امواج گرانشی از پیامدهای اجتناب ناپذیر نظریه نسبیت عام هستند. نیروی جاذبه به عنوان اعوجاج هایی که ماده در بافت فضا-زمان ایجاد می کند توصیف می شود.هر جرم متحرکی امواج گرانشی تولید می کند که با سرعت نور منتشر می شوند. منابع قابل ردیابی آن باید شامل ستاره های منفجر شونده، سیاهچاله های ادغام شونده و ستاره های نوترونی باشند. ژئو 600 لیزری را به یک تونل L مانند شلیک می کند تا سیگنال بسیار ضعیف آنها را ردیابی کند .
به علاوه یک رصدخانه فضایی که قادر به دیدن انفجارهای اشعه گاما است به طور جداگانه این حادثه را تایید خواهد کرد. دانشمندان انتظار دارند که رویدادهای شدید کیهانی که منجر به تولید امواج گرانشی می شوند با انتشار اشعه گاما همراه باشند.
پروفسور کارستن دنزمن، سرپرست مرکز بین المللی فیزیک گرانشی که به طور مشترک توسط انجمن ماکس پلانک و دانشگاه هانوور اداره می شود گفت: "اگر در دو ماه آینده ابرنواختری (سوپرنووا) در همسایگی ما روی دهد، شانس ما برای آشکارسازی و اندازه گیری امواج گرانشی حاصل از آن نسبتا زیاد خواهد بود."
وی افزود: "نخستین گام به سوی اخترشناسی امواج گرانشی برداشته شده است." پژوهشگران کاملا مطمئن هستند که اکنون فن آوری لازم برای ردیابی امواج گرانشی را دارند. رصدخانه هایی مانند ژئو 600 اشعه لیزر را در طول تونل های بسیار بلند منعکس می کنند به این امید که تلاطم های بی نهایت کوچک ناشی از امواج گرانشی را هنگام عبور آنها از زمین تشخیص دهند.
امواج گرانشی از پیامدهای اجتناب ناپذیر نظریه نسبیت عام هستند نیروی جاذبه به عنوان اعوجاج هایی که ماده در بافت فضا-زمان ایجاد می کند توصیف می شود هر جرم متحرکی امواج گرانشی تولید می کند که با سرعت نور منتشر می شوند منابع قابل ردیابی آن باید شامل ستاره های منفجر شونده، سیاهچاله های ادغام شونده و ستاره های نوترونی باشند ژئو 600 لیزری را به یک تونل L مانند شلیک می کند تا سیگنال بسیار ضعیف آنها را ردیابی کند برخلاف امواج الکترومغناطیسی، امواج گرانشی خیلی خیلی ضعیف هستند. اگر چنین موجی از زمین رد شود، فضای خود را در یک بعد کش می دهد درحالی که آن را در یک بعد دیگر فشرده می کند؛ اما این تغییرات بسیار کوچک هستند. دستیابی به حساسیت های فوق العاده بالا بسیار دشوار بوده است
تداخل سنج های (انترفرومتر) لیزری در این تشکیلات آزمایشی در جستجوی تلاطم هایی هستند که اندازه آنها تنها کسری از قطر یک پروتون است. پروتون از ذرات تشکیل دهنده هسته اتم است. پروفسور جیم هوگ، از موسسه تحقیقات گرانشی در دانشگاه گلاسکو در بریتانیا گفت: "فکر می کنم محتمل ترین رویدادی که ما می توانیم در این لحظه ردیابی کنیم سیاهچاله های ادغام شونده هستند." ردیابی موفق این امواج آخرین آزمونی است که نظریه نسبیت عام آلبرت اینشتین را تایید خواهد کرد.
