آبت الله جوادی آملی
عبادت ذات اقدس اله، شئونی دارد. گاهی به صورت فکر و ذکر و شکر است؛ گاهی به صورت حرکت و زمانی به صورت سکون. تا معبود (عزّ وجلّ) چه دستور دهد و رسول معبود (صلی الله علیه و آله و سلم) چه پیامی آورده باشد.آنجا که فکر و ذکر و شکر عبادت است، آیات و روایات در خصوص آن فراوان وجود دارد و نیازی به شرح آن نیست. و آنجا که حرکت، عبادت باشد، نظیر طواف که گشتن به دور کعبه، خود عبادت است و مانند سعی بین صفا و مروه که آن حرکت مخصوص و هرولهای که در آن است، خود عبادت محسوب میشود، و به قصد قربت انجام میگیرد. و آنجا که توقّف عبادت است، مانند وقوف در عرفات و مشعر و منا؛ البته آن جا “وقوف” به معنای “سکون” نیست؛ ولی حرکت هم واجب نیست. صِرف ماندن در عرفات و مشعر و منا با آن آداب و سنن خاصّ، واجب است.پس معبودْ گاه دستور حرکت و هروله میدهد، نظیر سعی بین صفا و مروه؛گاهی دستور گردش به دور خانهی خود را لازم میداند، نظیر طواف در حج و عمره؛ گاهی هم وقوف و عکوف و اقبال همراه با تعظیم و بزرگداشت را در خانهی خود، واجب یا مستحب میشمارد، نظیر اعتکاف.عکوف یعنی اقبال و روی آوردن به چیزی همراه با تعظیم و بزرگداشت آن. اعتکاف در مسجد، خود نوعی عبادت است که حرکت در آن شرط نیست؛ سکون هم در آن معتبر نیست؛ مانند وقوف در عرفات، مشعر و مِنا.در فضیلت اعتکاف همین بس که معادل طواف خانهی خدا قرار گرفته و عِدْل و قسیم و همتای رکوع و سجود به شمار آمده است.دو تن از پیامبران بزرگ الهی مأمور شدند تا کعبه و حریم آن را از لوث وجود “وثنیّت” و “ثنویّت” تطهیر کنند تا عبادتکنندگان در مطاف و در کنار قبله و حرم ذات اقدس اله به طواف و اعتکاف و رکوع و سجود بپردازند.ذات اقدس اله در این زمینه میفرماید: “وإذ جعلنا البیْت مثابةً للنّاس وأمْناً واتّخذوا من مقام إبراهیم مصلّی وعهدنا إلی إبراهیم وإسمعیل أن طهّرا بیتی للطائفین والعاکفین والرّکع السجود”. و به یاد آورید زمانی که خانهی کعبه را محل بازگشت و جایگاه امنیت مردم قرار دادیم و از مقام ابراهیم، عبادتگاهی برای خود برگزینید. و ما به ابراهیم و اسماعیل فرمان دادیم که خانهی مرا برای طوافکنندگان و معتکفان و رکوعکنندگان و سجدهکنندگان، از هر گونه آلودگی تطهیر کنید.از این که اعتکاف در کنار طواف و عِدْل رکوع و سجود قرار گرفته، معلوم میشود که از بارزترین مصادیق بندگی در پیشگاه ذات اقدس اله است.آنچه بر اهمیت و فضیلت اعتکاف میافزاید دو نکته است که یکی مهم و دیگری مهمتر است؛ نکتهی مهم آن است که اعتکاف همچون نماز نیست تا بتوان آن را در هر مکانی بجا آورد. در مورد نماز، بر پایهی “جُعلتْ لى الأرض مسجداً وطهوراً” میتوان آن را در هر مکانی انجام داد؛ حال آنکه اعتکاف، چنین نیست. اعتکاف باید در مسجد و خانهی خدا باشد. آن هم نه هر مسجدی، بلکه مسجد اعظم، یا به تعبیری دیگر مسجد جامع و یا مسجد الحرام و مسجد النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم) یا مسجدی که معصوم (علیهالسلام) در آن نماز جمعه و یا جماعت اقامه کرده باشد؛ یا امامی عادل هر چند غیر معصوم در آن نماز جمعه یا جماعت برپا کرده باشد.پس اعتکاف باید در مسجدی باشد که مصلای تودهی مسلمانان است؛ یعنی مسجد جامع یا اعظم، و مسجدی که در شهر، جزو بزرگترین مسجدهاست و جماعتهای رسمی در آن اقامه میشود. بنابراین، مسجد بودن خود مزیت است و اقامهی نماز جمعه یا جماعت در آن، مزیّتی دیگر. انعقاد اعتکاف در مسجد متروک و مهجور صحیح نیست. عدهای که اعتکاف را به خصوص مسجد الحرام و مسجد النّبی (صلی الله علیه و آله و سلم) یا مساجد چهارگانه اختصاص دادهاند، باید سخن آنان را بر افضلیت حمل کرد و نه تعیّن.نکتهی مهمتر آن است که “روزه” که خود از ارکان مهم دین و از مبانی مهم و اصیل اسلام است، که: “بُنی الاسلام علی خمسٍ: علی الصلاة والزکاة والصوم والحجّ والولایة” عبادتی که بدین پایه از اهمیت است، شرط اعتکاف قرار گرفته است، ارزش اعتکاف به حدی است که یکی از برجستهترین ارکان دین، شرط آن قرار میگیرد! همانگونه که نماز بدون طهارت تحقق نمییابد؛ که: “لا صلاة إلاّ بطهورٍ” اعتکاف هم بدون روزه صحیح نیست؛که:”لا اعْتکاف إلاّ بصومٍ”. و این از سخنان بلند ائمهی اطهار (علیهمالسلام) است.