالدّین خود را برای جمیع أعصار بعدی یکّهتاز میدان توحید میداند و ابن فارض شاگردش برای جمیع اعصار قبلی. وی میگوید
وَ مِن فَضْلِ ما أسْأَرْتُ شُرْبُ مُعاصِری/ وَ مَنْ کانَ قَبْلی فَالْفَضآئِلُ فَضْلَتی