چنین دستاوردی همچنین راه ظهور نوع تازه ای از علم نجوم را باز می کند - نوعی از نجوم که به رصد نور وابسته نیست. چنین دستاوردی مهم خواهد بود زیرا بخش اعظم کیهان "تاریک" است؛ غالب ماده موجود در جهان با تلسکوپ های سنتی قابل دیدن نیست. رویکرد تازه (عدم تکیه به نور) به دانشمندان فرصت خواهد داد تا از طریق رصد امواج گرانشی بازمانده از انفجار بزرگ، که جهان احتمالا هنوز آکنده از آن است، نخستین لحظات پیدایش جهان را مطالعه کنند. تلسکوپ های فضایی مثل سوئیفت می توانند به طور کاملا مستقل ردیابی امواج گرانشی را تایید کنند
با این حال لازمه این کار در اختیار داشتن فن آوری لیزری فوق العاده حساسی است که قرار است بعدا سوار بر ماهواره ها به مدار زمین ارسال شوند. هم اکنون آژانس های فضایی آمریکا و اروپا مشترکا در حال کار به روی پروژه ای موسوم به لیسا (Laser Interferometer Space Antenna) با همین هدف هستند.
حتی پیش از آن نیز رصدخانه های فضایی احتمالا نقش مهمی در تایید رصدهای زمینی امواج گرانشی بازی خواهند کرد. برای مثال یکی از تلسکوپ های فضایی ناسا به نام "سوئیفت" قادر به رویت تشعشعات پرانرژی است. این تشعشعات حاصل رویدادهای شدید و تکان دهنده ای مانند آنچه امواج گرانشی را تولید می کنند است. سوئیفت همچنین پس از ردیابی انفجارهای اشعه گاما مسئولان ژئو 600 را آگاه می کند تا در جستجوی سیگنال های غیرعادی در داده های این آزمایشگاه باشند.
پروفسور هوگ توضیح داد: "خیلی مهیج است که انفجارهای کوتاه اشعه گاما احتمالا ناشی از همان منابع (که باعث ایجاد امواج گرانشی نیز می شود) هستند. بنابراین اگر وقتی یک انفجار اشعه گاما (توسط سوئیفت) ردیابی شد، آنوقت کنجکاوی عجیبی به وجود می آید تا ببینیم در آشکارسازهای امواج گرانشی چه روی می دهد.
با توجه به خصوصیات پرتو ایکس این اجرام، چگالی بسیار زیادشان در این محیط نشان می دهد که در این ناحیه کوچک از فضا، ده ها هزار سیاهچاله وجود دارد.( حدود 20 برابر بیش از آنکه پیش بینی می شد ) اجرام پر جرم طی فرایندی به نام " اصطکاک دینامیکی " در هسته راه شیری دور هم جمع شده اند. وقتی یک سیاهچاله به نزدیکی ستاره ای می رسد، ستاره در یک رقص مداری شتاب می گیرد و با سرعت به بیرون از محدوده ملاقات پرتاب می شود. در نتیجه سیاهچاله مقداری از انرژی مداری خود را از دست می دهد و کمی به سوی هسته نقل مکان پیدا می کند. اما، اگر سیاهچاله ای به یک منظومه ستاره ی دوتایی نزدیک شود یک ستاره را پرتاب می کند و خودش جای آن را می گیرد و به دلیل جذب ماده همدم، با تبدیل به دوتایی پرتو ایکس، قابل ردیابی می شود. اگر ستاره ها از نزدیکی یک سیاهچاله ابر پرجرم (محدوده ای به وسعت چند روز نوری) به بیرون پرتاب شوند می توان گفت که در آن نزدیکی، گله سیاهچاله های ستاره ای وجود دارند. احتمالا در آینده می توان آنها را با تلسکوپ های بزرگ زمینی کشف کرد چون گردش سیاهچاله ها، حرکت مداری ستاره های آن اطراف را آشفته می کند. شاید انجام این کار به 20 تا 30 سال رصد دقیق نیاز داشته باشد.
