این 40 روز که از اول ذیقعده شروع می شود وبه « اربعین کلیمی» معروف است، فرصت مناسبی است برای تهذیب نفس و خود سازی و چله گیری و مانند آن. چله گیری معنایش این نیست که انسان از جامعه جدا بشود، دست از کسب و کار و تحصیل بکشد و منزوی بشود و به خیال اربعین به جائی برسد ! چله گیری آن است که انسان 40 روز مواظب قلب و مجاری ادراکی و تحریکی خود باشد. نه بر خلاف رضای حق چیزی بیندیشد، و نه بر خلاف رضای حق انگیزه ای داشته باشد ! اگر بتواند در ظرف 40 روز این دو بخش اندیشه و انگیزه خود را رام بکند، بسیاری از مسائل برای او حل می شود.
آسان بودن کسب بیرونی دانش
چون دین چند تا راه به ما نشان داده برای عالم شدن. یک راه، راه آسان معروف حوزه و دانشگاه است. کسی می آید درس می خواند؛ 30 سال، 40 سال، کمتر و بیشتر؛ به مقام علمی می رسد، حالا یا در حوزه، یا در دانشگاه. این یک راه سختی نیست؛ به دلیل اینکه صدها نفر آمدند، و هزارها نفر به دانشگاه می روند؛ بالأخره در رشته خودشان زحمت می کشند. این خیلی سخت نیست ! یعنی آدم 40 سال زحمت بکشد، یک فقیه کامل بشود؛ یا چند سال زحمت بکشد، یک استاد خوبی در دانشگاه بشود. این در عین حال که خوب است، سخت نیست! این یک راهی است که انسان از بیرون علم را یاد می گیرد. یک راه درونی هم دارد، که این را دین به ما آموخت. اینها جزء ره آورد انبیاست؛ اینها مان عه الخلوّند، نه مان عه الجمع !
ره آورد دین و انبیای الهی
راه درونی این است که انسان نه بیراهه برود، نه راه کسی را ببندد؛ آدم عاقل اهل کسب نیست؛ و به دنبال نخود سیاه هم نمی رود ! این خودش می داند دارد چه کار می کند، چه حرفی می زند. فرمودند : ن تتّقوا الله یجعل لکم فرقاناً (1). این را در سوره مبارکه انفال فرمود: اگر شما با تقوا باشید، خیلی از مطالب است که از درون شما می جوشد. این همه علمائی که حرف جدید آوردند، اینها که از دیگری یاد نگرفتند ! اگر تمام درس ها و بحث ها و علوم، استفاده از استاد و کتاب باشد که دیگر علم ترقّی نمی کند. بخشی را انسان از اساتید و کتاب ها استفاده می کند، بخشی را هم از درون می جوشد. این جوشش علم از درون، بر اساس ن تتّقوا الله یجعل لکم فرقاناً است، بر اساس ا تّقوا الله و یعلّ مکم الله(2) است.
به دست آوردن فرقان تشخیص خوبی ها و بدی ها در مدرسه ( تقوا )
آنچه که در سوره مبارکه بقره است، ا تّقوا الله و یعلّ مکم الله است که به صورت شرط و جزا نیست ! امّا آن که در سوره مبارکه انفال است، خیلی پر محتواست؛ ن تتّقوا الله یجعل لکم فرقاناً. آدم، فارق بین حقّ و باطل باشد، صدق و کذب باشد، خیر و شر باشد، سعادت و شقاوت باشد، حسن و قبیح باشد؛ این عالی ترین کمال اوست. فرمود : این در مدرسه تقوا به دست می آید؛ نه در حوزه، گیرتان می آید، نه در دانشگاه ! اگر اهل تقوا بودید؛ چه در حوزه، چه در دانشگاه، این نصیب تان می شود.
ویژگی ممتاز اربعین گیری به پاسداشت ضیافت الهی موسای کلیم (ع)
این راه را در هر زمانی، در هر زمینی برای ما باز کردند. امّا از اول ذیقعده تا دهم ذی حجّه که اربعین موسای کلیم است، این یک فصل مناسبی است؛ بهار این کار است. این أربعین گیری،این چله نشینی همین است ! وجود مبارک موسای کلیم 40 شبانه روز مهمان خدا بود. فرمود : و واعدنا موسی ثلاث ین ل یلهً فاتممناها ب عشر فتمّ م یقات ربّ ه أربعین لیله (3). به او وعده دیدار و ملاقات خصوصی دادیم؛ آمد به دیدار ما. اوّل 30 شب بود؛ بعد 10 شب اضافه کردیم، راهش باز بود؛ جمعاً شد40 شب.
