دوباره سالی گذشت و سال جدیدی آغاز شد.
آن رفت و این آمد.
1387 رفت و 1388 آمد و یک سال دیگر، در همین روزها و همین لحظات، 1388 هم خواهد رفت.
نمیدانم سال دیگر در موقع آغاز سال جدید هستم یا نه، ولی میدانم که همه چیز و همه کس، در حال آمدن و رفتن هستند.
یکی به این دنیا چشم میگشاید و سلامی میدهد و یکی هم بر این دنیا چشم میبندد و وداع میکند.
و دنیا همین است؛ آمدن و رفتن.
و وقتی با چشم دنیایی به آن مینگریم، آمدنها چه زیباست و رفتنها چه غمگین.
و چه زیباست وداعی که با شادی و شوق باشد و آن وداع، مخصوص اهل ایمان است و توفیقی است که اهل هنرهای آسمانی، درکش میکنند و به تعبیر یکی از اهالی آسمان:"هنر آن است که بمیری، پیشاز آنکه بمیرانندت، مبدأ و منشأ حیات آنانند که چنین مردهاند".
وقتی در کنار سفره هفتسین مینشینیم و قرآن را باز میکنیم و سوره و آیهای از کلام نور را میخوانیم، یادمان باشد که بهار طبیعت، بدون بهار عالمیان، مهدی فاطمه(س)، جلوهای ندارد.
بهار هم منتظر است، منظر نوروز حقیقی، روزی که مهدی(عج) بیاید و عالم را متحول کند و عینیت ببخشد به "حول حالنا الی احسن الحال".
و شاید آن روز، همین فردا باشد.
آری؛ شاید همین فردا.
پس ولی نعمتمان را فراموش نکنیم، که هرچه هست و نیست، به عنایت و وساطتش در برابر خدای بهار آفرین است.
نوروز 88 بر شما مبارک باد.