دانستن ایام منحوس و قمر در عقرب را لازم است و باید از شروع به هر عملی مهم و اساسی در این ایام پرهیز کرد:
حمل : از روز 16 تا نصف روز 18 نحس می باشد .
ثور : از روز 13تا نصف روز 15نحس می باشد .
جوزا : از روز 11تا نصف روز 13نحس می باشد .
سرطان : از روز 8تا نصف روز 10نحس می باشد .
اسد : از روز 6 تا نصف روز 8 نحس می باشد .
سنبله : از روز 3 تا نصف روز 5 نحس می باشد .
میزان : از روز 1 تا نصف روز 3 نحس می باشد .
عقرب : از روز 28تا نصف روز 30نحس می باشد .
قوس : از روز 26تا نصف روز 28نحس می باشد .
جدی : از روز 23تا نصف روز 26نحس می باشد .
دلو : از روز 21تا نصف روز 23نحس می باشد .
حوت : از روز 19تا نصف روز 21نحس می باشد .
سیاره ی ما زمین با قطری حدود 12,750 کیلومتر و جرمی برابر با 1024 ×6/6 کیلوگرم با سرعت سی کیلومتر در ثانیه به دور خورشید در حال دوران است .زمین هر یک شبانه روز یکبار به دور محور خود و هر سال یکبار به دور خورشید گردش می کند .
زمین و هشت سیاره ی دیگر ،سیارکها ، اقمار، ستارگان دنباله دار و شهابسنگها که به دور خورشید در حال دوران هستند منظومه ی شمسی را تشکیل می دهند .زمین از لحاظ فاصله سومین سیاره و از لحاظ قطر و جرم پنجمین سیاره ی منظومه ی شمسی است.
خورشید و میلیاردها ستاره ی دیگر (حدود 1011 ستاره ) کهکشان راه شیری را می سازند.در هر کهکشان مانند کهکشان راه شیری مجموع ستارگان به دور مرکز کهکشان در حال گردش هستند.خورشید ما در لبه ی کهکشان راه شیری قرار دارد و هر 240 میلیون سال یکبار به دور مرکز کهکشان می گردد.
جهان از میلیاردها کهکشان تشکیل شده است که فاصله ی میان هر دو کهکشان به طور متوسط از یک میلیون سال نوری تا دو میلیون سال نوری است .تنها کهکشانی که با چشم بر هنه از نیمکره ی شمالی قابل رؤیت است کهکشان امرأة المسلسله است که فاصله ی آن تا زمین دو میلیون سال نوری است در حالی که فاصله ی خورشید تا زمین حدود هشت دقیقه ی نوری است.
نزدیکترین ستاره به زمین خورشید است که فاصله ی آن تا زمین 150,000,000 کیلومتر است .قطر خورشید یکصد برابر قطر زمین و جرم آن 300,000 برابر جرم زمین است .از عمر خورشید حدود 4.7 میلیارد سال می گذرد.
نزدیکترین ندیم زمین ماه است که فاصله ی آن تا زمین 384,000 کیلومتر است. قطر ماه یک چهارم قطر زمین و جرم ماه یک هشتادم جرم زمین است. نزدیکترین سیاره به زمین زهره است که نزدیکترین فاصله ی زهره تازمین 42,000,000 کیلومتر و دورترین فاصله ی زهره تا زمین 260,000,000 کیلومتر است . زهره از سطح زمین پس از خورشید و ماه و تعدادی ستارگان دنباله دار کمیاب پر نورترین جرم آسمانی است .سطح زهره را ابرهای سفیدی حاوی اسید سولفوریک پوشانده است .
از آنجا که ابعاد فاصله در منظومه شمسی و و کهکشانها بسیار زیاد است ،از واحدهای دیگری مثل واحد نجومی و سال نوری برای اندازه گیری فاصله استفاده می شود . هر واحد نجومی برابر با فاصله ی زمین تا خورشید است که با حروف AU نمایش داده می شود . هر سال نوری برابر با مسافتی است که نور در یک سال می پیماید.
