از براى «دعا کننده» آداب و شرایط چند است، که باید مراعات آنها را منظورداشته باشد تا فایده دعا را ببیند.و دعاى او مستجاب گردد.و نورانیت دعا در نفس اوپیدا شود. و از جمله شرایط، در اینجا چند شرط ذکر مىکنیم:
اول آنکه: اوقات شریفه را از براى دعاى خود اختیار کند، مثل روز عرفه و ماهرمضان و روز جمعه و وقتسحر و شبهاى قدر و شبهاى جمعه و امثال اینها.
دوم آنکه: حالتى را ملاحظه کند که در آن حالت، استجابت دعا وارد شده، مثلحال آمدن باران و عقب نمازهاى واجب و میان اذان و اقامه و وقت وزیدن بادها و درهنگامى که روزه باشد.
سوم آنکه: با طهارت باشد، یعنى: وضو یا غسل داشته باشد.
چهارم آنکه: رو به قبله باشد.
پنجم آنکه: دستهاى خود را بلند کند به نحوى که زیر بغل او نمایان باشد،همچنان که گدایان، دستخود را به جانب اغنیا دراز مىکنند. و از حضرت پیغمبر - صلى الله علیه و آله - مروى است که: «هیچ بندهاى دستخودرا به جانب خداوند جبار دراز نمىکند مگر اینکه خدا شرم مىکند که دست او را تهىبرگرداند تا فضل و رحمتخود را در آن جاى ندهد» . پس چون دستخود را فرود مىآورید بر سر و روى خود بکشید.
ششم آنکه: آواز خود را پست کند و میان جهر و اخفات دعا گوید، نه چندانآهسته باشد و نه بسیار بلند. مروى است که: «چون مردمان به خدمتحضرت پیغمبر - صلى الله علیه و آله - آمدند تا به نزدیک مدینه رسیدند تکبیر گفتند و صداى خود را به تکبیر بلند کردند،حضرت فرمود: اى مردمان! آن کسى را که مىخوانید کر نیست و دور نیستبلکه درپیش گردنهاى شما است» .
هفتم آنکه: در دعا کردن، متوجه سجع و قافیه نشود و سخن پردازى نکند، که اینطریقه منافى خضوع و تضرع است.
هشتم آنکه: تضرع و زارى کند و با خضوع و خوف و خشیت و هیبتباشد. در اخبار رسیده است که: «چون خدا بنده را دوست دارد او را مبتلا مىسازد تاتضرع و زارى او را بشنود» .
نهم آنکه: جزم داشته باشد به اینکه دعاى او اجابت مىشود.و یقین داشته باشد کهرد نخواهد شد. از حضرت امام جعفر صادق - علیه السلام - مروى است که: «چون دعا کنى بایدچنان گمان کنى که حاجت تو بر در ایستاده است و داخل مىشود» .
دهم اینکه: اصرار بر دعا کند و الحاح نماید.و لا اقل سه مرتبه آن را تکرار کند.
یازدهم آنکه: قبل از دعا، ذکر خدا کند.و ثنا و ستایش او گوید.و تمجید و تعظیماو کند.و صلوات بر پیغمبر و آل او فرستد.
دوازدهم آنکه: ابتدا اقرار به گناهکارى و عدم سزاوارى خود نماید.
سیزدهم آنکه: توبه کند و از گناهان خود پشیمان شود.و اگر مظلمه بر گردن او باشدادا کند، یا عزم به ادا کردن آن نماید.و اگر متمکن از اداى آن نباشد توفیق آن را از خداطلبد.
چهاردهم آنکه: به تمام همتخود رو به خدا آورد.و از هر چه غیر اوست قطعامید نماید.
پانزدهم آنکه: لباس و مکان و غذاى او از حلال باشد. (و این نیز از جمله شرایطعمده است) .
شانزدهم آنکه: حاجتخود را «بخصوصه» نام برد.
هفدهم آنکه: چون دعا کند تخصیص به خود ندهد، بلکه دیگران را در دعاى خودشریک سازد.
هیجدهم آنکه: گریه کند. (و این نیز از شرایط عظیمه و آداب معتمده است) .
نوزدهم آنکه: دعا را تاخیر نیندازد تا وقتحاجت، بلکه پیش از احتیاج دعا کند. همچنان که وارد است که: «در حال نعمت و آسانى با خدا آشنایى کنید تا در وقتمحنت و دشوارى خدا با شما آشنایى کند» .
بیستم آنکه: - همچنان که مذکور شد - در حاجتخود، اعتماد به غیر خدا نکند، وامید بجز او نداشته باشد.
برگرفته از کتاب نفیس معراج السعاده