جایگاه ممتاز « شب » برای کسب درجات معنوی و درک معارف الهی
فرمود : او40 شب مهمان ما بود. چون برکاتی که در شب نصیب انسان می شود، در روز نمی شود. روز مشغول کار و گفتن و خریدن و فروختن است؛ در قرآن کریم فرمود : شب را در یابید. نّ لک ف ی النّهار سبحاً طویلاً (4). درس است، بحث است، گفتن است، شنیدن است، دیدار است، مصاحبه است، مناظره است؛ با یک کثرت همراهید. امّا نّ ناش ئه اللّیل ه ی اشدّ وطئاً و اقوم ق یلاً (5). شب یک نشئه ای دارد، شب یک حسابی دارد، یک کتابی دارد ؛ شب کجا، روز کجا ! فرمود : روز، کار فراوانی دارید؛ می گوئید، می شنوید، می خوانید، می خورید؛ این کارهای روزتان است. به وجود مبارک پیامبر (ص) فرمود : روز، کارهای فراوانی داری، شب را دریاب ! هر کس به جائی رسید، از شب زنده داری به جائی رسید.
اطلاق « شب زنده داری »بر میهمانی چهل شبانه روزی موسای کلیم (ع)
به وجود مبارک موسای کلیم فرمود : تو 30 شب مهمان مائی، 10 شب هم اضافه می کنیم. و واعدنا موسی ثلاث ین ل یلهً، با اینکه شب و روز بود. نفرمود : یوماً، نفرمود : ل یلاً و یوماً ! فرمود : 30 شب؛ آن روزش هم شب بود، شبش هم شب بود. برای اینکه بیگانه راه نداشت ! فاتممناها ب عشر فتمّ م یقات ربّ ه أربعین ل یله. باز 40 شب شد؛ نه 40 روز، نه 40 شب و روز ! شب را گفت در یابید. این اربعین است ! معنای اربعین هم این نیست که آدم از جامعه جدا شود؛ باید در متن جامعه و زندگی باشد، در متن خدمتگزاری به مردم باشد؛ امّا کاسب نباشد، بیگانه ای در راهش نباشد، جز رضای حق چیزی را نداشته باشد؛ این اربعین گیری است. از اوّل ذیقعده تا دهم ذیحجّه، این دوره 40 شبانه روزی می شود أربعین!
بهار اربعین گیری از آغاز ماه ذی القعده
در طول سال آدم می تواند چله بگیرد، ولی بهارش این 40 شب است؛ یعنی از اوّل ذی قعده تا دهم ذیحجّه،آدم مواظب دهانش باشد که غذای بد وارد نشود؛ مواظب زبانش باشد که حرف بد نزند؛ مواظب گوشش باشد که حرف بد نشنود؛ مواظب چشمش باشد که نگاه بد نکند؛ آنوقت سائر کارها خوب است. اینقدر کارهای حلال هست که آدم فرصت نمی کند به سراغ کار حرام برود ! فرمود : لزومی ندارد که آدم کار خلافی رامرتکب شود، مثل اینکه اینقدر غذای حلال هست که دیگر آدم فرصت نمی کند به سراغ غذای حرام برود!
لزوم جوشاندن علوم و معارف از قلب انسان در کنار راههای عادی تعلیم و تعلّم
این کار اساسی است که همه ما باید انجام بدهیم، مخصوصاً آنهائی که کارهای علمی در حوزه و دانشگاه دارند، و عزیزانی که در فضای سپاه و بسیج و اینها کار می کنند که اساس کار ما و سرمایه ما این است؛ و دنیا وآخرت ما در همین تأمین می شود. برای اینکه خدای سبحان جائی را بدون چشمه نگذاشت !شما می بینید این استخرها را که درست می کنند؛ این استخر یک جدول های متعدد دارد که ازچاه و نهر و بحر آب می گیرد؛ امّا از درون استخر به عنوان چشمه آب نمی جوشد !
لکن ذات أقدس له فرمود : این قلب یک استخری است که از مجاری چشم و گوش به بیرون راه دارد؛ آدم مطالعه می کند، حرف استاد را می شنود، از این طریق علوم را در قلب می ریزد؛ یک منبع جوشان هم آن درون هست که چشمه وار می جوشد؛ این استخر همیشه پر است. اگر یک استخری زیرش چشمه باشد، راه بیرونی هم داشته باشد؛ این همیشه آب دارد، دیگر تشنه نیست! این می شود ( کوثر ). اگر کسی به دنبال تکاثر ؛برود هم دنیایش را باخته، هم آخرتش را باخته !! به دنبال کوثر برود؛ هم دنیا دارد، هم آخرت.
آیت الله جوادی آملی
(1) انفال / 29
(2) بقره / 282
(3) اعراف / 142
(4) مزّمل / 7
(5) مزّمل / 6