Km 1012× ۹/۴۶ = یک سال نوری km 108× ۱/۵ = AU 1 یک واحد نجومی
فاصله ی عطارد تا خورشید برابر با 0.4Au و فاصله ی دورترین سیاره( پلوتون ) تا خورشید برابر با 40AU یعنی حدود شش میلیارد کیلومتر است.
قطر منظومه شمسی دوازده میلیارد کیلومتر و قطر بزرگ کهکشان راه شیری حدود یکصد هزار سال نوری است.
فاصله ی نزدیکترین ستاره ی کهکشان ما از خورشید برابر چهل هزار میلیارد کیلومتر است.
منطقةالبروج یا فلکالبروج (نیسنگ پرهون). منطقهٔ دایرهشکلی از آسمان که شامل ۱۲ صورت فلکی (۱۲ برج) است و ظاهراً بنظر میآید که خورشید در مدت یک سال آن را طی میکند. این منطقهٔ مستدیر در حقیقت مدار حرکت انتقالی زمین را به دور کرهٔ خورشید مشخص میکند. این منطقه به ۱۲ بخش مساوی (هر بخش ۳۰ درجه) تقسیم شده و در هر بخش یکی از صور فلکی منطقةالبروج که اصطلاحاً یک برج نامیده میشود قرار دارد و زمین در طی حرکت انتقالی خود در هر ماه شمسی در مقابل یکی از این صور فلکی دوازده گانه (برجها) قرار میگیرد. منطقةالبروج در واقع طرح مدار زمین است بر آسمان و آن خطی است که از تلاقی سطح مدار حرکت انتقالی زمین با قسمتی از آسمان که آن را اصطلاحاً فلک ثوابت نامیدهاند پیدا میشود و اینکه آن را منطقه گفتهاند و عرض معتنابه برای آن قائل شدهاند به مناسبت شکل برجهایی است که در این منطقه در ظرف سال مشهور است.
تراکم ذرات گازی شکل موجود در کهکشانها اجرام آسمانی را پدید آوردند.این توده گازهای کیهانی که پس از میلیاردها سال سرد شده بودند در اثر نیروی جاذبه ی خود به یکدیگر نزدیک و فشرده شدند.حدود ۷۹ درصد این ذرات ئیدروژن بیش از ۲۰ درصد آنها هلیوم و مابقی عناصر سنگین تر از جمله آهن بودند. توده ی گازهای کیهانی که اکنون در دنیای ما موجودند خیلی سردند. دمای آنها در حدود ۲۰۰ درجه سانتیگراد زیر صفر است و با توجه به چگالی کم این گازها ( حدود ۱۰ اتم در متر مکعب) نیروی جاذبه ی مولکولی نمی تواند نقشی در گردهم آوردن آنها داشته باشد مگر تحولی در آنها ایجاد شود.
هر چه تراکم توده های گاز عظیم و چگال ایجاد شده بیشتر شود دمای آنها نیز افزایش می یابد. در نتیجه ی افزایش دما مرکز این تجمع به رنگ سرخ در می اید و بدین ترتیب ستاره ای متولد می شود. در این ستاره ی نابالغ دما آنقدر زیاد نیست که فرآیند همجوشی هسته ای رخ دهد اما اگر تراکم گرانشی این گوی سرخ ادامه یابد به طوری که دمای مرکز آن به حدود ۱۰ میلیون درجه ی سلیسیوس برسد فرایند چگالش ستاره پایان می پذیرد.زیرا در این دما هسته های ئیدروژن بهم پیوسته و هسته ی سنگین تر هلیوم را پدید می آورند( همجوشی هسته ای). این فرایند باعث تولید انرژی زیادی می شود. در نتیجه قلب ستاره همچون بمبی عظیم فشاری به بیرون وارد می کند و از طرف دیگر نیروی گرانش آن را به درون می فشرد.تعادل بین این دو نیرو باعث می شود که فرایند تراکم ستاره متوقف شود و ستاره در حدود چند میلیون سال در این حالت بماند و تابش کند.
