اینجا کربلاست! زمینی پر بلا و نسیمی دلربا!اینجا کربلاست! درد زمان! بستر نور!...هزار سال است! که نینوا، کربلاست! ...هزار سال است که این دشت بلا! محل کینه ظالمان است!خون حسین(ع)! چنان گرمایی به دل ظلم ستیزان میدهد! که همه ظالمان! چارهای نمیبینند! جز حمله به حسین و یاران حسین!هزاران سال است! که حسینیان! نه زیر بار ظلم رفتهاند و نه از ظالمان ترسیدهاند!حسینی ماندهاند و حسینی خواهند ماند!آری اینجا قتلگاه است! مرکز عالم! شهر کربلا!
فصل، فصل غریبی است! درد، درد عجیبی است! شور بودن دارم! حس رفتن دارم! اشک احساس! قلب پر مهرم را! شور دیگر داده! حرفهایم را! گوش گفتن نیست!فرصتی نیست! تا ظهور یک قدم باقیست! دردها همچنان باقی است! پای رفتن دارم! حس ماندن نیست! شهر شهر غریبی است! درد، درد قدیمی است! ....