خورشید ما که ستاره ای در نیمه ی راه است مدت ۵ میلیارد سال تعادل خود را حفظ کرده است.این ستاره ی حیات بخش در هر ثانیه ۷/۶ در ۱۰ به توان ۱۱ کیلوگرم ئیدروژن را به حدود ۶۵/۶ در ۱۰ به توان ۱۱ کیلو گرم هلیوم تبدیل می کند.اختلاف بین این دو جرم ( ۲/۴ در ۱۰ بتوان ۹) مقدار ماده ایست که طبق رابطه ی E=MC*2 به انرژی تبدیل و در جهات مختلف پراکنده می شود.دمای متوسط مرکز خورشید به ۲۳ میلیون درجه سلسیوس میرسد و در سطح آن این دما در حدود ۶۰۰۰ درجه سلسیوس میباشد.جالب است که بدانید پرتوهای پرانرژی حاصل از فرایند همجوشی در مرکز خورشید برای رسیدن به سطح خورشید ( یعنی گذشتن از شعاع تقریبا ۷۰۰۰۰۰ هزارکیلومتری خورشید) زمانی در حدود چند میلیون سال لازم دارند.در صورتی که این پرتوها وقتی به سطح خورشید می رسند فاصله ۰۰۰/۰۰۰/۱۵۰ کیلومتری تا زمین را در عرض ۸ دقیقه طی میکنند. درنتیجه فوتونی که به زمین تابش می شود ممکن است چند میلیون سال پیش در خورشید تولید شده باشد!!
دائره استوای سماوی در نوشته های پیشینیان به نام ((معدل النهار)) شهرت دارد و منطقه عظیمه حرکت شبانه روزی ماه و ستارگانست که در نظر ظاهری ما از مشرق به مغرب در حرکتند. این حرکت در علم هیئت، حرکت نخستین نام دارد. دایره شمسیه، عظیمه منطقه البروج است. این دایره موازی استوای سماوی و از مدارات عرضی آن نیست، بلکه مایل از آن است. تفاوت فاصله این دو را میل کلی گویند. میل کلی به تدریج رو به انتقاض می رود یعنی مقدار آن کم می شود بدین وجه که دایره استوای سماوی ثابت و دایره منطقه البروج به سوی آن در حرکت است. مقدار نقصان میل کلی در هر سال شمسی به تحقیق 468/0 ثانیه است. مقدار میل کلی به رصد اقدمین بیست و چهار درجه بوده است و رصد دیگران پس از آنان نقصان آنرا نشان می دهد غرض اینکه وقتی دایره استوای سماوی در سطح دایره شمسیه قرار گیرد و با او متحد شود آب همه جای کره را فرا می گیرد و روزگار این دوره آدمیان بسر می آید و پایان می یابد و دوباره دایره شمسیه از دایره استوای سماوی انفتاح می یابد به شمال و یا جنوب و دوره جدید خلقت آدمیان پیش می آید.
" وَ الْأَرْضِ و َمَا طَحَاهَا "
قسم به زمین و کسى که آن را گسترانیده است..
در خصوص "دحوالارض" مطالب زیادی در کتب روایی شیعه و سنی آمده است و آنچه از روایات به دست مىآید، روز ۲۵ ذىالقعده یکی از مهمترین روزها در طول سال است که علاوه بر روز هبوط آدم (ع) و میلاد نورانی حضرت ابراهیم(ع) و حضرت مسیح(ع)، روزی است که خداوند متعال برای گل سرسبد خلقت خود یعنی بشر، رحمت و برکت خود را گستراند و از نقطه کعبه خشکی را در سراسر کره زمین پخش نمود. در حقیقت روز دحوالارض، روز گسترش خشکی در زمین و آماده شدن آن برای زندگانی مادی و دنیوی بشر است و از ناحیه معصومین(ع) بزرگداشت این روز بسیار سفارش شده و شایسته است هر فردی در این روز که یادآور شروع نزول رحمت الهی است، خداوند را بر تمامی نعمتهایی که قابل شمارش نیستند، شکرگزاری نماید؛ «و ان تعدوا نعمة الله لا تحصوها».
جالب این است که در دعاهی مأثوره در مورد روز دحوالارض، از آن به دحوالکعبه یاد شده است. در این دعی شریف آمده است: «اللهم داحی الکعبة... اسئلک فی هذاالیوم من ایامک التی اعظمت حقها...» خدایا!ی پهن کننده خانه کعبه! از تو درخواست مىکنم در این روز که حقوق و اهمیت آن را برای عباد، بزرگ شمردهای... و این تعبیر بیانگر یک حقیقت بسیار مهم است و آن اینکه کره خاکی و زمین حقیقتی غیر از امتداد و بسط کعبه نیست. خداوند کعبه را به عنوان «اول بیت وضع للناس» قرارداد و پس از آن نقطه کعبه را به نقاط مختلف کره زمین بسط داد و گستراند. آنگاه در ادامه همین دعا و در وصف کعبه گسترش یافته مىفرماید: «و جعلتها عندالمؤمنین ودیعة و الیک ذریعة و برحمتک الوسیلة» در نز مؤمنان امانتی است که باید در قبال آن پاسخگو باشند که چگونه با آن رفتار کردند و حقوقش را حفظ نمودند و برای رسیدن به تو وسیلهای است که از خاک به معراج برسند. لذا سجده بر خاک که نهایت خضوع و ذلت است، بهترین وسیله برای اوج و عروج است و در مقابل، زمین نیز واسطهای است برای نزول رحمت الهی و شاید به همین مناسبت باشد که مطابق برخی روایات، روز دحوالارض روز قیام حضرت حجت(عج) ذکر شده است.
آیا می توانیم از تردد بین جهان ها سخن بگوییم؟
امروزه می توانیم با احتمال خوبی ازچگونگی بوجود آمدن جهان های موازی صحبت کنیم و شاید روزی بتوانیم در مورد چگونگی سفر از جهانی به جهانی دیگر بحث کنیم و برای این سفر که امروزه تخیلی به نظر می رسد، روشهای عملی و فنی دقیقی ارائه کنیم. اما قبل از ادامه ی کلام بر خود ملزم می دانم از تمام دانشمندان و فیزیکدانان بزرگ تاریخ که انسان را از خلق و خوی خرافی اساطیری به یک انسان واقعگرا رساندند و زندگی خود را صرف شناساندن طبیعت به انسان نمودند، قدردانی کنم.
طبیعی است که روند تکامل دانش با پیگیری مداوم افرادی امکان پذیر شد که مشتاقانه در پی کشف رموز طبیعت بودند تا پرده ی جهل را از روی پیئه های فیزیکی کنار بزنند. در این تلاش مداوم و طاقت فرسا، هر نگاه تازه ای به جهان از بصیرت گذشتگان یاری جست و بر دست آورد آنان افزود. مکانیک نیوتنی بر اندیشه های گالیله و کپلر استوار گشت و فضا-زمان انیشتین، قاون جهانی گرانش نیوتن را تکامل بخشید. کارهای فاراده و ارستد و آمپر در معادلات الکترومغناطیس ماکسول به ثمر نشست و ابهامات تابش جسم سیاه به مکانیک کوانتومی انجامید. تلاش ها و تجارب قرن بیستم زمینه ی اندیشیدن به یکسان سازی نیروها را فراهم کرد و اندیشه ی ابر نیرو، فیزیکدانان را نسبت به لحظه ی آغاز جهان کنجکاو کرد.
ادامه مطلب
کشف جدید دانشمندان در رابطه با قدمت انرژی تاریک و تئوری جاذبه انیشتین
به گفته اخترشناسان کشف جدید آنها باعث حذف بسیاری از نظریه هایی میشود که سعی در توضیح انبساط جهان دارند. جهان ما حداقل نه میلیارد سال است که در حال انبساط میباشد و البرت انیشتین در قرن گذشته تئوریی را مطرح کرد که طبق آن دافعه ای در کیهان موجود است که اجرام را از یکدیگر دور میکند. این نظریه که به ثابت کیهانی معروف شد توسط وی توسعه داده شد تا تعادل میان انبساط جهان و نیروی قدرتمند جاذبه میان ستارگان و دیگر اجرام جهان را توضیح دهد. سرانجام پس از سالها تلاش انیشتین نا امیدانه این تئوری را رها کرده و حتی زمانی آن را بزرگترین اشتباه خود نامید. این نظریه برای دهها سال مسکوت ماند تا در دهه نود میلادی دانشمندان موفق به کشف انرژی تاریک شدند.
دانستن اینکه آیا انرژی تاریک در مراحل اولیه تولد جهان وجود داشته یا نه کلیدیست برای حل این معما. در فوریه امسال مقاله ای در نشریه اخترفیزیک منتشر شد که قلمروی تازه ای را جهت درک این موضوع که جاذبه چگونه عمل میکند گشود. درک ، مشاهده و اندازه گیری انرژی تاریک در قیاس با ماده تاریک برای دانشمندان بسیار مشکل است. در واقع حضور این انرژی را تنها میتوان با تاثیراتی که روی مواد مشهود میگذارد اثبات کرد. دانشمندان تخمین میزنند که حدود 70 درصد کل انرژی جهان را انرژی تاریک تشکیل داده است. همچنین دانشمندان حال میدانند که در حدود 7 تا 8 میلیارد سال ابتدایی شکل گیری جهان انبساط آن به علت وجود جاذبه میان ستارگان و کهکشانها کند شده است لیکن در حدود 5 تا 6 میلیارد سال گذشته این کندی از میان رفته و انبساط شروع به شتاب گرفتن کرده و همچنان ادامه دارد. انرژی تاریک همان نیروی نامرئی هست که این انبساط را سبب میشود.
به گفته ماریو لیویو از محققان مرکز علمی تلسکوپ فضایی بالتیمور هم اکنون سه نظریه در رابطه با انرژی تاریک وجود دارد. اولین نظریه که به همان تئوری ثابت کیهانی انیشتین شباهت دارد و بیان میدارد که انرژی تاریک به مقدار ثابتی در کیهان موجود است. دومین نظریه که بیان میدارد انرژی تاریک همچون میدانهای الکترومغناطیسی عمل میکند و تغییرات شدیدی در قدرت آن به وجود می آید و سومین نظریه که درک ما را از مفهوم جاذبه زیر سوال برده و بیان میدارد که میبایست در تئوریهای خود درباره جاذبه تجدید نظر کنیم. هم اکنون مدارکی برای تایید یا رد هر سه نظریه وجود دارد.
آدام رایس از دانشمندان دانشگاه جان هاپکینز به همراه همکارانش و با استفاده از تلسکوپ هابل موفق به کشف 23 عدد از دورترین ابرنواخترها یا ستارگان در حال انفجار شدند که همگی متعلق به حدود 9 میلیارد سال پیش هستند و همگی داری درخشش بی مانندی میباشند. این دانشمندان با اندازه گرفتن شدت نوری که از آنها به زمین میرسد میتوانند فاصله آنها را حدس زده و همچنین با بررسی تغییرات طول موج آنها که اصطلاحا انتقال به سرخ نامیده میشود سرعت و شتاب آنها را معین کرده اند. با داشتن این اطلاعات آنها موفق به محاسبه مقدار تعادلی جرم و انرژی جهان در نه میلیارد سال پیش شده اند و طبق این محاسبات با دقت بالایی مقدار انرژی تاریک در آن زمان با مقدار کنونی آن برابر است که بی شباهت به تئوری انیشتین نیست.
در صورتی که جاذبه را از جهان مادی حذف کنیم به راحتی مشاهده خواهیم کرد که ماده تاریک چگونه باعث هل دادن مواد به بیرون و در نتیجه انبساط جهان خواهد شد. اینکه واقعا کدام نظریه در رابطه با ماده تاریک صحیح است نیازمند داشتن داده ها و اطلاعات بیشتری است. رایس و همکارانش همچنان در حال تلاش برای کشف ابرنواخترهای دور دست هستند. اما مطمئنا نتایجی که بزودی در رابطه با ماموریت ناسا در مورد انرژی تاریک منتشر خواهد شد اطلاعات این دانشمندان را بسیار بالا خواهد برد و امید میرود با داشتن این داده ها حقیقت انرژی تاریک برای ما روشن شود.
عظمت جهان
آلبرت اینشتین : انسان ، شگفت انگیزترین پدیده هستی است ، زیرا جهان با همه عظمتش برای او قابل درک است .
خورشید ما و منظومه شمسی فقط یکی از نقاطی است که در انتهای یکی از بازوهای کهکشان راه شیری قرار دارد .
نزدیکترین ستاره به خورشید ما ، آلفا قنطورس نام دارد . فاصله این ستاره از زمین چهار سال و سه ماه و دو روز نوری است.یعنی نور که در هر ثانیه ۳۰۰۰۰۰۰۰۰متر را می پیماید ( در هر ثانیه مسافتی معادل ۸ بار چرخیدن به دور زمین ) و بهتر است بدانیم هواپیماهای مافوق صوت سرعتی حدود ۴۰۰ متر بر ثانیه دارند.نور فاصله میان آلفاقنطورس و زمین را در مدت ۳/۴ سال طی می کند . اگر شما شب به آسمان نگاه کنید و این ستاره را ببینید ، این چیزی که شما می بینید متعلق به ۳/۴ سال قبل است . و این تازه مربوط به نزدیکترین ستاره است .
در کهکشان ما (راه شیری ) چیزی حدود ۱۰۰۰ میلیارد ستاره وجود دارد که نزدیکترین آنها آلفا قنطورس است .منظومه شمسی فقط یکی از این نقاط است که به همراهی خورشید به دور مرکز کهکشان راه شیری می چرخند . فاصله خورشید تا مرکز کهکشان راه شیری حدود سی هزار سال نوری و قطر این کهکشان در حدود صد هزار سال نوری است .
خورشید ما هر دویست و پنجاه میلیون سال یکبار به دور مرکز کهکشان راه شیری می گردد . به این مدت یک سال کیهانی می گویند . طبق تحقیقات سن زمین حدود چهار میلیارد سال است ، پس می توان گفت سن زمین ۱۵ تا ۱۶ سال کیهانی است .
دورترین ستاره در کهکشان ما ( راه شیری ) از خورشید حدود ۸۰ هزار سال نوری فاصله دارد . یعنی چیزی که ما فعلا در آسمان می بینیم مربوط به ۸۰ هزار سال قبل است . و این تازه در کهکشان خودمان است . آیا باز هم کهکشان های دیگری وجود دارد ؟
بله ،تعداد کهکشانی که اکنون می گویند و هر روز در حال افزایش است حدود ۱۵۰ میلیارد است که نزدیکترین آنها آندرومد( عکس بالای صفحه ) نام دارد و فاصله آن از زمین ۵/۱ میلیون سال نوری است و این تازه نزدیکترین آنها به زمین است و همه این کهکشانها در اطراف یک فضای تاریک در حال چرخش هستند .
By Ashoora.ir & Blog Skin